- مقدمه
چند سال پیش که مجله روش هنوز بصورت کاغذی چاپ می شد یک مطلب در آن بچاپ رسید تحت عنوان ، انگاره و فرا انگاره ها در مهندسی صنایع . موضوع ویژه ای بود که بخشی از آن را اینجا درج می نماییم تا اینکه به موضوع اصلی به پردازیم .
نوآوري با ديدگاه مكانيكي، منجر به افزايش سطح كيفي محصول و كاربري آن ميشود. اما نوآوري در زمينه هاي نرم افزاري و سيستمي، موجب ارتقاي كل فعاليتها شده و بستر خلاقيت و توسعه آن می گردد. شكل گيري نهادهاي دولتي و خصوصي دانش بنيان در كشورهاي مختلف و نظريه هاي نوين مديريت دانش، كاركنان دانش (Knowledge Workers)و نيز سازمانهاي يادگيرنده، تكنيكهاي افزايش و رشد خلاقيت و حتي نهادينه كردن اختراعات در سازمان ها، همه و همه، نشانه هاي اين موضوع هستند كه نوآوري در فرآيندها، سيستم ها، روش ها و رفتارهاي فردي در درون سازمان ها و يا حوزه هاي خلاقيت فردي بسيار مهم مي باشند.
رشد علوم و فناوري ها نيز در اين مسير بسيار سرنوشت ساز شده اند و شتاب شكل گيري پارادايم هاي علمي مديريتي و مديريت فناوري ها و تعامل آنها،
پارادايم هاي جديدي خلق كرده و خود در سطوحي ديگر به متاپارادايم هايي تبديل مي شوند.مطرح كردن اين مفاهيم با وجود محدوديت هاي منابع علمي، فرآيند تحقيق را در زمينه مشكل مي سازد. با توجه به اين موضوعات تلاش شده است، طرح و موضوع به صورت کلی انجام شود.
و در ادامه در نتیجه گیری …..
با عنايت به آنچه كه در يكصد و ده ساله ي اخير در فرآيند شكل گيري، تحول و توسعه ي دانش مهندسي صنايع ذكر شد، توجه به موضوع پارادايمها و متاپارادايم هاي مهندسي صنايع جالب خواهد بود. اگرچه شايد تا كنون موضوعي بدين ترتيب در مطالب و مقالات علمي بسيار نو مي باشد وليكن برداشت هاي تفسيري فارغ از تجربه، بلكه بصورت مدل سازي و قياس از آنها مي تواند، مبحث جديدي را مطرح نموده و كار در اين زمينه را جدي نمايد. اين جديت و ارايه دلايل و مخالفت با آن ممكن است آن را رد يا تأييد نمايد. در هر صورت اگر توجه به موضوع پارادايم با تعاريفي كه در مورد آن ذكر شد و مبحث پارادايم شيفت را در نظر داشته باشيم، اين تعامل است كه ارزش ايجاد مي نمايد نه مردود يا مقبول شدن يك طرح يا نظر.
و اما امروز ……
رویکردهای سنتی برای ایجاد نظریه و پارادایم های سازمانی بسوی رویکرد های سیستمی شیفت نموده و از اهمیت بیشتری برخوردار هستند . در رویکرد سیستمی با موضوع چند پارادایمی مواجه می شویم . برای مثال رویکرد سیستمی به موضوع محیط زیست با پارادایمهای زیادی مواجه می شود که به عنوان وسیله ای برای ایجاد تناسب بین آن ها و حرکت به سوی اهداف خاصی برنامه ریزی می شود . در این مسیر دیدگاه فرا پارادایمی نیز اهمیت می یابد تا درک از خود پارادایم تکامل یابد . این توجه اجازه میدهد رویکردهای متفاوتی در راهکارهای دستیابی به اهداف با هم مورد بررسی قرار گیرد. چنین دیدگاهی می تواند نظرات پدیده های متفاپتی را ایجاد کند که نه تنها به دست اندرکاران اجازه می دهد تفاوت های راهکارها را تشخیص دهند ، بلکه می تواند آنها را تشویق کند تا با در نظر گرفتن این تفاوت ها دیدگاه جامع و استراتژیک را اتخاذ کنند.
نگاه به نمودار زیر می تواند دید بهتری را ایجاد کند . البته با این توجه که نمودار دیدگاه نظریه سازی را مطرح می نماید و ما در اینجا به موضوع رویکرد سیستمی برای هدف گذاری و استراتژی می پردازیم .
- دیدگاه یکپارچه در رهبری سازمان
یکی از حوزه های مدیریت سیستمی و انگاره و فرا انگاره ها توجه به مدیریت عالی و رهبری سازمان است . این نگاه کل گرا دیدگاه هایی را برای درک یکپارچه تر عمل رهبری و برنامه ریزی هدایت سازمان ارائه می دهد. هدف این دیدگاه یکپارچه این است که بسیاری از حوزه های کاربردی و اجرایی را برای درک فعالیتهای سازمانی و مدیریت گرد هم آورد. باز هم نموداری ارایه شده است تا این مفهوم را بیشتر تشریح نماید .
- مصادیق مدیریت سیستمی و انگاره و فرانگاره ها
یکی از موضوعاتی که این سالها در حوزه بهداشت و درمان به آن توجه شده است موضوع پرستاری است که ما به عنوان یک مصداق آن را کمی توصیف می کنیم .
متا پارادایم پرستاری چیست؟
به بیان خلاصه ؛ مجموعه ای از مفاهیم و گزاره ها است که پدیده هایی را مطرح می کند که یک رشته مربوط به آن است. به عبارت ساده ، همه ویژگی هایی است که در یک چارچوب واحد قرار می گیرد تا پرستاری کل نگر ایجاد شود .
فراگرایی پرستاری یک رویکرد جامع برای مراقبت ارائه می دهد. با در نظر گرفتن شخص ، محیط اطراف ، سلامتی و عملکرد پرستاری ، همه چیز را که برای مراقبت از بیمار انجام می شود در نظر می گیرد. این نگاه جامع به سلامتی و رفاه به پرستاران ثبت شده اجازه می دهد تا نه تنها نیازهای جسمی بیماران خود را برآورده کنند ، بلکه نیازهای اجتماعی و عاطفی آنها را نیز برآورده کنند.
ژاکلین فاوست کلمه “فرا پارادایم” را از فیلسوفان مارگارت مسترمن و توماس کوهن استفاده کرد و آن را برای حوزه پرستاری جایگزین کرد. او این کار را در راستای سازماندهی این رشته از طریق تأیید فلسفی انجام داد و به این ترتیب عمل پرستاری به شدت “علمی” تلقی شد.نظریه پشت این متاپارادایم چارچوبی مفید برای پرستاران است تا در یک رویکرد جامع که با توجه به چهار موضوع اصلی شکل می گیرد فعالیت نمایند .
شخص
جزء شخص متا پارادایم شامل بیمار و همچنین خانواده و دوستان بیمار است. با فراتر از نیازهای جسمانی بیمار ، مولفه فرد نیز نیازهای روحی ، عاطفی و اجتماعی فرد را در نظر می گیرد. این به پرستار اجازه می دهد تا بیمار را بیش از مجموع سابقه پزشکی خود تجسم کند.
محیط
جزء محیطی متا پارادایم بر محیط بیمار متمرکز است. این مولفه از محیط فیزیکی بیمار فراتر رفته و شامل محیط احساسی و اجتماعی نیز می شود. به عبارت دیگر ، محیط بیمار می تواند شامل هر چیزی باشد که ممکن است بر سلامت و رفاه او تأثیر بگذارد.
سلامتی
مولفه سلامت با مواردی که فرد در هنگام مواجهه با پرستار در تداوم بیماری قرار می گیرد ، ارتباط دارد. تداوم بیماری-سلامت به طور کلی ، تغییرات در سلامتی و رفاه را در طول زندگی آن بیمار به تصویر می کشد. درک این نکته ضروری است که سلامت هر فرد همیشه در حال تغییر و تحول است . اطلاعات سوابق بیمار تعیین می کند که چگونه یک پرستار در ارائه بهترین برنامه درمانی ممکن نسبت به سابقه سلامت بیمار پیش می رود. این حس نسبیت مهم است.
پرستاری
مولفه پرستاری متاپارادیم همه چیزهایی را که در دانشگاه ، در این زمینه و هر جا در بین آموخته است را ، در نظر می گیرد. از نظریه و عمل گرفته تا همکاری ها و ارتباطات ، مولفه پرستاری نمایانگر مهارت های پرستاری و دانش لازم برای انجام وظایف و مسئولیت های مرتبط با ارائه مراقبت از بیمار است.
- نظریه های آموزشی و هوش مصنوعی و متا پارادایمها
یادگیری و تجزیه و تحلیل از روزهای اولیه بوجود آمدن خود به طور قابل توجهی بالغ شده است. این حوزه به سرعت رشد کرده است ، جامعه ای پر جنب و جوش ایجاد کرده و تأثیر فزاینده ای بر سیاستگذاری ها و عملکرد نشان داده است. با این حال ، مرزهای این زمینه هنوز توسط بسیاری از محققان در حال بررسی است . اما فراتر از یاد گیری موضوع دیگری در هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی اکنون مورد بحث است که فرا فراگیری نامیده می شود .
فرا فراگیری در یادگیری ماشینی به الگوریتم های یادگیری اشاره دارد که از الگوریتم های یادگیری دیگر یاد می گیرند.به طور معمول ، این به معنای استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشینی است که یاد می گیرند چگونه پیش بینی های دیگر الگوریتم های یادگیری ماشینی را در زمینه یادگیری گروهی به بهترین نحو ترکیب کنند.
با این وجود ، فرا فراگیری ممکن است به فرایند دستی انتخاب مدل و تنظیم الگوریتم که توسط یک متخصص در پروژه یادگیری ماشین انجام می شود و همانند الگوریتم های مدرن اتومبیل به دنبال خودکارسازی هستند ، می توان اشاره نمود. همچنین به یادگیری در چندین وظیفه مدل سازی پیش بینی کننده مرتبط ، با نام یادگیری چند وظیفه ای اشاره دارد ، که در آن الگوریتم های فرا فراگیری نحوه یادگیری را یاد می گیرند.
طی انجام آموزشهایی در این زمینه به موارد زیر وقوف خواهیم یافت که :
- یادگیری فرا الگوریتم های یادگیری ماشینی اشاره دارد که از خروجی سایر الگوریتم های یادگیری ماشینی یاد می گیرند.
- الگوریتم های فرا یادگیری معمولاً به الگوریتم های یادگیری گروهی مانند stacking اشاره می کنند که نحوه ترکیب پیش بینی ها را از اعضای گروه یاد می گیرند.
- فرا فراگیری همچنین به الگوریتم هایی اطلاق می شود که یاد می گیرند چگونه در مجموعه ای از وظایف پیش بینی مرتبط یاد بگیرند که به آنها یادگیری چند وظیفه ای گفته می شود. https://machinelearningmastery.com/
- فناوری دیجیتال و تغییرات اجتماعی
فناوری دیجیتال ، از جمله ارتباط همه جانبه و هوش مصنوعی قدرتمند آن ، جدیدترین موج طولانی تکامل اجتماعی و اقتصادی بشریت است. اولین انقلاب های تکنولوژیکی به دوران سنگ ، برنز و آهن باز می گردد . دومین پارادایم مدرن سازی جامعه به تغییر انرژی (از جمله “انقلاب های صنعتی”) شامل آب ، بخار ، برق و نیروی احتراق اختصاص داشت. متا پارادایم فعلی بر تغییر اطلاعات تمرکز دارد. کمتر از 1 درصد از اطلاعات ذخیره شده در جهان از نظر فناوری در اواخر دهه 1980 در قالب دیجیتال قرار داشت و تا سال 2012 از بیش از 99 درصد فراتر رفت. هر 2.5 تا 3 سال ، بشریت قادر به ذخیره اطلاعات بیشتری نسبت به آغاز تمدن است. عصر حاضر بر الگوریتم هایی تمرکز دارد که تبدیل داده ها به دانش عملی را خودکار می کند.
تئوری نوآوری و تحول دیجیتالی
بحث در مورد فناوری دیجیتال و تغییرات اجتماعی بخشی از ادبیات وسیع تری از نظریه نوآوری است. نظریه نوآوری بیشتر بر اساس تصور شومپیتر از تکامل اجتماعی – اقتصادی از طریق تغییرات تکنولوژیکی استوار است. تخریب خلاق در سطوح مختلف ، از چرخه های محصول ، از طریق مد و چرخه عمر سرمایه گذاری (از جمله چرخه های به اصطلاح کیچین و جوگلار) گرفته تا چرخه های به اصطلاح تجاری ، کار می کند. نتیجه “تعداد نامحدودی از نوسانات موج دار است که به طور همزمان جریان می یابد و در روند … با دامنه و شدت متفاوت … روی یکدیگر قرار می گیرد.” امواج پدیده های نوظهوری هستند که با پارادایم های تکنولوژیکی مرتبط هستند که شیوه عمل جامعه ، از جمله سازمان اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی آن را مدرن می کند. به نمودار زیر توجه نمایید .
توجه داشته باشید که این طرح خاص طبقه بندی تاریخی که بیشتر توسط اقتصاددانان صنعتی ترویج شده است ، می تواند با دیدگاه های دیگری از جمله پیشرفت های تاریخی در پزشکی و فناوری نظامی ، نهاد یا تحول فرهنگی ، یا ماهیت خود ارتباطات تکمیل شود. جزئیات این که فناوری دقیقاً چه زمانی جامعه را دگرگون می کند ، در نظریه نوآوری رایج است که الگوهای بلندمدت تاریخ بشریت را به نام ابزار تکنولوژیکی غالب نامگذاری کنیم. این عمل از مورخان وام گرفته شده است ، که معمولاً دوره های باستان شناسی تمدن های اولیه را به دنباله نزولی عصر حجر ، عصر برنز و عصر آهن تقسیم می کنند. تصور کلی این است که تمدن با افزایش تعداد عملیات مهم که می توانیم بدون فکر کردن در مورد آنها انجام دهیم ، پیشرفت می کند. فناوری عمومی نامیده می شود. عرضه نامحدود برای همه اهداف عملی ؛ فراگیر شدن بالقوه ؛ ظرفیت کاهش هزینه های سرمایه ، نیروی کار و محصولات و همچنین تغییر کیفی آنها.
این واقعیت که امواج طولانی متوالی در طول تاریخ تمایل به کوتاه شدن داشته اند (توجه داشته باشید که عصر حجر 2000000 و عصر برنز 2000 سال به طول انجامیده است) به دلیل منطق ترکیبی نوآوری های تکنولوژیکی است 20 (شومپیتر نوآوری را چنین تعریف کرد: ” انجام مجموعه های جدید “). مجموعه ای وسیع از امکانات منجر به پیشرفت نمایی می شود. فرایند خلاق نوسازی جامعه در عین حال مخرب است و به طور جدایی ناپذیری با حباب های مالی ، رکود و بحران اجتماعی در هم آمیخته است.
هر انقلاب تکنولوژیکی ، که در ابتدا به عنوان مجموعه ای جدید از فرصت ها دریافت شده بود ، به زودی به عنوان تهدیدی برای روش انجام شده کارها در شرکت ها ، موسسات و به طور کلی جامعه شناخته می شود. پارادایم جدید تکنو-اقتصادی به تدریج به عنوان یک “عقل سلیم” متفاوت برای اقدامات موثر در هر زمینه ای تلاش می کند. اما در حالی که نیروهای رقابتی ، سودجویی و فشارهای بقا به انتشار تغییرات در اقتصاد کمک می کند ، حوزه های اجتماعی و نهادی وسیع تری – که در آن تغییر نیز لازم است – با اینرسی قوی ناشی از روال معمول ، ایدئولوژی و منافع شخصی محدود می شوند. این تفاوت در ریتم تغییر ، بین حوزه های اقتصادی-اقتصادی و اجتماعی-نهادی است که می تواند دوره آشفته را توضیح دهد.
انتشار پارادایم دیجیتال
آخرین دوره این منطق قدیمی و بی وقفه دگرگونی اجتماعی بین سالهای 1970 تا 2000 نامهای زیادی برده شد ، از جمله آنها (به ترتیب زمانی) جامعه پسا صنعتی ، اقتصاد اطلاعاتی ، جامعه اطلاعاتی ، پنجم کنتراتیف ، انقلاب فناوری اطلاعات ، عصر دیجیتال ، و عصر اطلاعات . در حالی که تنها زمان شواهد تجربی لازم را برای تعیین هرگونه طبقه بندی در این دوره فعلی بر پایه محکم ارائه می دهد ، تحولات اخیر نشان می دهد که ما در طول موج های مختلف در داخل آن زندگی می کنیم. https://www.ncbi.nlm.nih.gov
- نتیجه گیری :
هدف از این گزارش ارایه چارچوب عملی برای مشاهده ، بازتاب و ارزیابی عملکردهای مدیریتی در محیط های مختلف بوده است.
برای جمعبندی به این نکته توجه کنید که ؛
لالوکس lalouxمی گوید پارادایم های مختلف با سطوح مختلف آگاهی مرتبط هستند و به عنوان مراحل در تاریخ بشریت و سازمان ها تکامل یافته اند. همه الگوها هنوز در سازمان ها وجود دارد و هر پارادایم مزایا و معایب خود را دارد. از آنجا که پیچیدگی جهان در طول تاریخ افزایش یافته است ، پارادایم های بعدی برای مدیریت پیچیدگی بالاتر توسعه یافته است. لالو بیان می کند که از آنجا که عناصر اصلی مراحل اساساً متفاوت هستند ، همواره یک حرکت کوانتومی برای حرکت به مرحله جدید بوده است.
بنابراین مدیریت برمحور تفکر نوآوری کوانتومی شکل می گیرد و جهانی پر از فرصت و سواستفاده و رشد ایجاد می کند و یک خرد جمعی جهانی مافوق چیزی که تا کنون در شکل سازمان ملل بوجود آمده است برای آن نیاز است .