توسط اندی کوربلی -20 آوریل 2021
اکنون در بنگلادش، یک هنر گمشده بافندگی که زمانی چشم نوازترین پارچهای را که جهان شناخته بود، ایجاد میکند، ذره ذره و پر از بداهه نوازی دوباره احیا میشود تا بخشی از میراث فرهنگی ناملموس و غرور ملی یک ملت را بازیابی کند.
Dhaka muslin که در متنهای قدیمی هزاران ساله توصیف شده است، پارچهای فوق العاده ظریف و فوق العاده نرم است که از گونه ای در حال منقرض از پنبه ساخته شده که در حاشیه رود مقدس Meghna رشد میکند. پنبه، که در محلی به عنوان phuti karpas شناخته میشود، بسیار ظریف بوده، به راحتی خرد شده، و فقط در شرایط رطوبت شدید – گاهی اوقات به طور مصنوعی تقویت می شد.
سرانجام، در جایی از غبار زمان، بافندگان بنگلادشی باستان موفق شدند این گیاه ناپسند را به پارچههای لوکس تبدیل کنند، که خدایان یونان، امپراطوران مغول، اشراف اروپا و حتی امپراتور فرانسه، ژوزفین بناپارت را میآراست.
خصوصیات اصلی آن سبک بودن و شفافیت آن بود. توسط مغولها «هوای بافته شده» نامیده می شد و توسط یک مسافر هلندی در دهه 1700 توصیف شد که آنقدر خوب تولید شده است که می توان قطعه ای از آن با طول بیست یارد یا حتی بیشتر را در یک جعبه توالت جیبی قرار داد.
با این حال استادان بافنده محلی که راز ایجاد این پارچه را پس از نسلهای متمادی به شرکت هند شرقی انگلیس منتقل کردند، منجر به از بین رفتن بسیاری از تکنیکها شد.
با این حال، یک مرد در مسیر برقراری مجدد تجارت ماسلین داکا به عنوان برترین منسوجات جهان است.
سیفول اسلام که بنگال ماسلین را اداره می کند، یک شرکت صنایع دستی که به دنبال انطباق با تکنیک های قدیمی و احیای گیاه پنبه phuki karpas است. او این راه را در سال 2013 آغاز کرد، زمانی که شرکتی که در آن کار می کرد از او خواست تا از یک نمایشگاه انگلیسی برای بینندگان بنگلادشی اقتباس کند.
اسلام در بنگلادش متولد شد، احساس كرد كه وي نياز به انجام تحقيقات خودش دارد، كه منجر به چندين نمايشگاه فرهنگي، يك كتاب و يك فيلم شد كه همگي باعث شد كه وي و همكارانش احساس كنند كه شايد برای راه اندازی مجدد صنعت صنایع دستی در اطراف پارچه افسانه ای را آغاز کنند .
در واقع او این کار را کرد، و بنگال ماسلین، پروژه او که به احیای پارچه اختصاص داده شده، اکنون این پارچه واقعی را به خریداران در سراسر جهان می فروشد.
اما اگر phuki karpas غیرقابل حل در آب باشد، هیچ یک از اینها ممکن نیست و اسلام مجبور بود DNA در اختیار را از یک نمونه فشرده شده که از قرن نوزدهم نگهداری شده در باغ گیاه شناسی سلطنتی، توالی دهد.
سپس با قایقرانی از بالا تا پایین رودخانه مگنا، یک منبع تغذیه اصلی گنگ، او هر چیزی را که شبیه تصویر فشرده شده بود، برداشت و سرانجام موفق شد گیاهی را پیدا کند که تقریباً سه چهارم کد ژنتیکی یکسان داشته باشد
با کشت آن در جزیره ای در وسط رودخانه، اسلام توانست آنقدر تولید کند که بتواند نخ را با استفاده از بداهه های زیادی بریسد تا کمبود دانش اجداد را جبران کند. قسمت بعدی یافتن شخصی برای بافتن این نخ و تبدیل به پارچه بود.
اسلام به زاریا گوروت از بی بی سی گفت: «هیچ یک از بافندگان نمیخواستند در این زمینه کار کنند. همه آنها گفتند که این دیوانگی است!» آنها گفتند: «بسیار متشکرم که این داستان و میراث را برای ما تعریف کردید، اما نه ممنون.»
آنها سرانجام یک بافنده از ماسلین سنتی جامدانی پیدا کردند و با هم توانستند کار را انجام دهند .
پ https://www.goodnewsnetwork.org