نوآوری واقعا چیست و چرا این روز ها اینهمه راجع به آن صحبت می شود . بنظر می رسد کل پیشرفت بشری چه با نتایج خوب و چه با نتایج بد از همین ویژگی منبعث شده است. سیستم جهانی تولید و مصرف کالا ها و خدمات توسط تعداد بسیار زیادی واحد کسب و کار به فعالیت مشغول است. دست کم گرفتن و عدم توجه به اشکال خلاقانه و نواورانه ، که بایستی در اصلاح نتایج حاصل شده برای بشریت بکار گرفته شود ، خطر بزرگی برای تهدید همه این نتایج است . در این میان از همه ابزار ها و عوامل باید کمک گرفت و یکی از آنها موضوع هنر است که تاثیر بی بدیل آن در آگاه سازی آشکار است.
نوآوری در موارد بسیاری تکرارپذیر بوده و قابلیت استفاده مجدد را داراست. در مورد نوآوری برای اصلاح نتایج بد ایجاد شده نباید هر کار را از نو انجام داد و هنر در این است که دوبار تکرار شود . منطق نوآوری ها ناشی از تازگی است که بر محیط تأثیر می گذارد. لازم نیست که نوآوری به طور خاص یک تأثیر تجاری یا اقتصادی باشد و می تواند اجتماعی یا زیست محیطی باشد. اما در خطرهای بزرگ ایجاد شده برای بشریت ، تدوین و بکارگیری دانش برای بهبود های جهشی آن ، نوآوری باید تقلید و اجرا شود .
یک ایده خوب ، اختراع ، فرآیند جدید یا مدل تجاری جدید که به تنهایی کار می کند ، خوبست ولی وقتی به قابلیت تکرار پذیری برسد بسیار بهتر خواهد بود . اینجاست که نوآوری کوانتومی اتفاق می افتد . نوآوری باید ایجاد ارزش از ایده ها باشد ، با این مفهوم که پس از داشتن ایده ، کارهای زیادی باید انجام شود تا ارزش ایجاد کند .
نوآوری در روشهای نوآورانه و خلاقیت است که شتاب لازم در اثربخشی را ایجاد می کند . شتاب مهم است . ایجاد تغییرات نوآوری لزوماً وابسته به فناوری نیست. فناوری مهم است اما نوآوری میتواند با تغییر در رفتار های بشری شتاب بیشتری از آن ایجاد کند .