نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

28 فروردین 1403 9:28 ب.ظ

منظر فناوری جهان مارتین هایدگر

Educational Video Content for FutureLearn | Somethin' Else

هایدگر در سال ۱۸۸۹ در خانواده‌ای کاتولیک و سنتی در یکی از روستاهای ایالت بادن-وورتمبرگ آلمان به دنیا آمد. پدر او فریدریش خادم کلیسا بود. او در محیطی کاتولیک بزرگ شد.

هایدگر الاهیات را از سال ۱۹۰۹ در دانشگاه فرایبورگ آغاز کرد و بعد از آن به فلسفه روی آورد. فعالیتش همواره تحت تأثیر استادش ادموند هوسرل بود. از مهم‌ترین کتاب‌های او در فلسفه اثر هستی و زمان است. او در این کتاب به نقد تاریخ فلسفه غرب که به تعبیر هایدگر همان تاریخ متافیزیک است، پرداخته‌است و در پی طرح افکندن هستی‌شناسی تازه‌ای است که خود آن را هستی‌شناسی بنیادین می‌خواند؛ چرا که نزد او تاریخ متافیزیک، تاریخ غفلت از وجود و افتادن در ورطه موجودانگاری است. مقصود هایدگر از این تعبیر آن است که تاریخ کنونی فلسفه، با خلط موجودشناسی و وجودشناسی، از شناخت وجود به معنای اصیل آن بازمانده‌است.وی از اعضای حزب نازی و نمایندهٔ این حزب در دانشگاه فرایبورگ بود.اندیشه‌های هایدگر، رقم‌زننده مایه‌های فکری بسیاری از متفکران مابعد تجدد از جمله میشل فوکو، ژاک دریدا و هانس-گئورگ گادامر بوده‌است.

هایدگر در اثر دیگرش با نام پرسش تکنولوژی (یا فناوری)، این موضوع را مطرح می‌کند که تکنولوژی همان شیوه خاص از ارتباط با چیزهاست. پس تکنولوژی یک وسیله نیست بلکه شیوه‌ای خاص از آشکار کردن چیزها است و بنابراین با مقوله حقیقت مرتبط است. تکنولوژی مدرن با میل به سروری بر چیزها رخصت عیان شدن آن‌ها -آن گونه که هستند- را از آن‌ها سلب می‌کند؛ لذا استیلای تکنولوژی بر چیزها باعث خروج‌شان از آنچه هستند و نه خروج آن‌ها از خفا شده‌است.

سایت یادگیری آینده فیلمی از این موضوع نمایش داده و چنین توضیح می دهد:در این فیلم شما را با چندین مفهوم مهم فلسفه فن آوری هایدگر آشنا می کنیم. در متن زیر می توانید اطلاعات بیشتری درباره دیدگاه هایدگر در مورد فناوری بخوانید.

چرا فناوری خنثی نیست؟

هایدگر با این دیدگاه مخالف است كه فناوری “وسیله ای برای رسیدن به هدف” یا “فعالیت انسانی” است. این دو رویکرد ، که هایدگر ، به ترتیب ، تعریفهای “ابزاری” و “انسان شناسانه” می نامند ، در واقع “صحیح” هستند ، اما به اندازه کافی ژرف نیستند. همانطور که او می گوید ، آنها هنوز “صحیح” نیستند. هایدگر خاطرنشان می کند ، اشیاءحاصل از فن آوری وسیله ای برای اهداف هستند و توسط انسان ها ساخته و اداره می شوند ، اما جوهر فناوری چیزی کاملاً متفاوت است. همانطور که ذات یک درخت خود یک درخت نیست ، هایدگر خاطرنشان می کند ، بنابراین جوهر فناوری چیزی تکنولوژیکی نیست.

The Question Concerning Technology httpsimagesnasslimagesamazoncomimagesI5
philosopher's desk: Heidegger: Die Frage nach der Technik

پس فناوری ، اگر نه ابزاری برای رسیدن به هدف باشد و نه فعالیت بشری ،  پس چیست؟

به گفته هایدگر ، فناوری باید “راهی برای آشکار سازی” باشد. “فاش ​​کردن” یکی از اصطلاحاتی است که هایدگر فکر خود را توسعه داد تا بتواند فکر کند که به نظر وی ، دیگر چه فکر نمی شود. این ترجمه او از کلمه یونانی alètheuein است که به معنای “کشف” است – برای کشف آنچه در آن پوشانده شده است. اسم این فعل معمولاً به عنوان “حقیقت” ترجمه می شود ، گرچه هایدگر تأکید می کند که ترجمه مناسب تر “پنهان کردن” خواهد بود.

چگونه فناوری می تواند “روشی برای آشکار کردن” باشد؟

اما این موضوع چه ارتباطی با فناوری دارد؟ و هایدگر وقتی می گوید فناوری “راهی برای آشکار سازی” است ، چه معنی دارد؟

پاسخ به این سؤالات نیاز به یک گذرگاه کوتاه اما مهم دارد. به گفته هایدگر ، آنچه ما “واقعیت” می نامیم ، در همه زمان ها و کلیه فرهنگ ها به یک صورت یکسان نیست . “واقعیت” چیزی مطلق نیست که انسانها بتوانند یک بار برای همیشه بدانند ؛ این به معنای واقعی کلمه نسبتاً نسبی است – فقط در روابط وجود دارد. بنابراین ، واقعیت “به خودی خود” برای بشر غیرقابل دسترسی است. به محض اینکه درک کنیم یا سعی کنیم آن را بفهمیم ، این “به خودی خود” نیست ، بلکه برای ما واقعیت است.

این بدان معنی است که هر آنچه را درک می کنیم یا به آن فکر می کنیم یا با آنها تعامل داریم “در کلام هایدگر از پنهان شدن در عدم پیوستگی” بیرون می آید. با ورود به یک رابطه خاص با واقعیت ، واقعیت به روشی خاص “آشکار می شود”. و این جایی است که فناوری به وجود می آید ، زیرا فناوری راهی است برای آشکار کردن ، که مشخصه زمان ما است. فناوری یک روش خاص برای آشکار کردن جهان را نشان می دهد ، ظهوری که انسان در آن قدرت را بر واقعیت می گیرد. در حالی که یونانیان باستان “ساختن” چیزی را به عنوان “کمک به تحقق چیزی” تجربه می کردند – همانطور که هایدگر با تجزیه و تحلیل متون و کلمات کلاسیک توضیح داد – فناوری مدرن به معنای “اجبار به وجود آمدن” است. فناوری جهان را به عنوان مواد اولیه آشکار می کند که برای تولید و دستکاری در چیز های در دسترس است.

چرا فناوری یک فعالیت انسانی نیست؟

به گفته هایدگر ، (در فرهنگ مدرن و تکنولوژیکی که امروزه در آن زندگی می کنیم) ، اشتباه است. در “عصر فناوری ما” واقعیت فقط می تواند به عنوان ماده اولیه (به عنوان یک “ذخیره ثابت”) موجود باشد. این وضعیت توسط انسان به وجود نیامده است. روش فن آوری برای آشکار شدن توسط انسان ها انتخاب نشده است. در عوض ، درک ما از جهان – درک ما از “هستی” ، از معنای “بودن” بودن – در سنین بالا رشد می کند. در زمان ما “هستی” دارای یک “چارچوب” فن آوری است که از آن انسان ها به روشی برای کنترل و تسلط بر جهان ، نزدیک می شوند.

به گفته هایدگر ، این درک تکنولوژیکی از “هستی” باید خطر نهایی باشد. اول از همه ، این خطر وجود دارد كه انسانها نیز خود را به عنوان مواد اولیه تعبیر كنند. توجه داشته باشید که ما در حال حاضر در مورد “نیروی انسانی” صحبت می کنیم! اما مهمتر از همه ، اراده فن آوری به قدرت ، هیچ فرقی نمی گذارد. اگر بخواهیم به سمت تفسیر جدیدی از هستی برویم ، این خود یک مداخله فن آوری است: ما با استفاده از روش های اعمال قدرت ، مانع از دستکاری خود می شویم. و این فقط تفسیر فن آوری از هستی را تأیید می کند. ممکن است هر تلاشی برای صعود از فناوری ، ما را به عقب برگرداند. تنها راه خروج برای هایدگر “اراده به اراده” نیست. ما باید با تکیه بر فن آوری ها ، در حالی که به بردگی آنها نیفتیم و آنها را مظاهر درک از وجود بدانیم ، و امکان اتکا به فناوری ها را باز کنیم ازآنها استفاده کنیم .

www.futurelearn.com , wikipedia

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *