مدیریت بحران

از این 3 راهکار برای در آغوش گرفتن قدرت امید و از بین بردن ترس خود استفاده کنید

جیسون فارست

نویسنده مهمان

نویسنده ، سخنران ، مربی

17 مه 2020

در میان بسیاری از سخنان ، گفتارها و نقل های عالی که نلسون ماندلا به ما ارائه می دهد ، یکی از این موارد به ویژه در این اوقات وحشی و غیرقابل پیش بینی در زیر ابر ویروس کرونا گیر افتاده است.

“انتخاب های شما ممکن است نشان دهنده امید شما باشد ، نه ترس شما.”

من به عنوان یک مدیرعامل که به مربیان و رهبران فروش و مشاوره در مورد چگونگی اتخاذ تصمیم برای پیروزی در کارهای روزانه خود آموزش می دهد ، می فهمم که ساختن مبتنی بر ترس امروز چقدر دشوار است. من هر روز آنها را می بینم ، می شنوم و تجربه می کنم ، درست مثل شما. اخیراً یکی از مشتری ها به من گفت که می خواهند استراتژی سرمایه گذاری خود را کند کنند زیرا آنها از اجرای احتمالی قانون مواد اولیه می ترسند. زیرا که ارتشیان قرار است که کارهای خود را کم کنند و مافکر می کنیم  که در جریان آب های غیرقابل کنترل هستیم.

ترس به بخشی از واقعیت ما تبدیل شده است. اندرو کوومو ، شهردار نیویورک در گفتگویی که امروز NBC به اشتراک گذاشت ، “ترس و هراس یک مشکل بدتر از ویروس است. ما می دانیم چه ارتباطی با ویروس داریم. این دشوار خواهد بود ، اما ما می دانیم که چه کاری باید انجام دهیم.

تمام آنچه که باید بگویم ، ترس یک واکنش طبیعی است. من آن را دریافت کرده ام . ما در مقابله با تهدیدات جدی مانند شیوع این ویروس از طریق آمیگدال اولیه خود سخت می گیریم که با آن مبارزه کنیم ، فرار کنیم و یا یخ بزنیم. اینها واکنشهای سنتی برای حفظ زندگی هستند ، اما در عین حال مراکز منطقی مغز را نیز کاملاً نادیده می گیرند. اکثر ما ترجیح می دهیم پاسخ خود را کنترل کنیم ، ترس را به حداقل برسانیم – بیشتر آن ناشی از چراغ قرمز چشمک زنی است که مدام توسط بسیاری از پاسخ های فرهنگی اطراف ما ارسال می شود – و بهتر از گذشته از این آزمایش بیرون آییم.

اگر  شما می خواهید ایده ماندلا را در تصمیم گیری های مبتنی بر امید بگنجانید ، این پیام را به طور خاص برای خود در نظر بگیرید.

من می خواهم به شما چند منبع برای استفاده در هفته ها و ماه های آینده بدهم وقتی که احساس می کنید پاسخ ترس طبیعی در آگاهی شما قرار دارد. از اینها برای مقابله با ترسهایی که احساس می کنید استفاده کنید ، صدای درونی خود را بسازید و روایت خودتان را کنترل کنید. هیچ چیز مهمتر از یک ذهن سالم و بدون مشکل وجود ندارد ، و این استراتژی های ساده روزانه به شما کمک می کند تا این قید و بندها را پاره کنید و قوی تر بیرون بیایید.

1. برنده روزانه خود باشید

در حال حاضر برنده روزانه هستید ، ممکن است فقط به آنها دقت نکنید. در بازارهای آسان ، همه خرید می کنند ، بنابراین ممکن است چیزی که شما یک یا دو ماه قبل بعنوان  یک برگ برنده در نظر داشتید بسته شدن یک قرارداد بزرگ باشد ، سهم بازار خود را با مبلغ X گسترش دهید ، یا به یک مشتری جدید یک سرویس جدید که ارائه می دهید ، بفروشید.

اینها برگهای برنده هستند ، اما حدس بزنید که یک برد روزانه چیست؟

 طراحی یک چشم انداز.

فرصتی برای صحبت با شما که هفته ها پیگیری نکرده اید ، پیدا خواهید کرد. برای اولین بار با موفقیت یک وبینار مجازی به جای یک جلسه حضوری برگزار کنید. همه این چیزها برگهای برنده هستند. من همیشه به مشتریانم می گویم که روی روند کار تمرکز کنند و بگذارند امتیاز خودش ظهور کند. لحظه ای ناراحت نشو. شروع به تهیه لیستی از سه برگ برنده مبتنی بر فرآیند کنید که در هر روز فرصتی را در اختیار شما قرار داده است. در تجربه من ، هرچه کمتر روی نتیجه تمرکز کنید ، نتیجه بیشتری خواهید گرفت.  با تمرکز بر روی آن  برگهای برنده مبتنی بر فرآیند ، آغازی است تا نتایج خود را به گردش برگردانید.

2. تمرکز روزانه خود را تغییر دهید

باور کنید یا نه ، روش ورزش محبوب پیلاتس در اردوگاه کارآموزی جنگ جهانی اول متولد شد. جوزف پیلاتس یک آلمانی بود كه هنگام جنگ جهانی اول در سال 1914 در انگلیس ساكن بود و خیلی زود او را برای بقیه جنگ به اردوگاه آموزشی تبعید كردند. پیلاتس چهار سال بعدی زندگی اش را در آن اردوگاه گذراند ، از جمله سال 1918 ، هنگامی که آنفلوآنزای اسپانیا جهان را درگیر کرد و بیش از 50 میلیون نفر را کشت.

پیلاتس ، مصمم به جنگ با این بیماری ، گروه کوچکی را در یک رژیم تمرینی دقیق و کششی وارد کرد. پیلاتس بعدها به این افتخار می كرد كه هیچكدام از افرادی كه در اردوگاه مشغول تمرین روزمره خود بودند ، به این بیماری مبتلا نشدند.

نکته این نیست که کار پیلاتس درمان معجزه آسایی بود. فقط این بود که تمرکز آنها روی سلامتی بود است نه به بیماری ، و آنها قدم هایی برداشته اند تا این تمرکز را به تمرین روزمره تبدیل نمایند. هرچه روی آن تمرکز کنید ، انجام دهید و هر کاری انجام می دهید ،همان می شوید.

 فقط همین ، تمرکز شما کجاست؟

آیا تمرکز شما روی مواردی مانند میزان بقا است که، فرصتی است که قبلاً وجود نداشت ، و راههای سالم ماندن؟ آیا هر روز ،  یک تمرکزبیهوده روزانه را که فایده ای برای روحیه شما ندارد حذف و بجای آن یک تمرکز ارزشمند  را اضافه می کنید.

3. تعریف بازار خود را تغییر دهید

هنگامی که اعتماد مصرف کننده کاهش یابد ، اولین چیزی که مورد توجه قرار می گیرد فروش است. مردم قدم به عقب می گذارند ، خود را تحکیم می کنند و سعی می کنند منتظر طوفان بمانند. اما این بدان معنی نیست که آنها هنوز نیازی به خرید ندارند. این حتی لزوماً به معنای آن نیست که آنها منابع خرید از شما را نیز ندارند. ، این فقط یک نشانه واضح است که آنها از طریق ترس تصمیم می گیرند ، نه از طریق امید.

تنها تفاوت بین بازار بد و بازار خوب در جایی است که خریدار تصمیم خرید از آن را می گیرد. در یک بازار خوب ، این تصمیم بر اساس نفوذ  از هر جایی گرفته می شود: رسانه ها ، دوستان ، ذینفعان ، خانواده ، همسالان. در این بازار مهار کمتر است و فروش راحت تر است. در یک بازار بد؟ تصمیم فقط از یک منبعتاثیر گرفته و انجام می شود. این تصمیم مطمئناً از محیط رستاخیزی پیرامون ما ناشی نمی شود.

از تو می آید

مردم هنوز به کالاها و خدمات در بازارهای پایین دست نیاز دارند. در بسیاری از موارد ، آنها به آنچه شما برای فروش بیشتر نیاز دارند ، احتیاج دارند. اما خود فروش نیاز به تحرک بسیار بیشتری دارد. نیاز به پیگیری ، طرز فکر سالم و تمایل به دیدن و تجلیل از برگهای برنده روزانه دارد. این نیاز به یک ذهنیت مبتنی بر امید دارد نه یک ذهنیت مبتنی بر ترس. مستلزم صبر و استقامت است. کمی بیشتر از آنچه که در حالت عادی نیاز بوده است.

این همان آرزویی است که شما آن را انجام خواهید داد. این فرصت را برای پذیرایی از مشتریان از دست ندهید.

/www.entrepreneur.com