نوآوری کلمه ای شیک است که درباره آن افراد نگرش های متفاوتی دارند. بازرگانان فکر می کنند که برای توسعه مشاغل آنها مهم است ، حتی اگر دیدگاه مشترکی در مورد نوآوری وجود نداشته باشد یا اینکه منظور از آن چیست. از نظر اقتصادی ، ما دوره ای را پشت سر می گذاریم که اقتصادها و صنایع در حال ظهور دیگر تأکید جدی روی سرمایه گذاری تحقیق و توسعه نمی کنند. این در شرایطی است که فرآیندهای نوآوری بیشتر و بیشتر به سمت انتشار و جذب دانش متمرکز شده اند ، بنابراین این اقتصادها و صنایع به طور فزاینده ای در تلاشند تا از مزایای پذیرش و انتقال بین المللی فناوری بهره بگیرند.
نوآوری باز هم به استفاده از منابع دانش داخلی و خارجی عمده ای نیاز دارد تا فناوری را توسعه دهد که در این صورت حتی افق های یک بازار جدید را باز کند و یا به عبارت دیگر برای تسریع در نوآوری داخلی و گسترش بازارها برای استفاده خارجی از نوآوری.
با اتخاذ استراتژی نوآوری آزاد ، مرزهای سازمان نفوذ پذیر می شوند و امکان ترکیب منابع شرکت و همکاران خارجی را فراهم می کنند. استفاده از نوآوری ، خلاقیت و سرمایه انسانی نشانگر اصلی ترین زمینه های ظهور ، توسعه و تکامل صنایع خلاق است که روز به روز در حال افزایش در صنایع هستند و در اقتصادهای بسیاری از کشورها ، در سطوح مختلف محلی ، منطقه ای یا ملی نقش بزرگی دارند. بطور کلی و تقریبا همه چیز را از صنایع دستی ، موسیقی ، هنرهای تجسمی گرفته تا طراحی ، تبلیغات ، نشر و رسانه را پوشش می دهد. بر اساس مرور ادبیات ، هدف از این کار ارائه مقدمه ای از نوآوری باز به عنوان یک تکنیک یا فرآیند در چارچوب سازمانی است. استفاده از این روش ظرفیتهای شرکت را برای افزایش کارایی خود از نظر نوآوری ، دسترسی آزاد ، همكاری و استفاده از مردم را به عنوان همكاران نشان می دهد. نتایج پیش بینی شده عبارتند از:
برای درک ظهور صنایع خلاق در اقتصاد ملی و بین المللی ،
برجسته کردن روند انتقال بین صنایع سنتی و خلاق به منظور دستیابی به یک مسیر نوآورانه جدید برای عوامل اقتصادی
و همچنین تأکید بر قدرت مردم به عنوان محرک مهمی برای اجرای نوآوری باز.