2 اکتبر 2023 -توسط دنیس برهم، موسسه فناوری ماساچوست-اعتبار: MIT Morningside Academy for Design
زیبایی یک اینفوگرافیک خوب که در کنار یک گزارش خبری یا مجله منتشر می شود این است که داده های عددی را برای خواننده معمولی قابل دسترس تر می کند. اما برای کاربران نابینا و کم بینا، چنین گرافیکی اغلب اثر معکوس دارد.
برای کاربران کم بینا – که اغلب به نرمافزار صفحهخوانی تکیه میکنند که با حرکت مکاننما روی صفحه نمایش کاربر کلمات یا اعداد را با صدای بلند می خواند – یک تصویر ممکن است تنها چند کلمه متن جایگزین، مانند عنوان نمودار باشد. به عنوان مثال، نقشه ای از ایالات متحده که نرخ جمعیت را بر اساس شهرستان نشان می دهد ممکن است دارای متن جایگزین در قالب HTML باشد که به سادگی می گوید: “نقشه ای از ایالات متحده با نرخ جمعیت بر اساس شهرستان”. دادهها در یک تصویر مدفون شدهاند و کاملاً غیرقابل دسترس هستند.
جاناتان زونگ، عضو 2022 آکادمی طراحی مورنینگساید ام آی تی و دانشجوی دکتری علوم کامپیوترمیگوید: «نمودارها دارای این ویژگیهای بصری مختلف هستند که بهعنوان یک خواننده [بینا]، میتوانید توجه خود را به اطراف معطوف کنید، به الگوهای سطح بالا نگاه کنید، به نقاط داده جداگانه نگاه کنید، و میتوانید این کار را همزمان انجام دهید». وی اشاره می کند که حتی زمانی که یک گرافیک شامل متن جایگزینی است که داده ها را تفسیر می کند، کاربر نابینا چاره ای جز پذیرش یافته های ارائه شده ندارد.
“اگر شما [نابینا هستید و] از صفحهخوان استفاده میکنید، توضیحات متن یک ترتیب خواندنی خطی از پیش تعریفشده را تحمیل میکند. بنابراین، شما ناگزیر از تصمیمهایی هستید که شخصی که متن را نوشته در مورد اینکه چه اطلاعاتی مهم است، گرفته است.”
در حالی که برخی از گرافیک ها شامل جداول داده ای هستند که یک صفحه خوان می تواند بخواند، کاربر باید تمام داده های هر سطر و ستون در حین حرکت به ردیف بعدی به خاطر بسپارد. زونگ میگوید طبق گزارش فدراسیون ملی نابینایان، ، ۷ میلیون نفر در ایالات متحده با ناتوانیهای بینایی زندگی میکنند و تقریباً ۹۷ درصد از صفحات سطح بالای اینترنت برای صفحهخوانها قابل دسترسی نیستند. او خاطرنشان می کند که کنار آمدن با این مشکل به خصوص برای محققان نابینا بسیار دشوار است. برخی از محققان با اختلالات بینایی برای خواندن و کمک به تفسیر گرافیک در تحقیقات بررسی شده به یک همکار بینا متکی هستند.
با همکاری گروه تجسم در آزمایشگاه علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی (CSAIL) در پروژهای به رهبری دانشیار آرویند ساتیانارایان که شامل دانیل هاجاس، محقق نابینا و مدیر نوآوری در مرکز جهانی نوآوری معلولیت در انگلستان است، زونگ و دیگران نوشتهاند یک برنامه نرم افزاری منبع باز جاوا اسکریپت به نام Olli را نوشته اند که با قرار گرفتن بر روی یک وب سایت این مشکل را حل می کند. Olli قادر است از تجزیه و تحلیل تصویر بزرگ یک نمودار به ریزترین جزئیات برود و به کاربر توانایی انتخاب درجه توجه به جزئیات مورد علاقه خود را می دهد.
ما میخواهیم تجربههای صفحهخوان غنیتری را برای تجسم با ساختار سلسله مراتبی، راههای متعدد برای پیمایش، و توضیحات در سطوح مختلف جزئیات طراحی کنیم تا برای کاربر کاوش خودراهنما و باز را فراهم کنیم.»
گامهای بعدی Olli شامل نرمافزار چندحسی برای ادغام متن و تصاویر با صدا است، مانند اضافه کردن یک نت موسیقی که با بالا یا پایین رفتن در مقیاس هارمونیک جهت دادهها در نمودار خطی را نشان دهد، و احتمالاً حتی توسعه تفسیرهای لمسی از داده ها. زونگ مانند بسیاری از اعضای MAD، علم و مهارت های مهندسی خود را با طراحی و هنر ادغام می کند تا راه حل هایی برای مشکلات دنیای واقعی که افراد را تحت تاثیر قرار می دهد ایجاد کند. او برای فعالیت هایش در هنرهای تجسمی و علوم کامپیوتر شناخته شده است. او دارای مدرک کارشناسی در علوم کامپیوتر و هنرهای تجسمی با تمرکز بر طراحی گرافیک از دانشگاه پرینستون است، جایی که تحقیقاتش در حوزه جنبه های اخلاقی جمع آوری داده بود.
زونگ میگوید: «خط اصلی این ایده است که طراحی میتواند به ما کمک کند تا در مسائل اجتماعی و اخلاقی بسیار پیچیده پیشرفت کنیم.
او میگوید: «ما به روشهایی برای ترجمه نمودارها و نمودارها به توضیحات متنی فکر میکنیم که میتوانند بهعنوان گفتار با صدای بلند خوانده شوند، یا به سایر انواع نگاشت صوتی برای صوت کردن دادهها فکر میکنیم، و حتی در حال بررسی برخی روشهای لمسی برای درک دادهها هستیم». من در مورد طراحی بسیار هیجانزده میشوم زمانی که هم راهی برای خلق چیزهایی باشد که در زندگی روزمره مردم مفید است و هم در باعث پیشرفت در گفتگوهای بزرگتر در مورد فناوری و جامعه می شود. من فکر میکنم فعالیت در زمینه دسترسی راهی عالی برای انجام این کار است.»
یکی دیگر از مشکلاتی که در تقاطع فناوری و جامعه وجود دارد، جنبه های اخلاقیا گرفتن اطلاعات کاربران از رسانه های اجتماعی بدون آگاهی کاربران برای مطالعات در مقیاس بزرگ است. زونگ در زمان کار به عنوان محقق تابستانی در آزمایشگاه شهروندان و فناوری کورنل، به ایجاد یک نرم افزار منبع باز به نام بارتلبی کمک کرد که می تواند در مطالعات تحقیقاتی داده های ناشناس بزرگ مورد استفاده قرار گیرد.
پس از جمع آوری داده ها توسط محققان، اما قبل از تجزیه و تحلیل، بارتلبی به طور خودکار یک پیام ایمیل برای هر کاربری که دادههایش گنجانده شده بود ارسال میکرد، آنها را از این مسئله آگاه میکرد و به آنها حق انتخاب میداد که جدول دادههای حاصل را بررسی کنند و از مطالعه انصراف دهند.
بارتلبی در رده دانشجویی جایزه نوآوری طراحی شرکت سریع توسط سال 2022 مورد تجلیل قرار گرفت. نوامبر همان سال، مجله فوربس جاناتان زونگ را به دلیل فعالیت هایش در حوزه دسترسی به تجسم داده ها در فهرست بخش علمی 2023 30 فرد موفق کمتر از 30 سال فوربس سال خود معرفی کرد.
موضوع اساسی تمام کارهای زونگ، حتی در آثار هنری او، که به شدت از متن و بازی نشانهشناسی استفاده می کند، کاوش در استقلال و عاملیت است،. در «نمایش عمومی»، او با پاک کردن قسمتهایی از چهره افراد مشهور که از مجموعه دادههای تشخیص چهره گرفته شده بود، یک فونت نمایش دیجیتال دستساز ایجاد کرد. این اثر در سال 2020 در گالری ویزنر ام آی تی به نمایش گذاشته شد و جایزه مقام سوم را هنرهای تجسمی در جایزه شنیتزر ام آی تی در آن سال دریافت کرد.
این اثر نه تنها به جنبههای عصب شناختی تشخیص چهره از حروف نوشته میپردازد، بلکه به پیامدهای پاک کردن هویت افراد از طریق اعمال استفاده از برنامههای تشخیص چهره که اغلب افراد را در جوامع رنگین به روشهای غیرمنصفانه هدف قرار میدهند، میپردازد. یکی دیگر از آثار او، “بیومتریک بدون”، یک سیستم تایپوگرافی که حروف را بر اساس سرعت تایپ یک فرد امتداد می دهد، پاییز آینده در نمایشگاهی در مرکز علوم هاروارد ارائه خواهد شد.
بهویژه رویدادهای بزرگی که MAD به طور مشترک میزبانی میکرد، نقش بسیار مهمی در نشان دادن این موضوع به بقیه MIT داشت که ما برای این نوع کار ارزش قائل هستیم. طراحی میتواند چنین ظاهری و چنین توانایی داشته باشد. من فکر میکنم همه اینها به آن گردش فرهنگی کمک میکند که در آن این نوع کار میان رشته ای می تواند با ارزش باشد، شناخته شود، و در خدمت عموم باشد.
زونگ میگوید: «ایدههای مشترکی در مورد تجسم و بازنمایی وجود دارد که این فعالیتهای مختلف را برای من به هم پیوند میدهد. “در زمینه اخلاق، و هنر نظارت، من به این فکر می کنم که آیا جمع آوری کننده های داده مردم را به گونه ای نشان می دهند که می خواهند از طریق داده ها دیده شوند یا خیر. به همین ترتیب، هدف از کار دسترسی این است که ایا می توان سیستم هایی بسازیم که با روشی که مردم می خواهند از آنها استفاده کنند تطبیق داشته باشند.”