جنیفر اسپنسر
فیلمسازان از جمله کسانی هستند که باید مورد توجه قرار بگیرند ، زیرا تولید محصولات سینمایی کاری آسان نیست. در واقع ، کارآفرینان زیادی وجود دارند که می توانند از فیلمسازان چیزهایی را بیاموزند . با توجه به اینکه آنها نه تنها باید ایده خلاق خود را به محیط زندگی واقعی بیاورند ، بلکه باید آن را به بازار عرضه کنند ، توزیع کنند ، مخاطب پیدا کنند و پول سرمایه گذاران را پس دهند. نقش آنها در نهایت کاملاً شبیه به هم است.
در اینجا چند درس مهم که کارافرینان می توانند از فیلمسازان بیاموزند ارایه می شود.
یک استراتژی بازاریابی ضروری است.
بازاریابی و توزیع فیلم ها باید در طول تولید فیلم برنامه ریزی استراتژیک شود ، نه اینکه پروژه کامل و تمام و آنگاه برنامه ریزی شروع شود. جیا ورتز ، فیلمساز مستندی که نسخه اخیر فیلمش بنام ، “Conviction” ، در جشنواره های مختلف جهانی گل کرده است ، در این رابطه می گوید : “بازاریابی فیلم شما مستلزم یک استراتژی بلند مدت است.” این برنامه به میزان قابل توجهی از پیش تدوین می شود ، از جمله آنها مشخص کردن مخاطبان شما ست که زمان زیادی، طول می کشد. توجه به اینکه علایق آنها چیست و به چه نوع محتوا یی توجه می کنند. یک استراتژی بازاریابی کاملاً تعریف شده نقشه راه موفقیت است. با چنگ زدن به یک تریلر به تنهایی آن را قطع نکنید. یک استراتژی رسانه های اجتماعی ، دسترسی مطبوعاتی ، بررسی مخاطبان احتمالی ، پیمایش در جشنواره های فیلم و نمایش در انجمن ها همه بخشی از دستور العمل بازاریابی هستند. “
دقیقاً مانند توسعه محصول در دنیای کارآفرین ، اگر فیلمی را بدون استراتژی برای بازاریابی آن بسازید ، پس از مدتی هیچ کس ممکن است آن را ندیده باشد ، و تمام تلاش شما – نه اینکه هزینه ها را ذکر کنیم – بی فایده خواهد ماند.
از نظر تاریخی ، افراد رنگین پوست در تلویزیون و فیلم از حضور کمتری برخوردار بوده اند. واشنگتن پست اخیراً 100 مورد را که افراد با رنگ پوست اشتباه انتخاب شده بوده اند ، برجسته کرده است و این نشان از دهه ها ارزش های کلیشه ای نژادی دارد.
کریتی نات ، فیلمساز مستند دریک رسانه سینمایی ، می گوید: “اگر می خواهیم فرهنگ خود را تغییر دهیم ، باید داستانهایی را که به اشتراک می گذاریم تغییر دهیم.” و چه کسی این داستان ها را می گوید. ما به افراد رنگین پوست هم در جلوی دوربین و هم در پشت دوربین نیاز داریم. مردم در سراسر جهان دردها و صدمات برتری نژاد سفید و ظلم سیستمی را احساس می کنند. ما باید این مسئله را هم در ریشه و هم در سطح روزمره مورد بررسی قرار دهیم.
در سالهای اخیر ، ما سرانجام شروع به تغییر کرده ایم حالا اثبات می شود که پذیرش در بین مخاطبان جهانی مهم است. اما این هیچ نکته پنهانی نیست که شرکتها در تمام صنایع از لحاظ تاریخی از نظر نژاد و رنگ پوست در نیروی کار تحت تأثیر قرار می گیرند.
با این حال ، تغییراتی در سالهای اخیر با تنوع استخدام آغاز شده است. براساس تحقیقات SocialTalent ، اکثر مطالعات پیرامون تنوع در محیط کار نشان داده اند که به ازای هر 1 درصد افزایش در تنوع جنسیتی ، درآمد شرکت 3 درصد افزایش می یابد و سطوح بالاتر تنوع قومی درآمد را تقریباً 15 درصد افزایش می دهد.
کارآفرینان می توانند با پیروی از الگویی شبیه به Accenture با آموزش تنوع ، محیط فراگیر تری ایجاد کنند که به سه دسته تقسیم می شود. همانطور که در بیانیه این شرکت آمده است: این موارد عبارتند از: “1. آگاهی از تنوع ، برای کمک به مردم در مورد مزایای کار با یک سازمان متنوع ؛ 2. مدیریت تنوع ، تجهیز مدیران برای مدیریت تیم های متنوع و 3. توسعه حرفه ای برای فعال کردن زنان ، وکارمندان با گرایشهای عقیدتی متنوع برای ایجاد مهارت های رسیدن به موفقیت. “
مدیریت پروژه در مراحل مختلف کار.
تولید فیلم به وضوح عناصر بیشتری را در مقایسه با آنچه در مراحل نهایی مشاهده می شود ، در بر می گیرد ، و این بدان دلیل است که مدیریت پروژه به فاز نهایی کار ختم می شود. همه این کارها با نوشتن فیلمنامه و استارت زدن شروع می شود و به دنبال آن بازیگری انجام می شود. در طول دوره پیش تولید ، نگرانی های بیشماری از لجستیک و بودجه برای عوامل وجود دارد. اثرات همه اینها در پایان کار پس از تولید ، جایی که ویرایش صورت می گیرد و صداها ، موسیقی و جلوه های بصری در آن یکپارچه می شود ، جمع می شود.
در کارآفرینی ، مدیریت پروژه نیز باید به یک سری مراحل تقسیم شود. الیسا کالفا ، بنیانگذار Focus Global ، سرمایه گذار مراقبت های بهداشتی اولیه می گوید: “چه این کار راه اندازی یک محصول ، کمپین بازاریابی باشد ، هنگامی که نیاز به یک پروژه بوجود آمد برخی از عناصر مدیریت پروژه به سادگی همیشه جلوی شما و جهانی هستند.
کارآفرینان همچنین می توانند از این موضوع پیروی کنند. با شروع کرونا و بسته شدن بخش اعظم اقتصاد ، بسیاری از بزرگترین غول های فناوری کارمندان خود را ملزم به کار از خانه کردند و در بسیاری از موارد ، با بازگشایی دفاتر ، این کار را ادامه داده اند. این تصمیمات هزینه های کارفرمایان را کاهش می دهد و به آنها امکان می دهد استعدادهایی را از یک جمع بسیار گسترده تر استخدام کنند.
