نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

6 اردیبهشت 1403 6:00 ب.ظ

هنر فعال کننده نوآوری است

منظور یک شرکت برای همکاری با هنرمندان چیست؟

هنر می تواند فعال کننده نوآوری باشد ، و به این وسیله امکان پیش بینی کاربردهای آینده به منظور ابداع و اختراع خدمات جدید ومحصولات جدید را فراهم می آورد.

نوامبر 2017

Natacha Duviquet-Seignolles

lire en français

همکاری با هنرمندان در حال تبدیل شدن به یک رویه عمومی در شرکت ها است. دلایل زیادی برای این موضوع وجود دارد. این همکاری ها دارای سابقه طولانی است ، در اروپای شرقی ، اروپای غربی ، ایالات متحده … اندکی کمتر در فرانسه ، جایی که دنیای هنر به شدت توسط سیاست های عمومی پشتیبانی می شود. اما جامعه هنری برای جبران کمبود بودجه عمومی ، به دنبال بودجه خصوصی است. امروزه همکاری ها بیشتر متداول تر و همچنین آسان تر هستند زیرا از ابتدای قرن بیست و یکم ، نوآوری در فن آوری به طور قابل ملاحظه ای زمینه های اثربخشی را ایجاد کرده است ، و این امر نیز جهان هنر را تحت تأثیر قرار داده است.

سازمان Ars Electronica ، در لینز اتریش ، مرجع جدیدی در زمینه هنر ، فناوری و جامعه است. اولین جشنواره آنها در سال 1979 برگزار شد و آنها جایزه ای را ایجاد کردند که بلافاصله به عنوان یک معیار بین المللی شناخته شد. در سال 1996 ، آنها یک مرکز الکترونیکی Ars Electronica و همچنین یک FutureLab ایجاد کردند. از آن زمان ، آنها به طور جدی روندهای نوآوری و خلق هنرهای چندرسانه ای جدید را دنبال می کنند.

اتحادیه اروپا ، به نوبه خود ، برنامه ای را برای “فناوری های نوین و نوظهور” (FET) راه اندازی کرده است. این برنامه با هدف اکتشاف زمینه های جدید تحقیقاتی چند رشته ای سطح بالا یعنی پژوهش های برتر که می تواند منجر به فن آوری های مرتبط با روباتیک و زیست شناسی شود را دنبال می گنند. تلاش می شود مرزهای دانش بشری را با استفاده از روشهای غیر متعارف تفکر و خلاقیت به منظور باز کردن زمینه های نوآورانه و بینش تحقیق بسط دهند. امکان همکاری هنرمندان در این فرایند ، به منظور همکاری آنها با محققان ، سریعا بوجود آمد. این چالش نه تنها به برانگیختن خلاقیت ، بلکه برای پیش بینی ارتباط این نوآوری ها با عموم مردم نیز بود . هنرمندان ، اکتشاف ، مشارکت ، برقراری ارتباط ، بحث و گفتگوهای آزاد و افزایش آگاهی را در این زمینه پیش بینی می کنند.

در ادامه این فرایند، برنامه اقامت هنرمندان تحت برنامه های تحقیقاتی FET آغاز شد.

 موضوع هنر و فناوری های نوظهور آینده نقطه شروع سازماندهی همکاری هایی بود که هنرمندان ارائه می دهند. برخی از پروژه ها برعکس ظاهر شدند یعنی هنرمندان به سمت شرکت ها رفتند.

هنرمندان درون شرکتها؟

چگونه هنرمندان جایگاه خود را در شرکتها پیدا می کنند؟ هیچ پاسخ کلی برای این سؤال وجود ندارد ، با این حال ، یک مفهوم اصلی وجود دارد و آن عبارت است از بازنمایی.به عنوان مثال ، هنرمند جیمز بریدل در زمینه تجسم موقعیت های جغرافیایی کار می کند ، همه خطاهای ایجاد شده توسط گوگل و تولید شده توسط تلفن های هوشمند را نشان می دهد .

روبرتینا سباجانویچ ، هنرمند اسلوونیایی ، که با آنها کار می کنم ، به چتر دریایی علاقه دارد. نوآوری و چتر دریایی؟ این پیوند تحریک کننده تر از همه است که در نگاه اول مشخص نیست. چالش فراتر رفتن از آنتروپوسن است. امروزه ، تمایل شدیدی وجود دارد که انسان ها را در قلب زندگی خود قرار ندهیم و توجه خود را به پادشاهی های معدنی ، سبزیجات و حیوانات متمرکز کنیم. چتر دریایی در لبه های دنیای ما قرار دارد ، اما با وجود دردسر آن ایستادگی می کند … و سرانجام ، در مواد آرایشی بسیار استفاده می شود ، زیرا برخی از پروتئین هایی که آن را ترشح می کند حاوی فاکتورهای ضد پیری قدرتمند است. بازی با این جنبه های مختلف جالب است.

    همکاری با هنرمندان می تواند برای شرکت هایی که با محصولات یا خدمات دستیابی به موفقیت دست و پنجه نرم می کنند ، بسیار مهم باشد.

با توجه به موضوع تحقیقات بیولوژیکی ، هنرمند جینا چارنیسکی با جمع آوری سلولهایی از دهان ، عکس های زنده ای از دختران خود تهیه کرده است ، که سپس در آزمایشگاه پپروسس شده و بدین ترتیب “پرتره” های زنده ای را به معنای واقعی کلمه ایجاد کرده است . پرتره هایی که در حال رشد و زندگی هستند. این رویکرد برای کار تحقیقاتی بسیار مهم است زیرا تمرکز از آزمایش علمی به عامل انسانی تغییر می کند.همه این روشها خارج از محدوده کاری است که می توان از نظر نوآوری در شرکت ها انجام داد.

اما چرا این شکافها بسیار مهم هستند؟ اول از همه ، برای شوکی که در نمایش ها ایجاد می کنند. آیا کار این هنرمند واقعیت یا به طور دقیق تر ، نمایانگر نسخه دیگری از واقعیت است که غنی سازی ، تغییر مکان مجدد است. این موضوع برای چشم انداز پروژه علمی ، خدمات یا محصولی که در حال توسعه است ،  امری چشمگیر است.

این انحراف ، یا شکاف ، امکان تغییر دیدگاه را فراهم می آورد. هنرمندان فناوری را از استفاده اولیه آن دور می کنند. آنها به تدریج توسعه می یابند و کاربردهای جدیدی پیدا می کنند. رویکرد خلاقانه و غافلگیرکننده  آنها پتانسیل فنی را گسترش می دهد. آنها ، چشم انداز جهانی دیگری را ارائه می دهند.

از همه مهمتر ، هنرمند می تواند به پیش بینی ، استفاده از طرحهای اولیه یا اشیاء موجود امروزی کمک کند. قرن بیستم مفهوم “آوانگارد” را پرورش داد که امروزه علیرغم اشاره به دیدگاه قدیم منسوخ تاریخ ، هنوز هم اهمیت خاصی دارد. برخی از هنرمندان این توانایی را دارند که “جلو” باشند . آنها قادر  به ارائه پیشنهادهای جدید هستند.

و این خلاقیت دقیقاً همان چیزی است که شرکت ها در دنیای صنعتی به دنبال آن هستند که در آن همه چیز از طریق نوآوری اتفاق می افتد. هنر نه تنها برای تولید یک کالای خوب بلکه یک منطق مورد انتظار است و پیشنهادهای اصلی را نیز ارائه می دهد. هنرمندان می توانند دنیای ما را اختراع کنند ، آنها توانایی ساختن شکلهای دیگر جهان ، انواع دیگر روابط را دارند. از این رو ، هنر را می توان به عنوان یک کاتالیزور واقعی برای نوآوری در نظر گرفت.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *