22 ژوئن 2020 توسط مایکل رینگل ، رامن بائزا ، فلورین گراسل ، رائول پاناندیکر و یوهان دی هاروس
در نوآوری – مانند زندگی ، محرک ، اندازه و مهارت ترکیبی قدرتمندی است. شما باید تلاش کنید تا یک برنامه بلندپروازانه داشته باشید و فرصتهای امیدوارکننده ای را برای آن تأمین کنید. برای تبدیل این فرصتها به منابع واقعی درآمد جدید، در یک سیستم نوآوری که به خوبی تنظیم شده باشد ، قادر است بارها و بارها این کار را انجام دهد. بر اساس همین رویکرد ابتکاری ترین شرکت های جهان به بزرگترین شرکتها نیز تبدیل شده اند. درآمد یک شرکت کوچک “معمولی” در لیست 50 شرکت مبتکر و نوآورانه 30 میلیارد دلار است .
اما اگر سیستم نوآوری شما نتواند موفقیت سریالی روی آنها ایجاد کند ، انگیزه ها و اندازه کافی نیست وتحقیقات ما ارزیابی این امر را ارائه می دهد. نوآوری سریالی سخت است. از 162 شرکتی که در طی 14 سال گذشته در فهرست 50 کشور ما بوده اند ، نزدیک به 30٪ فقط یک بار ظاهر شده اند – و 57٪ سه بار یا کمتر ظاهر شده اند. هر سال فقط 8 شرکت در این لیست بوده اند که عبارتند از شرکتهای : الفبای ، آمازون ، اپل ، HP ، IBM ، مایکروسافت ، سامسونگ و تویوتا.
هنگامی که تحقیق را برای چهاردهمین دوره شروع کردیم ، ویروس کرونا هنوز پدیدار نشده بود. همانطور که داده ها را مورد بررسی قرار دادیم و با مشتری تعامل داشتیم ، مشخص شد که یافته های اصلی امسال – درباره مزایای مقیاس و ضروری برای نوآوری سریالی – ممکن است امروز حتی بیشتر با بررسی ها مرتبط باشد زیرا رهبران نوآوری باید خود را با الگوهای در حال تغییر خیلی سریع تطبیق دهند. الگو های عرضه ، تقاضا ، رفتار مصرف کننده و روش های انجام تجارت.
علاوه بر این ، تحقیقات ما نشان داده است که میزان نوآوری در شرکت ها در هنگام رکود ، از آن بعنوان استفاده از فرصتی برای سرمایه گذاری و موقعیت برای بهبود وضعیت ، دو برابر می شود. اما انجام این کار با موفقیت نیاز به تدوین یک استراتژی نوآوری روشن و پشتیبانی از آن با سرمایه گذاری مناسب ، استفاده از مزیت مقیاس و اطمینان از این دارد که سیستم نوآوری شما به اندازه کافی چابک است تا بتواند بهترین فرصت ها را به سرعت و قاطع کشف کند. وقتی این مضامین را مورد بررسی قرار می دهیم ، در پایگاه داده جهانی عملکرد نوآوری ما با بیش از 1000 شرکت برای جلب جزئیات شیوه هایی که بهترین حالت را نسبت به بقیه نشان می دهد ، طراحی کرده ایم.
تعهد به نوآوری
نوآوری فعلی تقریباً به میزان دو سوم از اولویتهای مدیریتی در کشورها نسبت به قبل است. این پایین ترین سطح از زمان بحران مالی در سال 2009 و 2010 است که شاید منعکس کننده چشم انداز اقتصادی نامشخص در میان تنش های ژئوپلیتیکی حتی قبل از شیوع ویروس کرونا بوده است.
ما می توانیم یافته های خود را بیشتر تفکیک کنیم. “نوآوران متعهد” (45٪ از کل) می گویند که نوآوری اولویت اصلی است و آنها با سرمایه گذاری قابل توجهی از این تعهد حمایت می کنند. “مبتکران بدبین” (30٪ از کل) بر عکس این هستند ، و نوآوری را نه اولویت استراتژیک و نه یک هدف مهم در بودجه می دانند. و “مبتکران سردر گم” (25٪ از کل) با یکدیگر ، بین عدم اهمیت استراتژیک نوآوری و میزان بودجه اختلاف نظر دارند. (نگاه کنید به شکل 1.) ما بیشترین تعداد مبتکران متعهد را در کسب و کار های مالی و دارویی (56٪) – و کمترین آن را در کالاهای صنعتی (37٪) و در عمده فروشی و خرده فروشی (32٪) مشاهده می کنیم.
مبتکران متعهد برنده می شوند. تقریباً 60٪ از آنها گزارش می دهند كه سهم فزاینده ای از فروش محصولات و خدمات راهاندازی شده در سه سال گذشته ، در مقایسه با دیگر کسب و کار ها که تنها افراد مشكوك ۳۰ درصد و از سردرگمان که ۴۷ درصدگزارش كرده اند. شک و تردیدها ممکن است تصمیمات استراتژیک عاقلانهای باشند یا نباشند – گاهی اوقات دنبال کردن رهبری نوآوری نه منطقی است و نه امکان پذیر است – اما حداقل آنها با آن سازگار هستند. سردرگم ها با قطع ارتباط نگران کننده بین هزینه های استراتژی و نوآوری ، گیج هستند.
و بیشتر احتمال دارد که مبتکران متعهد برندگان باشند ،این ها شواهدی بیشتر درباره تعیین بین بهترین شرکت یا کشور و بقیه که در گزارش های نوآوری گذشته در مورد آنها بحث کرده ایم باشند. به عنوان مثال ، در سال 2019 با توجه به کاربرد آنها از هوش مصنوعی شکاف گسترده ای بین مبتکران قوی و ضعیف پیدا کردیم. ما همچنین دریافتیم که مبتکران قدرتمند در حال افزایش استفاده از کانال های نوآوری خارجی مانند شرکتهای نوپا و مشارکت با موسسات دانشگاهی هستند. تحقیقات ما در سال 2018 نشان داد که تقریباً 80٪ مبتکران قدرتمند ، فرآیندهای نوآوری را به درستی دیجیتالی کرده اند ، در مقایسه با کمتر از 30٪ مبتکران ضعیف. این امر نشانگر رابطه بین تعهد و نتایج در طیف معیارهای مرتبط با نوآوری باشد .
در حالی که بسیاری از شرکت ها برای پرداختن به چالش های متعدد نوآوری به طور هم زمان تلاش می کنند ، مبتکران متعهد تعداد معدودی را در اولویت قرار می دهند و در نتیجه به طور موثرتری به آنها می پردازند. آنها بر روی تجزیه و تحلیل پیشرفته ، طراحی دیجیتال و سیستم های فناوری تمرکز دارند. تجزیه و تحلیل های پیشرفته برای شرکت های سازنده کالاهای صنعتی که به دنبال ایجاد گزاره های ارزشیابی مبتنی بر تحلیل گری هستند ، به عنوان مثال ، از جمله اولویت های تولید کنندگان تجهیزات کشاورزی است که از طریق اینترنت اشیاء به صنعت کشاورزی دقیق تبدیل می شوند.
حتی در بین مبتکران متعهد ، تنها 60٪ موفقیت در حل چالش های اولویت بندی خود را گزارش می دهند. همه شرکت ها فضای زیادی برای پیشرفت دارند اما انجام این کار ممکن است توسط پارادوکس هوش مصنوعی که سال گذشته به آن اشاره کردیم با مانع مواجه شود – سهولت در دستیابی به نتایج قدرتمند با راهبران هوش مصنوعی و دشواری در تکرار این نتایج در مقیاس شرکت . موضوع دیگر چالش تکرار موفقیت ، ایجاد یک سیستم نوآوری سریالی موفق است.
مثال Target را در نظر بگیرید. این شرکت فشار عمده ای برای نوآوری در تجارت عمده فروشی مستقر در فروشگاه خود و دستیابی به هم افزایی بین تجارت آفلاین و آنلاین دارد. شرکت از سال 2016 تا 2018 هزینه های سرمایه را دو برابر کرده است. هدف این است که با ایجاد تعاملی بیشتر فروشگاه ها ، ترافیک رفت و آمد را جلب کنیم – به عنوان مثال ، مشتریان می توانند با استفاده از نمایشگرهای مرکز فروش با واقعیت افزوده ، بهتر تصور کنند که چگونه محصولاتی برای خانه هایشان متناسب تر است. این شرکت همچنین می خواهد سفرهای omnichannel برای مشتری ایجاد کند تا خریداران بتوانند به طور یکپارچه در بین کانالها حرکت کنند ، به عنوان مثال در خانه سفارش دهند و در فروشگاه ها آن ها را جمع کنند. رشد فروش آنلاین Target در سال 2019 از رقبای خود پیشی گرفت و در بخشی که مورد توجه مداوم قرار گرفته است ، باعث شد 25 درصد TSR سالانه را برای سه سال گذشته به وجود آورد.
نوآوری و اختلال
از سال 2015 ، ما از مدیران خواسته ایم كه نه تنها سه شركت مورد نظر خود را به عنوان نوآوران برتر در كل صنایع ، بلکه سه شركت برتر در صنعت خودشان را تعیین كنند. امسال ما یک الگوی جدید را ایجاد کردیم: در مقایسه با سال 2015 ، پاسخ دهندگان تعداد بیشتری از شرکتهایی که بطور سنتی با یک صنعت به عنوان یک مبتکر برجسته در صنعت خود در ارتباط بودند از آنها نام بردند. مثلا در خدمات مالی آمازون را و در مراقبت های بهداشتی Alibaba را فکر کنید.
در دنیایی که هر صنعتی تا حدی به یک صنعت مبتنی بر فناوری تبدیل می شود ، این نوع از نوآوری ها یک مرزبندی مهم برای توانایی نوآوری به طور فزاینده است. بنابراین ما یک بعد امتیاز دهی جدید به جدیدترین روش رتبه بندی شرکت ها اضافه کرده ایم که انواع و شدت هر یک از مرزبندیهای شرکت را ثبت می کند. مشخص شده است که برخی از شرکت ها همیشه در حال تغییر دراین مرز ها بودند. به عنوان مثال ، 3M طی چندین سال در صنایع مختلف از جمله کالاهای مصرفی ، مواد شیمیایی ، ساخت و پزشکی نوآوری کرده است. با این حال ، ما در حال حاضر شاهد چنین فعالیت های قابل توجه بیشتری در مقایسه با سال 2016 هستیم – افزایش 20 درصدی. بازیکنان جدیدی که در مرزهای صنعت فعال هستند و نمونه این روند را شامل می شوند شامل شرکت هایی مانند سونی ، نایک ، شیائومی و JD.com هستند.
با نگاهی به داده ها در سطح صنعت ، شرکت های نرم افزاری و خدماتی از جمله مواردی هستند که اغلب وارد بخش های دیگر می شوند – تأیید بیشتری با مشاهدات مارک آندرسن ، سرمایه داران در سال 2011 مبنی بر اینکه “نرم افزار در حال خوردن دنیا است” ، اما فناوری به دور از نیروی نوآوری مخرب صنعت متقابل است. (نگاه کنید به شکل 3.) خودروسازان ، شرکتهای شیمیایی ، خرده فروشان و تولید کنندگان صنعتی نیز بیشتر و بیشتر در ماسه بازی های شرکت های دیگر بازی می کنند ، زیرا می بینند که فرصتهایی برای مدلهای جدید تجاری با استفاده از فناوری و جریانهای درآمد در خارج از کسب و کار اصلی خودشان دارند.
این اخلالگران غالباً اکوسیستم هایی هستند که قابلیت های چندین شرکت کننده را در یک ایستگاه جدید یا عرضه خدمات ارائه می دهند. حرکت صنعت خودرو به سمت خودران ها یک نمونه بارز آن است ، همانطور که توسط سونی ، الفبای ، و اپل و همچنین شرکت های خودروسازی مانند تسلا ، فولکس واگن و بوش نشان داده شده است.
IoT و سایر فناوری ها فرصتی را برای شرکتهای سنتی مانند تولید کنندگان ایجاد می کنند تا خود را به نرم افزارهای دارای داده یا کسب و کارهای خدماتی تبدیل کنند. این شرکت ها غالباً به طور همزمان اقدام به دفاع می کنند. به تحولات مداوم در صنایع خودرو ، هواپیما و تجهیزات کشاورزی فکر کنید ، جایی که شرکت ها از تجهیزات تولیدی به سمت ترکیب تجهیزات ، داده ها ، نرم افزارها و اتصالات در حال انتقال هستند تا انواع جدیدی از راه حل ها را ارائه دهند.
یک جاه طلبی روشن برای نوآوری ، منابع مناسب و توانایی شکستن مرزهای صنعت ، تنها پیش نیاز موفقیت نوآوری نیست. برندگان چندین راه برای تمایز خود پیدا می کنند و شرکت های بزرگ به طور فزاینده ای از مقیاس برای انعطاف پذیری خود استفاده می کنند و ممکن است حتی نسبت به قبل از بحران از مزیت بیشتری برخوردار شوند.