نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

4 آذر 1403 5:35 ق.ظ

پنج ویژگی مبتکران موفق

توسط دکتر ایوانز بایا

استیو جابز یک بار گفت: «نوآوری بین رهبر و پیرو تمایز قائل می‌شود.» او مطمئناً به پیشرو بودن در زمینه صنعت اشاره می‌کرد: «اگر شرکت شما در حال نوآوری است، به طور کلی مجموعه را رهبری می‌کند. اما فکر می‌کنم او به عناوین موقعیتی در محل کار نیز اشاره می‌کرد. اگر رهبر هستید، انتظار می‌رود که نوآوری داشته باشید. و اگر مبتکر هستید، می‌توانید یک رهبر باشید.»

اما آیا شما دارای عنوان رهبری هستید یا خیر، نوآوری با یک موقعیت آغاز می‌شود – یک موقعیت ذهنی. از این نقطه شروع، نوآوری مداوم توسط مجموعه‌ای از طرز فکرها ثابت می‌شود: اعتقاد به تغییر، رشد و ارزش.

اگر از نظر تاریخی به مبتکران نگاه کنید، آن‌ها افرادی هستند که می‌خواستند زندگی دیگران را بهبود بخشند. مأموریت آن‌ها حل یک مشکل بود. اغلب این مشکل از خود آن‌ها بزرگتر بود. مبتکرانی که ما با آن‌ها آشنا هستیم مسائلی را حل کردند که بسیاری را تحت تأثیر قرار داد.

مبتکران موفق به طور گسترده‌تری نسبت به افراد معمولی فکر می‌کنند و برای رسیدن به اهداف خود باید تا حدودی نوع دوست باشند. به نظر می‌رسد که مبتکرانی که به موفقیت دست می‌یابند، مشکلات بزرگ یا تغییرات فزاینده‌ای را حل می‌کنند، پنج ذهنیت مشترک دارند:

1. نارضایتی از وضع موجود

مبتکران معتقدند که می‌توان زندگی را بهبود بخشید. یک محصول، یک فرایند، یک بازار – حتی یک طرز فکر یا یک فرهنگ – را می‌توان بهبود بخشید. مبتکران از وضعیت موجود راضی نیستند و همیشه به دنبال چیزی بهتر هستند. آن‌ها در نحوه و مکان ایده‌های خود محدود نیستند. ذهن آن‌ها بدون مرز و محدودیت است.

به همین دلیل، تا زمانی که دنیایی که می‌بینند بهتر نشود، نوآوران راضی نیستند. آن‌ها همیشه در حال توسعه امکانات هستند – به دنبال ایجاد ایده‌های بیشتر از طریق مشاهده، تحقیق، گفتگو و مطالعه هستند. آن‌ها رانده می‌شوند و اغلب از دیگران الهام می‌گیرند تا در ساختن دنیایی بهتر که تصور می‌کنند، کمک کنند.

این‌ها همان افرادی هستند که نه تنها برای کسب سود بلکه برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان، بهبود بهره‌وری و ورود به بازارهای جدید – و حتی تسخیر – ایده‌هایی را ایجاد می‌کنند. آن‌ها به دنبال فرصت‌هایی برای تأثیرگذاری هستند. آن‌ها ممکن است به سمت تغییر در محصولات، فرایندها، افراد فعلی یا سایر امکانات خلاقانه که می‌توانند تغییر ایجاد کنند، متمایل شوند.

2. تمایل برای بهبود خود

مبتکران نه تنها می‌خواهند زندگی توده‌ها را بهبود بخشند، بلکه می‌خواهند خودشان نیز بهتر باشند. این مبتنی بر اعتقاد به خود است که آن‌ها عوامل تغییر هستند و می‌توانند «عوامل بهتر» باشند.

طرز فکر آن‌ها به آن‌ها می‌گوید که می‌توانند تغییراتی ایجاد کنند، اما آن‌ها می‌دانند که بزرگترین تغییر از طریق بهبود خود است. آن‌ها اغلب از موقعیت خود ناراضی هستند و معتقدند می‌توانند بهتر، بیشتر و زیادتر انجام دهند. مهم نیست که آن‌ها در چه موقعیتی هستند یا در کجا زندگی می‌کنند، این ذهنیت را دارند که می‌توانند بیشتر به جهان کمک کنند – به عنوان صاحبان مشاغل، بازیکنان تیم، مخترعان، دوستان، والدین و غیره.

آن‌ها برای بهبود خود از طریق یادگیری مداوم، آزمایش و همکاری با دیگران تلاش می‌کنند. مبتکران در مورد تأثیر ایده‌های خود به دنبال بازخورد هستند و از خود راضی نیستند.

3. مبتکران موفق تمایل به تاب آوری دارند

نوآوری سفری است با فراز و نشیب – و نتایج شگفت انگیز. این یک خط مستقیم نیست و هرگز در اولین بار درست اتفاق نمی‌افتد. به همین دلیل، مبتکران باید مقاوم باشند. آن‌ها اندازه گیری می‌کنند که چه چیزی کار می‌کند و چه چیزی برای برداشتن گام‌های کوچک در جهت بهبود نیست. آن‌ها می‌دانند که پیشرفت‌های کوچک در طول زمان برابر با نوآوری بزرگ است.

مبتکران تسلیم شکست نمی‌شوند. در عوض آن‌ها از آن به عنوان راهی برای پیشرفت استقبال می‌کنند – نوآوران به جلو شکست می‌خورند. وآزمایشات آن‌ها به سادگی آن‌ها را به راه حل مناسب نزدیک می‌کند.

انعطاف پذیری فقط در مورد ادامه کار بر روی مشکل نیست. این بخشی از رشد شخصی می‌شود. با گذشت زمان، مبتکران هوش هیجانی را توسعه می‌دهند تا نتایج متفاوتی را که در این راه دریافت می‌کنند تحمل کنند. آن‌ها در پیگیری خود سرسخت هستند. در حالی که برخی از همکاران آن‌ها ممکن است تسلیم شوند و در کنار راه قرار بگیرند، مبتکران موفق مصمم به دستیابی به نتایج هستند. عدم تاب آوری برای کسی که می‌خواهد یک مبتکر شود، کشنده است.

4. نگرش مدبر

در ابتدای پروژه یا ایده، نوآوران ممکن است همه پاسخ‌ها را نداشته باشند. آن‌ها برای یادگیری، همکاری و یافتن منابعی برای کمک به خود در موفقیت سرمایه گذاری می‌کنند. این منابع ممکن است به شکل افراد، پول، منابع، زمان و حتی تأمل در خود باشد.

با همکاری با دانشمندان زیادی که تلاش‌های علمی پیچیده‌ای را انجام می‌دهند، من شخصاً شاهد روش‌های متعددی بوده‌ام که نوآوران می‌توانند تحقیقات را تأمین کنند و شبکه‌های متعددی را که می‌توانند برای تأیید آزمایش مورد استفاده قرار دهند. این یک جزء قدرتمند از تدبیر است – تمایل برای به اشتراک گذاشتن مشکلات و دستیابی به دیگران برای یادگیری و همکاری.

حتی در زمان کمبود پول یا منابع، نوآوران می‌توانند قابل توقف نباشند. آن‌ها برای حمایت از ایده‌های خود به محیط خود نگاه می‌کنند. هنگامی که مسیرهای سنتی در دسترس نیست، آن‌ها به روش خلاقانه به سمت هدف خود حرکت می‌کنند: نحوه تهیه ویدیوهای آنلاین، آزمایش بعد از روزهای کاری معمولی، تهیه، تغییر یا قرض گرفتن لوازم و موارد دیگر. مدبر بودن به آن‌ها اجازه می‌دهد با وجود کمبود منابع، مفهوم خود را پیش ببرند. نتایج آن‌ها را هدایت می‌کند و وای به حال مبتكری كه فاقد آن سطح تعامل است.

5. میل به حقیقت

مبتکران با واقعیت و داده‌ها هدایت می‌شوند. این بدان معناست که صدای آزمایش و بازخورد از نظرات و فرضیات بلندتر است. مبتکران راه‌هایی را برای اندازه گیری مشارکت خود از طریق تأثیر ایده‌های جدید تا فرایند اعتبار سنجی تا آزمایش و نتایج می‌یابند.

گفته شده است که برای مدیریت باید اندازه گیری کنید. این امر حتی برای مبتکرانی که با استفاده از اندازه گیری به دنبال حقایق هستند، صادق‌تر است. مبتکران به طور منظم از دیگران بازخورد می‌خواهند تا اطمینان حاصل کنند که درک خود آن‌ها از واقعیت حقیقت است. مبتکران به اندازه گیری همه چیز و اندازه گیری مکرر اعتقاد دارند. این جستجوی حقیقت نتایج مطلوبی را به دنبال دارد زیرا احساسات و فرضیه‌ها راهنمای تصمیمات تجاری نیستند، واقعیت این است که شرایط چگونه است.

این پنج اصل در برخی مبتکران ذاتی است و ممکن است در برخی دیگر به مرور زمان توسعه یافته باشند، اما همه آن‌ها برای نوآوری موفق و مترقی مورد نیاز هستند.

https://www.allbusiness.com/

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *