نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

10 فروردین 1403 9:19 ق.ظ

تلفیق رویکرد فلسفی و ابزارهای دیجیتال

۳-۹-۱۴۰۰-مهندس میثم عباسی ضمن بیان لزوم گنجاندن آموزش فناوریهای نوین در چارت درسی دانش آموزان می گوید: امروزه تربیت نیروی متخصص و خلاق بومی یکی از مهم ترین اضلاع منابع ملی کشورها در نظر گرفته می شود.

تهمینه غمخوار؛ بازاربا توسعه و پیشرفت فناوری‌ های نوین در کشورهای مختلف و به دنبال آن انفجار اطلاعات در تمام بخش‌ های مختلف جوامع، حقایق نشان می دهد که پاسخگویی از طریق راههای سنتی، دیگر جوابگوی نیاز انسان‌ ها در زمینه انتقال سریع اطلاعات نیست و بر همین اساس، نیاز به شیوه‌ های جدیدتر به شدت احساس می‌شود.

از آن جایی که یکی از مهمترین ارکان پیشرفت هر جامعه، سیستم آموزشی آن جامعه است؛ در حالی که چگونگی وضعیت آموزش و بکارگیری روشهای مختلف، در مسیر رشد و یا انحطاط هر کشور و حیات تاریخی آن، تاثیرگذار است، بنابراین، به کارگیری روش های تدریس نوین در آموزش و همچنین آموزش فناوری و نوآوری ها در جهت ارتقاء کیفیت آموزشی در سطح مطلوب امری ضروری به نظر می رسد. 

در همین راستا و بر اساس اهمیت موضوع، خبرنگار بازار دیدگاه دو تن از فعالان عرصه فناوری؛ «مهندس میثم عباسی» سرپرست پژوهشکده فناوری های پیشرفته و هوش مصنوعی و «مهندس زهره رشاد» مدیر کانون فناوری تک و فعال آموزش های فناوری به کودکان را در خصوص تاثیر فناوری در سیستم آموزشی و همچنین لزوم اهمیت آموزش فناوری به دانش آموزان و کودکان را جویا شده که در ادامه می خوانیم:

«دکتر زهره رشاد»: رشد فناوری های نوین و ورود تجهیزات دیجیتالی، تغییراتی اساسی در شیوه زندگی مردم ایجاد کرده که این تغییرات هر روز بیش از پیش بر زندگی انسانها تاثیر گذار است. شواهد نشان می دهد که این تاثیرات در روند رشد دانش و فرهنگ کودکان قطعا تاثیر بیشتری داشته است. لذا، فراهم نمودن شرایط مناسب برای پیشرفت دانش فناورانه کودکان، یکی از اساسی ترین نیازهای امروز است.

از سوی دیگر، متحول ساختن نظام آموزشی کشور از رویکرد حافظه مداری به سمت تأمل مداری و بالا بردن قدرت داوری، انتخاب و تصمیم ‌گیری درست، با رویکرد آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان، و پیشبرد جامعه به سمت تفکر نقادانه به همراه تحلیل و حل مساله، یکی از اساسی ترین نیازهای تحول در سیستم آموزشی کشور می باشد.

 تفکر نقادانه، تفکر خلاقانه و تفکر مراقبتی از اهداف اصلی فلسفه برای کودکان است، برنامه آموزش فلسفه به کودکان، جدیدترین رویکرد در دنیا در جهت آموزش مهارتهای تفکر به ویژه تفکر انتقادی به کودکان است. این برنامه در اوایل دهه ۱۹۷۰، توسط لیپمن مطرح گردید و به تدریج به شکوفایی و تکامل خود رسید. لیپمن برنامه آموزش فلسفه به کودکان را یکی از روشهای افزایش انواع هوش و تفکر در کودکان دانست .

بر اساس نظر روانشناسان، ریشه بسیاری از مشکلات دوران بزرگسالی در کاستی های تربیتی دوران کودکی قرار دارد‏‏، کودکان و نوجوانان از ظرفیت های نظری بالایی برخوردارند به گونه ای که می توان آنان را مستعد پذیرش آموزش های معطوف به پرورش تفکر نقادانه در سطوح نسبتا بالایی دانست.

آموزش فلسفه به کودکان یاد میدهد که چگونه نسبت به محیط پیرامون خود دقت نمایند و هرآنچه را که دریافت می کنند، در ذهن خویش با جزئیات و مقدمات صحیح به صورت یک مساله در آورند و پس از تحلیل، با روش های منطقی، مساله را حل نمایند. در حقیقت فلسفه به کودکان یاد میدهد که خوب فکر کنند و ایده پردازی نمایند در حالی که آنها می آموزند که ساخت زندگی هدفمند بر مبنای تفکر است و زندگی بدون تحلیل و تفکر، معنا و مبنای دقیقی ندارد .

از طرفی دیگر نمیتوان رشد فناوری و نیاز کودکان به دنیای دیجیتال را نادیده گرفت، لذا با تلفیق رویکردهای فلسفی و ابزارهای دیجیتال، می توان مسیری تازه برای رشد فکری کودکان فراهم نمود.

از دیدگاه ما برنامه نویسی ابزاری مناسب برای آموزش حل مسئله با رویکرد فلسفی برای کودکان می باشد. در این رویکرد کودکان ضمن فراگیری برنامه نویسی به عنوان یک ابزار دیجیتالی، کار با سیستم را به جای استفاده از بازی های آماده تجربه می نمایند و در حین آموزش برنامه نویسی، شناخت و حل مسئله را نیز فرا میگیرند.

در برنامه نویسی کودک که به برنامه نویسی اسکرچ معروف است، آنها تخیلات و ایده های ذهنی خود را پس از تحلیل و درج مقدمات صادق و کاذب، عینیت می بخشند، و با قرار دادن بلوک های فرمان در کنار هم، مفاهیم اصلی کدنویسی را می آموزند .

پرورش روحیه پژوهش، تحلیل، طراحی و حل مساله از اهداف اصلی این رویکرد است که با توجه به رشد تکنولوژی در دنیای امروز امری اثر بخش و لازم برای دنیای کودکانه است. روزی نیست که در اخبار از ساخت ربات های جدید با قابلیتهای خاص، خبری ذکر نشود . دنیای فردا دنیای رباتها ، اینترنت اشیا و الکترونیک است.

لذا،  باید این امکان را برای کودکان فراهم نماییم تا با کسب مهارتهای لازم در استفاده از برنامه های کاربردی و انجام فعالیت های عملی در این حوزه ها، توانمندی خود را افزایش داده و از کودکی مفاهیم فناوری را فراگیرند و با دانشی که در این دوران کسب نموده اند کسب و کار خود را در آینده ای نه چندان بعید راه اندازی نمایند.

از جمله نیازهای عصر فناوری برای کودکان عبارتست از : ۱. آموزش مفاهیم فلسفه تحلیلی کودک ۲. آموزش طراحی و الگوریتم سازی در مساله ۳. آموزش حل مسئله ۴. آموزش مفاهیم فناوری ۵. آموزش برنامه نویسی ۶. آموزش مفاهیم با ادبیات کودکانه

«مهندس میثم عباسی»: روند توسعه صنعت نسل چهارم از سال ۲۰۱۷ در ادامه با توسعه استفاده از فناوری های تحول آفرین مانند هوش مصنوعی در فرآیند های اقتصادی و صنعتی حتی اجتماعی سبب تغییر سبک زندگی در جوامع شده است. ما در حال حاضر در دنیایی زندگی می کنیم و به سر می بریم که فناوری های دیجیتال نه تنها تقریبا در همه ابعاد آن حضور دارند، بلکه مبدل به عامل کلیدی در رشد و توسعه نیز شده اند. بر همین اساس، اهمیت فناوری هایی مانند هوش مصنوعی و رباتیک را از دو بعد می توان بررسی نمود: در درجه نخست آنکه این فناوری ها را صرفا ابزاری برای رشد و بهبود سبک زندگی بدانیم؛ دیدگاهی که تا همین اواخر در بین اکثریت کارشناسان مطرح بود.

دیدگاه دوم بیانگر این مسئله است که فناوری هایی مانند  هوش مصنوعی و رباتیک را نه صرفا به عنوان ابزار بلکه باید عنصر اصلی در حوزه های چندگانه کسب و کار، بهداشت و درمان، اجتماع و … در آینده تلقی کرد. حال به هر میزان بتوان نیروی انسانی برای اکتیویته و فعال شدن در چارچوب های آینده تربیت نمود، این مسئله اثرات خود را در توسعه پایدار نیز بر جای خواهد گذاشت.

از سال ۱۹۲۱ که کارل چابک واژه ربات به معنی انسان مکانیکی را در یک نمایش تئاتر به کار برد تا زمانی که ماروین مینسکی بسیاری از مفاهیم هوش مصنوعی را پایه گذاری کرد، جهان دچار تغییرات عمده در بحث فناوری ها شده و مفاهیمی مانند ربات ها و ماشین های هوشمند که زمانی صرفا در آزمایشگاه ها قبل مشاهده بودند، ورود ملموسی به زندگی انسان ها داشته اند.

در دنیای تکنولوژی محور امروزی، اکنون بیش از هر زمان دیگری این نیاز احساس می شود که دانش آموزان را برای آینده آماده کنیم. آموزش رباتیک به کودکان و نوجوانان در طول دوران تحصیل می‌تواند توانایی آن‌ ها را در قدرت حل مسئله بالا برده و خلاقیتشان را بهبود بخشد. اغلب کشورهای پیشرفته به اهمیت آموزش مفاهیم رباتیک در کلاس های درسی پی برده اند، به همین دلیل است که برنامه های خلاقیت رباتیک محور در نظام های آموزشی این کشور ها جایگاه ویژه ای دارد.

یک ربات متشکل از بخش های مختلفی از جمله قسمت های مکانیکی، مدار های الکترونیکی و برنامه نویسی است. زمانی که کودکان در سنین کم وارد سناریوی انجام فعالیت در هر کدام از این قسمت ها می شوند، قدرت حل مسئله آنها نیز به صورت خودکار بالا می رود؛ در عین حال که مهارت های انجام یک پروژه سخت افزاری و نرم افزاری را نیز یاد می گیرند.

این موضوع هم از دیدگاه آموزشی و هم به لحاظ ارزش آفرینی اقتصادی موثر است. از دیدگاه آموزشی چنین دانش آموزانی در برخورد با سایر زمینه ها از قدرت تحلیل بالاتری برخوردار خواهند بود. ضمن آن که مهارت های کسب شده مانند توانایی برنامه نویسی در سایر مسائل نیز برای دانش آموز مفید خواهند بود. تربیت نسلی که علاوه بر مهارت های روتین و روال درسی خود، مهارت های سخت افزاری و نرم افزاری نیز دارند، اثرات خود را در فضای کسب و کار آینده یک کشور نیز برجای خواهد گذاشت.

آمارها نشان می دهند در حالی که در سال ۲۰۱۹ ارزش بازار کسب و کار های رباتیک رقمی بالغ بر ۲۹.۴۴ میلیارد دلار بوده است، پیش بینی ها نشان می دهد که این رقم تا سال ۲۰۲۷ به بیش از ۱۴۳.۷۹ میلیارد دلار خواهد رسید. در رابطه با هوش مصنوعی نیز آمارهای رشد مثبت هستند. ارزش بازار کسب و کار های مبتنی بر هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۰ رقمی بالغ بر ۵۱ میلیارد دلار بوده در حالی که پیش بینی می شود تا سال ۲۰۲۸ این رقم به رشد چشمگیر ۶۴۱.۳ میلیارد دلار برسد.

اهمیت این ارقام از آن جایی مشخص می شوند که طبق گزارش اکونومیست کسب و کار های stem در دهه آینده ۱۷ درصد دیگر نیز رشد خواهند داشت. اگر از زاویه دیگر به موضوع نگاه کنیم، در کشورهای پیشرفته پیش از فارغ التحصیلی هر دانش آموز بیش از نیمی از مشاغلی که ممکن است در آن ها حضور داشته باشد به نوعی با فناوری های نوین رباتیک درگیر خواهند بود.

کشورهای پیشرفته با گنجاندن برنامه های آموزش فناوری های نوین در برنامه های درسی خود اهدافی مانند آماده کردن نسل جدید برای آینده را دنبال می کنند. اما این موضوع برای کشورهای در حال توسعه مانند هندوستان اهمیت چندین برابری دارد.

گنجاندن برنامه های آموزش فناوری های نوین در چارت دروس برای کشورهای در حال توسعه به عنوان بخشی از طرح های توسعه پایدار به شمار می رود. امروزه تربیت نیروی متخصص و خلاق بومی به عنوان یکی از مهم ترین اضلاع منابع ملی کشورها نقشی تعین کننده در پیاده سازی طرح های اقتصادی و صنعتی نیز دارد.

لذا، به هر میزان جمعیت یک کشور دارای سواد فناوری و کنش در این حوزه باشند، آن کشور توانایی بهتری در جذب و بکارگیری فناوری در سیستم های اقتصادی خود خواهد داشت. اعتقاد من این است که زمان آن رسیده که ایرانی ها هم در تحولات حاصل از فناوری های پیشرفته در سطح جهان نقش عملیاتی جدی تری داشته باشند و اولین قدم در این زمینه بستر سازی رشد ایده های جدید و خلاقانه است.

اگر تا ۲۰ سال گذشته فناوری به عنوان یک مزیت محسوب می شد امروزه فناوری به عنصر کلیدی رشد اقتصادی مبدل شده است و سیاست گذاری های هوشمندانه در حوزه بهره گیری از ظرفیت های فناوری در رشد اقتصادی به عنوان عنصر تبدیل توان بالقوه به بالفعل با بهره گیری از ظرفیت های داخلی در جهان مدرن می باشند. 

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *