نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

1 آذر 1403 6:49 ب.ظ

استراتژی تحول دیجیتال

21-6-1402

روزنامه دنیای اقتصاد

حسین نوریان * امروزه مدیران باور یافته‌اند که تحول دیجیتال بسیار فراتر از رویکرد به استفاده از فنّاوری‌های جدید دیجیتال در محصول و فرایندهای سازمان است بلکه آن را با به‌مانند یک استراتژی و انتخاب جهت ساز و به تعبیری سیم‌کشی مجدد و اساسی در سازمان و نحوه عملکرد تجاری‌اش به شمار می‌آورند. هدف از تحول دیجیتال ایجاد مزیت‌های رقابتی پایدار برای سازمان‌ها با بهره‌گیری مداوم از قابلیت‌های فناوری در مقیاس بزرگ‌تر است که معمولا برای ایجاد تمایز در محصولات و خدمات، بهبود تجربه مشتری و کاهش هزینه‌ها بکار می‌رود. حالا مانند بسیاری از عبارات مدیریتی رایج دیگر “تحول دیجیتال” به یک اصطلاح مهم و پرتکرار تبدیل‌شده است که برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد که این ناهماهنگی در برداشت‌ها هم‌اکنون به شکل یک چالش رخ می‌نمایاند زیرا اگر رهبران شرکت‌ها نتوانند درباره اینکه تحول دیجیتال چیست باهم چه در درون سازمان و چه در فرای مرزهای آن به توافق و فهم مشترک برسند نمی‌توانند سازمان خود را حول یک برنامه متمایز پیرامونش هماهنگ کنند و نباید منتظر موفقیت‌های چشم‌گیر در این حوزه باشند.

مفهوم تحول دیجیتال با انجام تغییرات مداوم و معمولی در کسب‌وکارها، چه در ابعاد کوچک و چه بزرگ بسیار متفاوت است.  اولین تفاوت آن این است که دگرگونی‌های عادی در مدل کسب‌وکار شرکت‌ها معمولاً وقتی یک دستاورد جدید حاصل می‌شود پایان می‌یابد اما دگرگونی‌های دیجیتال، تلاش‌های بلندمدت و مستمری هستند که برای بازبینی چگونگی بهبود و تغییر مداوم یک سازمان انجام می‌شوند و این به معنای آن است که تحول دیجیتال ماهیتا بلندمدت است و اکثر مدیران تا پایان دوران حرفه‌ای خود در مسیرش باقی می‌مانند. به‌عبارت‌دیگر تحول دیجیتال بسیار بیش از آنکه به برنامه‌ریزی و اجرای پروژه‌ها شبیه باشد، به طرح‌ریزی و استقرار یک فرایند دایمی شباهت دارد زیرا در این راهبرد، فناوری‌های جدید ماهیتا نه به‌عنوان ابزاری برای پشتیبانی از کسب‌وکار سازمان بلکه به‌مثابه زیرساخت اصلی مدل کسب‌وکار آن مطرح هستند و ماهیت مدل‌های کسب‌وکار کنونی با تاروپود این فناوری‌ها کاملا درهم‌تنیده است پس متناسب با دگرگونی پرتواتر و اثرگذار فنّاوری، مدل کسب‌وکار سازمان‌ها هم باید مستمرا تغییر کند، این واقعیت جدید بهترین تعریف برای تحول دیجیتال

در شرکت‌ها است. آن‌گونه که در ادامه نشان خواهیم داد، تحولات دیجیتال موفق کمتر به شیوه استفاده شرکت‌ها از فناوری دیجیتال بستگی دارد بلکه بیشتر به میزان تغییر در مدل کسب‌وکار آن‌ها در اثر بهره‌گیری از قابلیت‌های دیجیتال مربوط است.

مفهوم تحول دیجیتال با رویکرد هوش مصنوعی چیست؟

تحول دیجیتال با رویکرد هوش مصنوعی، فرآیند تغییر و توسعه قابلیت‌های سازمانی مبتنی بر فناوری‌های نوین است که به یک شرکت اجازه می‌دهد به‌طور مداوم سفر تجربه مشتری خود را بهبود بخشد، هزینه‌ها را کاهش دهد و در طی زمان مزیت‌های رقابتی خود را حفظ کند و بهبود بخشد.

شرکت‌ها باید استراتژی تحول دیجیتال را بر چند حوزه مشخص شامل سفر تجربه مشتری بهبود فرآیندها و عملکرد آن‌ها و ایجاد تمایز در محصولات و خدمات متمرکز کنند زیرا این حوزه‌ها بیشترین ارزش‌افزوده را برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کنند. این تحول باید با نقشه راهی روشن و جامع هدایت شود که راه‌حل‌ها و منابع موردنیاز برای ایجاد تغییر در حوزه‌های اولویت‌بندی شده را به‌تفصیل شرح می‌دهد.

فراهم آوری منبع استعداد و شایستگی‌های سرمایه انسانی

هیچ شرکتی نمی‌تواند راه خود به سمت تعالی دیجیتال را به‌طور کامل برون‌سپاری کند. دیجیتالی شدن به این معنی است که منبع استعدادهای دیجیتال سازمان را همگام با سایر همکاران تجاری همواره توسعه دهیم. برنامه‌های توسعه شایستگی‌های دیجیتال بسیار فراتر از جذب و استخدام کارکنان هستند و باید شامل پیشنهاد‌های ارزشی برای سرمایه انسانی بشود که می‌توانند بهترین استعدادها را جذب و حفظ نمایند.

استقرار مدل عملیاتی مقیاس‌پذیر

تحولات دیجیتالی به تیم‌های بین واحدی و بین سازمانی وابسته است که افراد را از سراسر شرکت و نیز سازمان‌های ذی اثر دیگر گرد هم می‌آورند. در حال حاضر اغلب شرکت‌ها تعداد یا چنین تیم‌هایی ندارند یا تعدادشان انگشت‌شمار است درحالی‌که برای استقرار و پشتیبانی از تحول دیجیتال تیم‌های بسیار متعدد لازم است که فراهم آوردنشان معمولا از توان یک سازمان خارج است پس مدل عملیاتی جدیدی نیاز است که متداول‌ترین آن شکل‌دهی اکوسیستم و پلتفرم دانشی است.

فناوری توزیع‌شده‌ای که به تیم‌ها اجازه می‌دهد به شکل مشترک و مستقل نوآوری کنند. در یک سازمان فناوری باید بتواند توسعه و انتشار مداوم نوآوری‌های دیجیتالی را برای کاربران آسان‌تر کند. برای تحقق این امر شرکت‌ها باید محیط فناوری توزیع‌شده‌ای را ایجاد کنند که با استفاده از آن هر تیم بتواند به داده‌ها، برنامه‌ها و ابزارهای موردنیاز خود دسترسی داشته باشد.

فراهم آوری داده‌ها و اطلاعات برای تیم‌ها

ماهیت تحول دیجیتال بر مبنای فراهم آوری داده و اطلاعات قابل‌اعتماد و گسترده است و یکی از معیارهای کارآمدی شرکت‌ها در این مسیر برخورداری از قابلیت‌های داده محوری است.

شرکت‌هایی که در مسیر تحول دیجیتال حرکت می‌کنند باید از معماری داده‌ای برخوردار باشند تا تیم‌ها در سراسر سازمان بتوانند از آن استفاده نمایند. این داده‌ها باید به‌طور مستمر ارزیابی و به‌روز شوند تا از کفایت و صحت آن‌ها اطمینان حاصل شود. برای بهره‌گیری موثر از این قابلیت شیوه حکمرانی قوی و موثری لازم است که به ایجاد ساختار و تعریف نقش‌های مشخص نیازمند است.

انطباق‌پذیری قوی و مدیریت اثربخش تغییر

درگذشته پذیرش فناوری در سازمان به فرآیندی خطی و چندمرحله‌ای شباهت داشت که از جمع‌آوری نیازمندی‌ها آغاز می‌گردید و با توسعه راه‌حل‌ها ادامه می‌یافت و سپس با آزمودن و آموزش کاربران پایانمی پذیرفت. اما این‌چنین فرآیندی معمولا منجر به انطباق قوی و سریع با مدل کسب‌وکار سازمان نمی‌شود و نهایتا نمی‌تواند ارزش تجاری شرکت را بهبود بخشد زیرا فرایند تحول دیجیتال ماهیتا تکرارشونده و به شکل یک چرخه بازخوردی مستمر است که مراحلی همچون طراحی، نمونه‌سازی اولیه، جمع‌آوری بازخورد و بهبود را شامل می‌شود

به‌عنوان یک قاعده کلی گفته می‌شود به ازای هر ریالی که شما برای توسعه راه‌حل دیجیتال خرج می‌کنید، باید حداقل معادل همان مقدار را برای بهبود فرآیند، آموزش کاربران و ابتکارات مرتبط با مدیریت تغییر هزینه کنید. شرکت‌ها باید در ابتدای تحول خود به انطباق و مقیاس‌پذیری سریع این استراتژی فکر کنند و اگر از قابلیت‌های لازم برای اجرای این راهبرد برخوردار نیستند آن را آغاز نکنند و ابتدا بر فراهم آوری این قابلیت‌ها تمرکز کنند.

*مشاور مدیریت استراتژیک

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *