
هویت بخشی به نوآوری یک امر مهم در تعیین اثر بخشی آن است . امروزه بسیاری از شرکتها، موسسات غیر انتفاعی و کسب و کارها و دولتها طرفدار نوآوری بیشتر هستند و دوست دارند در کنار نوآوریهای جدید در مقابل روش های سنتی قد علم کنند .
ولی این امر چگونه و با چه هدفی انجام می شود ؟
کمی تفکر و دقت در موضوع نشان میدهد که صرفاً طرفداری از نوآوری، چه از نظر فکری، اخلاقی یا از نظر سیاستگذاری، امری موجه نیست زیرا برخی از نوآوری ها لزوما خیر و مصلحت نیستند .
از سوی دیگر برخی از نوآوریها به طور واضح خوب هستند و مثالهای زیادی را می توان ارایه نمود . مانند کشف داروهای موثر بر بیماری ها و یا محصولاتی که به محیط زیست اثر مخرب ندارند . برخی دیگر به طور واضح بد هستند مثل بمب اتم و سلاح های کشتار جمعی .
اما بسیاری از آنها مبهم هستند. آفتکشها انگلها را از بین میبرند اما منابع آب را نیز آلوده میکنند. و این امر لزوم دقت بر کاربرد را می طلبد .
در حوزه مهندسی صنایع و مدیریت ، فناوریهای نظارتی جدید ممکن است بهرهوری در محل کار را افزایش دهند، اما کارگران را تحت فشار و نارضایتی بیشتری قرار میدهند.
شکی نیست که بسیاری از نوآوریها ، حتی با وجود ثروتمند کردن ارائهدهندگانشان، ارزش بیشتری را نسبت به آنچه ایجاد میکردند، از بین بردند و مدیران ارشد جوامع نتوانستند خوب را از بد تشخیص دهند و این امر نتایج بسیار پرهزینهای به همراه داشت.
در کشورمان بحث آب یکی از این موارد است . سد سازی ها همیشه باید با تاسیسات جنبی و تکمیل موضوعات زیست محیطی و با استفاده از فناوری های مکمل انجام شود . توجیه سنتی برای ایجاد سد هاچنین نتایج ناگواری را به دنبال داشته است .
نوآوریها باید با خلق ارزش اثرات مفید بسیار بیشتری نسبت به روشهای قبلی به جا گذارد و ارزشهای جدید با تکمیل زنجیره های دیگر همراه باشد .
علی اکبر سعیدی کیا