اگر چه بسیاری معتقدند که نظریه اقیانوس آبی آنها را از رقابت دور می کند و همیشه جایی هست که بجای رقابت با سازگاری با محیط زیست بتوان امور اقتصادی را به پیش برد اما واقعیت از تسلط بازار های رقابتی در اقتصاد ها خبر می دهد . این رقابت ها انواع و اشکال گوناگونی دارد و در این میان موضوع نوآوری اهمیت می یابد.
دامنه این رقابت ها بسیار متنوع است . تولید کنندگان بزرگ ، شرکت هایی که کالاهای مصرفی و تجاری و بین خرده فروشان توزیع می کند و یا تامین کنندگان شرکت های صنعتی و یا واسطه های نگهداری و همه با هم رقابت می کنند .
حال سئوال این است که :
شما بعنوان یک بنگاه اقتصادی در بازاری که با رقابت قیمتی قوی و حاشیه سود کم مشخص می شود، چگونه یک استراتژی نوآورانه را اجرا می کنید؟
باید بدانید که ، استراتژی های تهاجمی رقبا عمدتا همراه با قربانی کردن کیفیت به خاطر دست یابی به قیمت های مورد نظرشان است. این رقابت قیمتی منجر به کاهش حاشیه فروش می شود که تلاش های نوآورانه کسانی را که می خواهند خود را با موضوع کیفیت در بازار معرفی کنند محدود می کند.
در شرایط موجود اقتصادی در کشورمان و موضوعات زیست محیطی ، اگر شرکتی بخواهد با استفاده از یک استراتژی همیشه بر رضایت مشتری گسترش یافته و رشد کند ، مسیر بسیار سختی را در پیش رو دارد.
شاهد این امر کاهش کیفیت کالا ها و افزایش زیاد قیمت هاست که سال به سال، نتایج آن بصورت صعودی، قابل مشاهده است.
در این زمینه، اگر شرکتی بخواهد استراتژی رشد مشتری مدار و نوآوری خود را گسترش دهد و سودآوری رضایت بخشی را برای سهامداران خود تضمین کند چه باید بکند ؟
و راه حل چیست ؟
آنها که با یک بینش سیستمی به این موضوع می اندیشند بر این باور هستند که ، استفاده از یک تیم چند رشتهای برای طراحی استراتژی نوآوری و با اتکا به آینده نگری و ابتکاراتی که امکان دستیابی به موقعیت پایدار در بازار مورد نظر را ممکن میسازد، زیر ساخت این حرکت می باشد.
علی اکبر سعیدی کیا