در سالهای قبل کمیسیون اروپا به OECD مأموریت داده است كه روش مفصلی را برای تعیین و اختصاص ضرایب نوآوری به فعالیتهای اقتصادی ، یعنی كلیه بخشهای تجاری سه رقمی مربوط به رویه NACE Rev.2 كه تحت پوشش بررسی نوآوری اتحادیه (CIS) 20081 قرار دارند ، ارائه دهد. نتایج در سال ۲۰۱۴ منتشر شدند.
Sectoral innovation coefficients ( cis)
CIS با هدف ضبط طیف گسترده ای از فعالیت های نوآوری مانند توسعه محصول و فرآیند و همچنین بازاریابی و تغییرات سازمانی تدوین شده است . 33 متغیر CIS 2008 که در 4 گروه توزیع شده است و منعکس کننده جنبه های مختلف نوآوری برای رتبه بندی بخش های اقتصادی با توجه به شدت نوآوری که در آنها استفاده شده است ، می باشد. به این متغیرها وزن مساوی اختصاص داده شده است به گونه ای که ، به عنوان مثال ، در هنگام محاسبه شدت های نوآوری بخش ، به مجریان تحقیق و توسعه و مبتکران بازاریابی ، وزن یکسانی می شود. این امر به این نگرانی می انجامد که عملکرد نوآوری برخی از بخش ها – خدمات ویژه – فقط مربوط به عملکرد تحقیق و توسعه نیست ، همانطور که در تولید به طور سنتی اتفاق می افتد.
برای دستیابی به روش و نیز شاخصهای تعریف شده برای برخی از محصولات می توانید به سایت اتحادیه اروپایی مراجعه کنید. انتشار این گزارش تحت حق مالکیت معنوی است .
Coefficient of Innovation Imitation and Market Potential
اما مدل باس چیست که این روشها از دل آن بیرون آمده است.
مدل باس
Bass Model
مدل باس برای اولین بار در سال 1963 توسط پروفسور فرانک م. باس به عنوان بخشی از یک مقاله دیگر منتشر شد. این بخش تحت عنوان “یک مدل تقلید” به عنوان مشتق ریاضی مختصر اما کامل از این مدل از مفروضات اساسی درباره اندازه بازار و رفتار مبتکران و تقلیدگران ارائه شده است. این مقاله شواهد تجربی در پشتیبانی از مدل ، که در مقاله مدل باس 1969 ارائه شده است ، ارائه نکرده است.
سه سال قبل از سال 1960 یک تئوری ریاضی در باره محصول و نوآوری به تازگی منتشر شده بود . این مقاله توسط وودلاك به عنوان مقاله پیشگام در مورد انتشار محصولات اغلب خریداری شده منتشر كرده بود. در سال 1961 مقاله كلاسیك منسفیلد ارایه شد. در سال 1962 چاپ اول کتاب پیشگام پروفسور اورت م. راجرز ، درباره نوآوری ها منتشر شد. همانطور که در آن زمان روال موضوعات جامعه شناسی بود ، کار کاملاً توصیفی راجرز عمدتاً ادبی بود و شامل یک نظریه ریاضی نمی شد.
پروفسور باس در آن زمان استاد دانشکده Krannert در دانشگاه پوردو بود. او در حال خواندن كتاب راجرز بود و در مورد چگونگی کاربرد واژه های کلامی به فروش محصولات جدید می اندیشید. پیتر فروتر (که در آن زمان دانشجوی اقتصاد بود و اکنون از دانشگاه کانزاس بازنشسته شده است) به دفتر استاد باس آمد وگفت که چگونه می توان از طریق ریاضی ایده تقلیدگران و مبتکران را که توسط نظرات راجرز حمایت می شد ، استفاده نمود . چیزی که در یک سخنرانی انجام داده بود.
در پاسخ به سؤال فرونت ، استاد باس فکر کرد و این بنظرش رسید که :”احتمال اتخاذ یک تصمیم توسط کسانی که هنوز آن را انجام نداده اند ، تابع عملکرد خطی از کسانی است که قبلاً اتخاذ کرده بودند.”
او در دفترچه یادداشت ریاضی خود این ایده را بصورت فرمول زیر نوشته است.
بعداً ، هنگامی که پروفسور باس با هدف یافتن راه حل برای این معادله دیفرانسیل غیر خطی ، معادله را دستکاری کرد ، کشف کرد که اگر به جای q عدد ثابت باشد ، با تقسیم پتانسیل بازار به ثابت M فرمول جدید بصورت زیر در آمد.
او P را “ضریب نوآوری” نامید زیرا این امر با عملکرد تجمیع پذیری A (t) در تقابل نیست. ضریب چند برابر تابع تجمعی “ضریب تقلید” نامیده می شود زیرا تأثیر پذیرش کنندگان قبلی را نشان می دهد.
باس دید که کار راجرز در گسترش نوآوری در سیستم های اجتماعی می تواند پایه و اساس یک تئوری جدید ریاضی درباره چگونگی عرضه محصولات جدید در بین مشتریان بالقوه باشد. مدل باس فرض می کند که فروش کالای جدید در درجه اول به صورت لفظی از مشتریان راضی از آن به دیگر مشتریان انجام می شود. در زمان عرضه محصول جدید ، بیشتر دنبال رو ها آن را خریداری می کنند. کسانی که در درجه اول به دلیل نفوذ اولین خریداران خرید می کنند ، تقلید کننده نامیده می شوند.
در سال 1967 پروفسور باس مقاله ای کاربردی نوشت که پشتیبانی تجربی از این مدل را ارائه می داد.
این مقاله به مقاله کلاسیک مدل باس تبدیل شد که در سال 1969 منتشر شد و این تئوری را گسترش داده و از تجربه پشتیبانی می کند. این مقاله به یکی از پرکاربردترین مقاله های علوم بازاریابی تبدیل شد. مدل باس گسترده ترین مدل انتشار محصولات جدید است. این آزمایش در بسیاری از صنایع و با بسیاری از محصولات جدید (از جمله خدمات) و فناوری انجام شده است.
اصل مدل باس
در معادله فوق ، t زمان عرضه محصول را نشان می دهد و فرض می شود غیر منفی باشد.
سه پارامتری که مدل باس را برای یک محصول خاص تعریف می کنند عبارتند از:
M بازار بالقوه (تعداد نهایی پذیرندگان) ،
p ضریب نوآوری و
q ضریب تقلید.
پتانسیل Market M تعداد اعضای سیستم اجتماعی است که در آن کلمه کاربران محرک فرزندخواندگی های جدید است. مدل باس فرض می کند که M ثابت است ، اما در عمل M اغلب به آرامی در حال تغییر است.
از آنجا که در مدل باس فرض بر این است که هر یک از فرزندخواند ه ها یک و تنها یک فرزندخواندگی را اتخاذ می کنند ، می توان اصطلاحات ریاضی A (t) و (t) را به عنوان فرزندخواندگی یا پذیرنده تصور کرد.
ضریب نوآوری p نامیده می شود زیرا سهم آن در فرزندخواندگی های جدید بستگی به تعداد پذیرش های قبلی ندارد. از آنجا که این انتخابها به دلیل برخی تأثیرات در خارج از سیستم اجتماعی بود ، این پارامتر “پارامتر نفوذ خارجی” نیز نامیده می شود.
ضریب تقلید q دریافت کننده نتیجه آن است زیرا اثر آن متناسب با انتخابهای تجمعی A (t) است و دلالت بر این دارد که تعداد فرزندخواندگی در زمان t متناسب با تعداد پذیرندگان قبلی است. به عبارت دیگر ، هرچه افراد در مورد یک محصول بیشتر صحبت کنند ، افراد دیگر در سیستم اجتماعی پذیرش بیشتری خواهند داشت . از این پارامتر همچنین به عنوان “پارامتر نفوذ داخلی” یاد می شود.
پارامترهای مدل باس برای محصولاتی که سابقه فروش کافی دارند و اوج گرفتن در فرزندخواندگی را شامل می شوند با منحنی متناسب بودن مدل به داده های سری زمانی برای فروش تعیین می شوند. یک پایگاه داده از برآورد پارامترها برای چنین محصولات تاریخی بعنوان پایه ای برای حدس زدن پارامترهایی برای یک محصول جدید ، در روش “پیش بینی قیاسی” استفاده می شود. برای محصول جدید ، بازار بالقوه M نیز اغلب با استفاده از تحقیقات بازاریابی (به عنوان مثال ، نظرسنجی) تعیین می شود. با در دسترس بودن داده های فروش واقعی ، می توان پارامترهای مدل باس را تصحیح کرد.
متغیرهای دیگر در اصل باس مدل بالا که از M ، p ، q و t محاسبه می شوند عبارتند از:
f (t) بخشی از M که در زمان t تصویب می شود.
F (t) بخشی از M که توسط زمان t پذیرفته شده است ،
a (t) پذیرندگان (یا فرزندخواندگی) در زمانt
A (t) پذیرندگان تجمعی (یا فرزندخواندگی) در t
دربازنمودهای دیگری از مدل باس با استفاده از نمادهای مختلف و آنچه ممکن است به نظر برسد معادلات متفاوتی وجود دارد ، اما همه آنها معادل هستند و از طریق دستکاری جبری می توان از اصل مدل باس آنها را بدست آورد. یک معادله معادل در زیر نشان داده شده است.
معادلات ترجیحی مدل باس برای استفاده در بردازش و پیش بینی منحنی ، راه حل معادله دیفرانسیل است ، از نظر ریاضی
فرمول بالا برای f (t) فرم Srinivasan-Mason است که برای تخمین پارامترهای مدل Bass M ، p و q و همچنین برای پیش بینی ارجح است.
خوانندگان می توانند برای اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمایند .
البته امروزه بحث نوآوری مطرح است که در این فرمول یا مدل تعیین شده است . این که ضریب نو آوری خود چگونه محاسبه می شود را نیز باید توجه نمود.
نوآوری همیشه ترجمه ای ملموس یا نامحسوس از ایده ها و دانش های جدید است. معمولا اینگونه است که فعالیت های اقتصادی دانش محور در معرض نوآوری هایی با پتانسیل بالا برای تحولات اقتصادی و اجتماعی قرار می گیرند. برای مثال به منظور محاسبه نقش دانش در پتانسیل نوآوری یک بخش اقتصادی ، نمره ای مبتنی بر شدت دانش آن تعیین می شود که مبنای تشخیص مراحل بعدی است .
در هر جامعه صنعتی و یا کشوری باید این محاسبات با توجه به سطح دانش و نیز اثرات آن در صنایع و تکنولوژی ها این محاسبات را بدست آورد.