جو مک کندریک-27 فوریه 2023
در زمان های اخیر، سوالات زیادی در مورد وضعیت بهره وری ما در این عصر دیجیتال وجود داشته است. بالا است. پایین است. به پهلو است.آیا فناوری بهرهوری را به افزایشی که مدتها منتظرش بودیم میرساند؟ اریک برینیولفسون و جورجیوس پتروپولوس که دهه هاست در مورد رابطه بین فناوری و بهره وری مطالعه می کنند، می گویند بله، اما صبور باشید. هوش مصنوعی و سایر فناوریهای دیجیتال به طرز شگفتآوری در بهبود رشد اقتصادی کند بودهاند. آنها در سال 2021 در MIT Technology Review نوشتند که ممکن است این امر تغییر کند. فناوری به ندرت برای ایجاد مزایای قابل توجه کافی است. در عوض، سرمایهگذاریهای فناوری باید با سرمایهگذاریهای حتی بزرگتر در فرآیندهای کسبوکار جدید، مهارتها و انواع دیگر سرمایههای نامشهود ترکیب شوند تا پیشرفتهایی به گونهای که موتور بخار یا رایانهها در نهایت بهرهوری را افزایش دادند ، دهند.»
به گفته آنها، چنین پیشرفت هایی که اکنون تجربه می شوند شامل هوش مصنوعی و محاسبات ابری است. این به این معنی است که میتوانید از منابع نسبتاً ارزان، مانند ابر، ارزش تجاری زیادی تولید کنید.
اگر چنین دستاوردهای بهره وری محقق شود، نتایج شگفت انگیز خواهد بود. بر اساس گزارش اخیر موسسه جهانی مک کینزی، «بازیابی نرخ های تاریخی رشد بهره وری 10 تریلیون دلار به تولید ناخالص داخلی ایالات متحده اضافه می کند – تقویتی که برای مقابله با کمبود نیروی کار، بدهی، تورم و انتقال انرژی لازم است».
البته گفتنش راحت تر از انجام دادن است. نویسندگان مک کینزی به رهبری چارلز اتکینز گزارش می دهند: «از سال 2005، بهره وری نیروی کار ایالات متحده با 1.4 درصد رشد ضعیفی داشته است. در عین حال، دستمزدهای واقعی کند شده و مشارکت نیروی کار کاهش یافته است. آنها می گویند که بهره وری نیروی کار ایالات متحده بسیار کمتر از میانگین بلندمدت 2.2 درصدی است.
دلیل خوبی وجود دارد که چرا بهره وری در این مقطع نیاز به افزایش دارد، آنها ادامه می دهند. «چالشهای پیش رو، رشد بهرهوری را امری ضروری میسازد. کمبود نیروی کار، بدهی، تورم، و هزینه انتقال انرژی، بادهای مخالف قدرتمندی هستند. مقابله با بهره وری بالاتر آسان تر خواهد بود.»
تیم مککینزی تاکید میکند که دستیابی به چنین دستاوردهایی مستلزم «باز کردن قدرت فناوری موجود، سرمایهگذاری در منابع نامشهود، بهبود مهارتهای مجدد نیروی کار و تحرک نیروی کار، و اجرای رویکردهای مبتنی بر مکان متناسب با جغرافیای خاص است».
آنها خاطرنشان می کنند که فناوری بهره وری را تقویت کرد، اما فقط به طور موقت. «پیشرفتهای اخیر فناوری، از جمله در هوش مصنوعی و بیوتکنولوژی و همچنین افزایش بهرهوری از زمان همهگیری جهانی کووید-19، امیدهایی را ایجاد کرد – البته به طور خلاصه – که شاید افزایش دیگری در راه باشد.»
گزارش مککینزی بیان میکند که با این حال، بین رشد بهرهوری و پذیرش دیجیتال رابطهای وجود دارد. بخشهایی با بالاترین و سریعترین رشد بهرهوری اغلب با ترکیبی از پیشرفتها در فناوری دیجیتال و موقعیت مناسبی در صنایع جهانی تقویت شدهاند.
در عین حال، «علیرغم موفقیت نسبی بهرهوری، بخشهایی با بالاترین و سریعترین رشد بهرهوری، تعداد نامتناسب کمی شغل ایجاد میکنند که دو درصد از ساعات کار جدید را تشکیل میدهند. چهار بخش پیشرو در این زمینه شامل معدن، اطلاعات، امور مالی و بیمه و تجارت عمده فروشی است. «به استثنای معادن که از نوآوری گاز طبیعی بهره برده است، همه از دیجیتالی ترین بخش ها در اقتصاد ایالات متحده هستند. اطلاعات، که شامل کسبوکارهایی مانند نرمافزار، مخابرات و انتشارات اینترنتی میشود، از سال 2005 با رشد متوسط 5.5 درصدی بهوسیله خدمات و نرمافزارهای اینترنتی، یک فوقستار بهرهوری بوده است.
شرکتهای پیشرو در بهرهوری «مایلند بزرگتر باشند، بیشتر به زنجیرههای ارزش جهانی متصل باشند و بر جنبههای فناوری فشرده بخش خود تمرکز کنند. تحقیقات نشان میدهد که این شرکتهای پیشرو ۲.۶ برابر بیشتر در فناوری و سایر موارد نامشهود مانند تحقیقات و مالکیت معنوی سرمایهگذاری میکنند و استعدادهای ماهر بیشتری را جذب و سرمایهگذاری میکنند.
نویسندگان توصیه می کنند در حالی که فناوری بهره وری را برای برخی از شرکت ها افزایش داده است، “مزایای آن به طور کامل دریافت نشده و به طور گسترده به اشتراک گذاشته نشده است.” اگر کشور بتواند مزایای فناوریهای امروزی را جمعآوری کند و اطمینان حاصل کند که سود سهامش در کل اقتصاد پخش میشود، فرصتی عظیم در انتظار است.»
آنها ادامه می دهند: «آنچه در راه است وسوسه انگیزتر است. «به اصطلاح ترانسورهای جدید
فناوریهایی مانند هوش مصنوعی و مهندسی زیستی با جهش در حال پیشرفت هستند. برای باز کردن ارزش فناوری واقعاً جدید، شرکتها باید نحوه کار خود را دوباره پیکربندی کنند، اغلب در بازههای زمانی طولانی، زیرا فرآیندها را به هم میزنند و کارگران مهارتهای خود را تطبیق میدهند.»
تیم مککینزی همچنین «سرمایهگذاری تکمیلی در موارد نامشهود مانند استعدادها، اکوسیستمها و مدلهای سازمانی» را توصیه میکند. برای اینکه شرکتها برای کسب ارزش از دیجیتالی شدن امروز و فناوریهای جدید فردا آماده باشند، باید تواناییهای خود را با سرمایهگذاری مناسب در استعدادهای ماهر، شیوههای عملیاتی و پلتفرمها ایجاد کنند.»
شرکتهای پیشرو «به استراتژی دیجیتال خود متعهد هستند و منابع کافی را به عنوان اولویت اصلی سازمانی به آن اختصاص میدهند. آنها کل سازمان را حول تحول خود بسیج می کنند و مسئولیت و مالکیت تحول را به اشتراک می گذارند. آنها منعطف و چابک هستند و بر توسعه مستمر تمرکز می کنند و برای اختراع مجدد خود شرط بندی جسورانه می کنند. و آنها روی استعدادهای آماده فناوری مناسب سرمایهگذاری میکنند تا به اجرای این شرطها در سطح مقدماتی و مدیریتی کمک کنند.»