امروزه همه درباره تحول دیجیتال صحبت میکنند و بیشتر این صحبتها بر محور مزایای این تحول است. درست مثل زمان رایج شدن کامپیوترهای رومیزی. اما در آن زمان معدود کسانی بودند که به زبالههای الکترونیکی فکر کنند که امروز با سرعت به یک پدیده زیست محیطی مخرب همپای آلودگی هوا پیش میرود. از سوی دیگر مصرف انرژی سیستمهای پردازش اطلاعات با نسبت عجیبی در حال رشد است و از قانون مور تبعیت میکند. تحول دیجیتال این امر را بسیار تشدید میکند و باید مطالعات جدی در این راستا برای کنترل انرژی و آلودگیهای زیست محیطی انجام شود.
در این حال و هوا اخیرا فیلمی را دیدم که مرا به فکر فرو برد. برای اینکه بیشتر درباره این فیلم بدانم به برخی منابع مراجعه نموده و خلاصهای از آن را درج مینمایم. هدف از درج این معرفی از فیلم ورود به موضوعی درباره یک پدیده است که باید در حوزههای مختلف مورد توجه قرار گیرند. به نقل از دانشنامه ویکی پدیا درباره این فیلم؛
قوی سیاه به انگلیسی: Black Swan فیلمی در ژانر تریلر روانشناسانه محصول ۲۰۱۰ آمریکا به کارگردانی دارن آرونوفسکی است. این فیلم به دورهای از زندگی یک بالرین میپردازد که در باله نیویورک تحت فشارهای سخت بیرونی و درونی قرار گرفتهاست. آرونوفسکی فیلم خود را نوعی ادای احترام به هنر باله میداند که سعی در نمایش ذهنیات یک بالرین دارد.
قوی سیاه استعارهای است از پیشامدهایی که مشاهده آنها شگفتانگیز و بسیار نادر است و چون کسی به طور معمول انتظار وقوع آنها را ندارد وقتی اتفاق میافتند تودههای مردمی در توجیه دلایل وقوع چنین پدیدههایی گاه به استدلال غیرعقلانی و حتی خرافی روی میآورند. فارغ از اندیشه تودهها، در توجیه علت و عواقب این پدیدهها معمولاً بین روشنفکران و خردگرایان نیز هنگامهای از اختلاف نظر و کشمکشهایی پدید میآید که ممکن است دههها و سدهها به نتیجهگیری صحیحی نینجامد.
وجه تسمیه این پدیده ریشه در فرهنگ غرب دارد که قوی سفید را پرندهای سفید و مظهر پاکی تصور میکردند و از آنجایی که عامّه مردم قوی سیاه ندیده بودند وجود آن را مظهر شیطان و نماد شرّ و جادوگری میپنداشتند. این اسطوره دیرینه چنان ریشه در باور مردم غرب داشته که در باله دریاچه قو (اثر پیوتر ایلیچ چایکوفسکی) نیز الهامبخش موسیقیدانها و ادیبان بوده است. در این باله قوی سیاه، جادوگری است که میکوشد شاهزاده زیگفرید را فریب بدهد.
با کشف قاره استرالیا، مهاجرینی که به این سرزمین هزاران ساله پای گذاشتند در کمال شگفتی در جنوب این قاره با دستههایی پرشمار از قوی سیاه مواجه شدند که بین آنها فقط قوی سفید مایه تعجب بود. آنها این نوع قو را با خود به اروپا بردند و به تدریج باور قوی سیاه لااقل به عنوان مظهر شرّ و ناپاکی در تخیل مردم رنگ باخت.
قوی سیاه در احتمال و آمار
حال این اسطوره در بحث احتمال و آمار چه تعبیری دارد: استعاره قوی سیاه برای نخستین بار توسط نسیم طالب در کتاب قوی سیاه برای پدیدههایی با سه ویژگی زیر به کار گرفته شد:
- پیشامدهایی به شدّت نادر، غیرقابل پیشبینی و بسیار دورتر از میانگین با احتمال وقوعی بسیار ناچیز ولی بسیار جنجالی و تأثیرگذار.
- پیامدهای وقوع چنین پیشامدهایی نادر و اثرگذار به کل غیرقابل پیشبینی است. بدین معنی که حتی اگر بتوانید احتمال وقوع چنین رخدادهایی را در مقادیر بسیار ناچیز تخمین بزنید هرگز قادر نخواهید بود پیامدها و عواقب ناشی از وقوعِ آنها را در یک ساختار منظم علّت و معلولی پیشبینی کنید.
- احتمال وقوع پایین و عدم مشاهده آنها در شرایط طبیعی باعث میشود که عوام در مورد آنها دچار پیشداوریهای خرافی، غیرمنصفانه و غیرمنطقی شوند. این رده از پدیدهها در طول تاریخ تأثیر بسیار شگرفی بر جوامع بشری و نحوه زندگی آنها گذاشته است. برای مثال قبائلی بدوی، زلزله را خشم خدایان تلقی و برای فرونشاندن این خشم انسان قربانی میکردند.
نسیم طالب رخدادهای «جنگ جهانی اوّل»، «فروپاشی شوروی سابق»، «ابداع و ظهور وب» و «حمله سپتامبر ۲۰۰۱ به برجهای دوقلو» را در رده رخدادهای قوی سیاه قرار داده است.
اگر خواستید در مورد رخدادی قضاوت کنید و آن را پدیدۀ قوی سیاه بنامید باید آن رخداد با ویژگیهای زیر مشاهده شود:
الف) از منظر مشاهدهگرهای متعدد (تقریباً کلّ جامعة آماری) آن رخداد شگفتانگیز و نامحتمل باشد.
ب) حدوث آن رخداد پیامدهای بسیار عظیم و غیرقابلپیشبینی به جا بگذارد.
ج) با ثبت مشاهده وقوع، دلایل حدوثِ آن در بستری عقلانی و منطقی قابلتوجیه باشد و بتوان برای کاهش پیامدهای آن در رخدادهای بعدی (هرچند بسیار دور و بعید) برنامهریزی کرد.
یکی از پرسشهای اصلی در حوزه شبکهها و سیستمهای کامپیوتری این است: چه پدیدههایی در دنیای شبکهها و سیستمهای کامپیوتری میتواند در رده پدیدههای قوی سیاه دستهبندی شود و برای مدیریت بحران ناشی از وقوع این پدیدهها باید چه سیاستی را در پیش گرفت و چقدر هزینه کرد؟ فروپاشی کل زیرساخت اینترنت آیا میتواند به مثابه جنگ جهانی سوم تلقی شود؟ بیتردید همین خواهد بود! ولی افزون بر این موضوعات کلان، موضوعات فنیتر و جزییتری از ساختار سیستمهای عامل، نرمافزارها و سختافزارهای جهانشمول و مسائلی از این نوع هستند که میتوانند در رده پدیدههای قوی سیاه قرار بگیرند.
ظهور الگوی قوی سیاه در 2008 در بازار سرمایه به عنوان یک مثال در بخش اقتصاد قابل تامل و بررسی است. بر این اساس میتوان به موضوعات و پدیدههای دیگر نیز نگریسته و آن را تحلیل نمود.
آیا ابزاری موجود است که بتوان قوی سیاه در بازار سرمایه را تشخیص داد؟
چند نمونه از رویدادهای الگوی قوی سیاه
این واژه برای اولین بار از قلب وال استریت پرهیاهو و از یک نویسنده و تاجر و البته یک اقتصاد دان پیشگو شنیده شد. مفهوم قوی سیاه که در انگلیسی به آن (Black Swan) گفته میشود به واقعهای اشاره دارد که پیش بینی آن به خاطر نادر بودن آن کار سختی است و البته اگر اتفاق بیافتد عواقب فاجعه باری را به همراه خواهد داشت. با این که رویداد الگوی قوی سیاه بسیار نادر است اما باید همیشه و در تمام محاسبههایی که میشود در نظر داشت تا در صورت رخ دادن بتوان در مقابلش ایستادگی لازم را انجام داد. سال ۲۰۰۸، سالی بود که این مفهوم در یک کتاب مدیریت مالی تعریف شد و راه به جهان آکادمیک نیز باز کرد. این مفهوم ابعاد مختلفی در بازارهای مالی دارد .اولین بارکه این واژه مانند یک موجود منحوس یا یک مرض بر جامعه بشری سایه افکند در پی بحران مالی پدیدار شد. الگوی قوی سیاه در بازارهای مالی ؛ به این معنی است که اگر یک سیستم، نهاد و یا هر سازمان معیوبی وجود دارد، بهتر است قبل از این که در آینده دچار رویدادهای فاجعه بار قوی سیاه در بازارهای سرمایه شود به آن اجازه بدهیم تا شکست بخورد.
ویژگی اول، غیر منتظره بودن الگوی قوی سیاه
بارها با فجایع اقتصادی در بازارهای مالی مواجه شدهایم و بارها هم این جمله را از سیاستگذاران اقتصادی شنیدهایم که اصلا انتظار وقوع بحران را نداشتهاند. یکی از ویژگیهای قوی سیاه این است که به صورت غیر منتظره اتفاق بیافتد. اما این که قوی سیاه یک رخداد غیر منتظره است برای بسیاری از استادان علم اقتصاد اصلا جای تعجب ندارد. به عنوان مثال در دوران مختلف مانند سال 2008 جهان دچار یک رکود بزرگ شد و نرخ بیکاری در کوتاهترین زمان ممکن به دو برابر میزان خودش رسید.
ویژگی دوم، تاثیر اقتصادی بزرگ
بسیاری از افراد هر رخدادی را با مفهوم قوی سیاه اشتباه میگیرند. یکی از ویژگیهای متمایز کننده قوی سیاه از دیگر فجایع اقتصادی این است که این رخداد ابعاد بسیار بزرگی دارد و تقریبا روی تمام بازارهای مالی و شرایط اقتصادی تاثیر میگذارد. در بالا این مثال را آوردیم که در سال 2008 شاهد یک رکود جهانی بودیم. اما لازم به ذکر است که این رکود از مسکن گرفته تا افت شدید بازارهای دیگر و افزایش نرخ بیکاری را به همراه داشته است. این تاثیر بزرگ به واسطه ظهور قوی سیاه است.
ویژگی سوم، قابل پیش بینی بودن
اما ویژگی آخر قوی سیاه که کمی ما را دلگرم میکند و این امید را به ما میدهد که میتوانیم با مطالعه رخدادهای فاجعه بار گذشته قوی سیاه تا حدی زمان وقوع آن را بشناسیم قابل پیش بینی بودن آن است. اما این قابل پیش بینی بودن نیاز به مطالعه و بحث دارد. به عنوان مثال سیاستهای ضعیف در وام دهی و بی توجهی به کم بودن اعتبار وام گیرندگان کلان یکی از علائمی است که باعث ظاهر شدن قوی سیاه شده بود. از طرفی، قراردادهای مبهم زیادی که بسته میشود و نقطه شروع و انتهای آنها هم معلوم نیست میتواند از بزرگترین عوامل قابل پیش بینی الگوی قوی سیاه باشد.
زیرساخت ترکیبی مدرن برای پدیده قوی سیاه در تحول دیجیتال
Hewlett Packard Enterprise (HPE) راه حلهای فناوری را ارائه میدهد که عملیات تجاری را ساده میکند، پیچیدگیها را کاهش میدهد و تحولات تجاری را تسریع میکند. اما از سوی دیگر چگونه یک رویداد سیاه قو به ابتکارات تحول دیجیتال اعتبار میبخشد؟
یک رویداد قو سیاه حادثهای است که غیرقابل پیش بینی است و تبعات گستردهای دارد – و پس از وقوع، بسیاری میگویند این واقعیت قابل پیش بینی بود. از جمله حوادث اخیر قو سیاه میتوان به سقوط دات کام در سال 2000، حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 و بحران مالی جهانی 2008 اشاره کرد. و اکنون بسیاری معتقدند که بحران COVID-19 یک رویداد قو سیاه است. طبق نظر Investopedia، بازارها فقط میتوانند با ساخت سیستمهای قوی برای این رویدادها آماده شوند.
همین مورد را میتوان برای کسب و کارها نیز بیان کرد – کسانی که قبل از این بحران سیستمهای قوی فناوری اطلاعات را ساختهاند احتمالاً بهتر از آنهایی هستند که این سیستم را ساختهاند. البته، یک تحول دیجیتال موفق، همه مشکلات ناشی از یک رویداد قو سیاه را حل نخواهد کرد. با این حال، احتمال این وجود دارد که بتواند به کسب و کارها کمک کند تا طوفان را بهتر تحمل کنند، زیرا فنآوریهای مدرن به چابک و کارآمدتر بودن کسب و کارها اجازه میدهند.
سازگار شدن با تغییرات غیرقابل پیش بینی
یک مثال از یک سازمان مالی که تحول دیجیتالی را قبل از رویداد COVID-19 پیشرفت داد، بانک میزو است. دفتر مرکزی میزو در Chiyoda، توکیو، محصولات و خدمات مالی را به طیف گستردهای از مشتریان، از جمله افراد، شرکتهای کوچک و متوسط، شرکتهای بزرگ، موسسات مالی و نهادهای بخش عمومی ارائه میدهد. این بانک با بیش از 505 شعبه و دفتر در ژاپن و در 38 کشور دیگر، تنها بانکی است که در هر استان در ژاپن شعبه دارد.
در سال 2018 Mizuho Bank تصمیم گرفت زیرساختهای ابری خصوصی خود را یک محیط داخلی امن با هدف توسعه یک بستر خدمات که میتواند با تغییرات غیرقابل پیش بینی سازگار شود، مدرنیزه کند. Ryota Tazuki، معاون مدیر کل بانک و مدیربخش کنترل فناوری اطلاعات، تیم هماهنگی پلتفرم مشترک، میگوید: «اهداف اصلی این به روزرسانی زیرساختها، اتوماسیون ساخت لایه سخت افزاری و انتقال آن به یک مدل فناوری اطلاعات بود. هدف ما ایجاد محیطی مشابه ابر عمومی بود که در صورت نیاز میتواند در صورت تقاضا مورد استفاده قرار گیرد و هزینه آن با توجه به میزان استفاده از آن تعیین میشود – همه در یک محیط امن در محل.»
یوسوکه توکودا، مدیر ارشد، تیم هماهنگی بسترهای نرم افزاری مشترک، اضافه میکند: «ما معتقدیم که بستر خدمات نسل بعدی Mizuho Cloud IA نیز باید انعطاف پذیر باشد و به راحتی کار کند.»
زیرساخت قابل ترکیب: کلید سازگاری
بانک به عنوان پایه و اساس محیط فناوری اطلاعات خود، زیرساختهای خاص متناسب خود را انتخاب كرد زیرا سازگاری بهتری را با تغییرات غیرقابل پیش بینی فراهم میآورد. با ادغام محاسبه، ماژولهای ذخیره سازی و شبکه در یک زیرساخت، هر منبع به سرعت و به طور خودکار ترکیب میشود و یک محیط بهینه شده برای هر بار کاری ایجاد میکند. این شرکت همچنین گزینه platform-as-a-service (PaaS) را انتخاب کرده است، که به آن امکان میدهد با استفاده از یک مدل مبتنی بر مصرف، محیط داخلی را مستقر کند.
بانک زیرساخت قابل ترکیب HPE Synergy و HPE GreenLake را برای مدل داخلی و محیط کار خود نصب کرد. تازوکی میگوید: «ما ایدهای برای ترکیب جدیدترین دستگاههای زیرساختی و خدمات مالی برای ایجاد زیرساخت مقیاس پذیر فناوری اطلاعات داشتیم. ما مطالعات مختلفی انجام دادیم و تصمیم گرفتیم که بتوانیم با HPE Synergy محیطی را ایجاد کنیم که به ایدهآلترین حالت نزدیک باشد، که امکان کنترل زیرساختها توسط API و افزودن HPE GreenLake را فراهم میکند. این امکان ایجاد محیط داخلی را به صورت مصرف فراهم میکند.»
بانک خوش شانس بود که تا ژوئیه 2019 به صورت دیجیتالی تغییر شکل داد.
تا ژوئیه سال 2019، بانک میزو گام بعدی خود را به سمت تحول بیشتر دیجیتال برداشت. تقریباً 120 برنامه در حال حاضر در Mizuho Cloud IA اجرا میشود که متشکل از 1000 سرور و حافظه ذخیره سازی در کلاس پتابایت است که حدود 3000 دستگاه مجازی (VM) را اجرا میکند. توکودا میگوید: «Mizuho Cloud انواع مختلفی از سیستمها را شامل میشود، از نیازهای مهم ماموریت گرفته تا سرویسهایی که بر سرعت تأکید دارند.»
آماده شدن برای یک رویداد قو سیاه… تا آنجا که از نظر انسانی امکان پذیر است.
هیچ کس نمیداند چه آیندهای در انتظار است –همه گیری کووید چه مدت ادامه خواهد داشت و یا چه رویداد بعدی قو سیاه رخ خواهد داد. اما ما میدانیم که آماده بودن همیشه بهتر است – حداقل تا آنجا که ممکن است انسانی باشد. یک محل خوب برای شروع این است که زیرساخت IT خود را با راه حلهایی آماده کنید که شما را برای تغییرات غیر قابل پیش بینی بهتر آماده کند.
نتیجه گیری:
این مثال برای پیاده سازی یک تحول دیجیتال موفق بود. اما خود تحول دیجیتال در رابطه با سایر سیستمها میتواند مشابه یک قوی سیاه عمل نماید. همانگونه که سوختهای فسیلی عمل نمودند. فناوریهای نوظهوری که بسیار با خوشبینی به آنها نگاه میشود میتوانند منشا برخی ناهنجاریها برای کل بشریت باشند. چرا دانشمندی مثل اسیفن هاوکینگ با هوش مصنوعی مخالفت میکرد؟ چرا بسیاری از دانشمندان با دستکاریهای ژنتیکی مخالفاند و چرا کلونینگ انسانی به شدت مخالفت میشود. همه اینها نشانگر درکی از سوی دانشمندان بزرگ است. اما قصد بر اشاعه تئوری توطئه نیست. قصد بر آگاهی از ریسکهای کلان است که در پدیده قوی سیاه در رابطه با تحول دیجیتال نیز احتمال وقوع دارد و ممکن است بتوان آن را مدیریت نمود.
منابع :
- ویکی پدیا دانشنامه آزاد
- https://kiandigital.com
- https://www.cio.com/article/3564792/how-a-black-swan-event-validates-digital-transformation-initiatives.html