در سال های اخیر مطالب زیادی در مورد نوآوری نوشته شده که دامنه آن رو به گسترش است .
اما، حداقل برای بسیاری از کارشناسان این موضوع مطرح است که ، نوآوری بینش جدیدی است که منجر به تغییری می شود که ارزش واقعی و مثبت به نفع زندگی انسانها دارد یا نه ؟
در دنیای کسب و کار آثار برخی از نوآوری ها ، کوچک و برخی بزرگ هستند. اثر این تغییرات تا زمانی که منافع آن به طور گسترده احساس و ارزیابی شود در هاله ای از ابهام است . یک نوآوری مثل تبدیل گوشی همراه به هوشمند دنیا را تغییر داد . چگونه ارزیابی می شود که اثرات جهانی آن چه بوده است وقتی که فقط اثرات اقنصادی آن ارزیابی می شود.
برای یافتن بینشی جامع از اثرات ، که احتمالات زیادی را باز می کند، تعهد جمعی زیادی لازم است .
اما در دنیای اطرافمان فقط شتاب سودآوری شرکتهای بزرگ فناوری را می بینیم که بر جهان چنگ انداخته اند.
باید تعریفی سیستم نگر و کل گرا داشته باشیم که از خلق یک ایده، یا یک اختراع، یا بهبود در آنچه در حال حاضر اتفاق میافتد تا نوآوری به فرآیندهای جدید تبدیل شود و رویکردی انسان گرا و معنوی را شکل دهد . این امر نیاز به بینش جدیدی دارد که باعث تغییر دیدگاه نسبت به خلق ارزش به همراه داشته باشد.
علی اکبر سعیدی کیا