
یکی از مهمترین موضوعات در اکوسیستم نوآوری این است که صنایع سنتی از آن می ترسند . نه تنها مدیران و بلکه کارکنان . حتی اگر مدیران اهمیت آن را درک و نیاز آن را احساس کنند باز هم این ترسها در کارکنان موجود است . خیلی ساده است مثلا آیا شما می توانید تصور کنید که یک مربی با یک سخنرانی به یک تیم ورزشی انگیزه بدهد؟ و کار در همین مرحله تمام شود ؟
در یک رویکرد کل نگر طبق تعریف، برای بهبود چیزی، باید تغییری رخ دهد. برای نوآوری هم همین موضوع مصداق دارد . انگیزه برای تغییر باید تقویت شود .
در بررسی سازمانها و شرکتها به نظر میرسد آنهایی که با تلاشهای بهبود مستمر خود کار را انجام میدهند، نیروی کاری در اختیاردارند که تغییرات را پذیرا هستند. آنها بهتر نوآوری را می پذیرند .
اما اگر اگر فرهنگ ترس از تغییر در سازمان وجود داشته باشد و کارکنان وحشت داشته باشند که چیز دیگری غیر از روال جاری و عادت شده را امتحان کنند، هیچ چیز بهبود نخواهد یافت.
البته باید در نظر داشت که در برخی موارد ترس خوب است که باعث آشوب در سازمان نشده و تلاش برای حفظ شغل با انجام کار بادقت همراه باشد. و در این راستا خوب است که مراقب رقابت بود و میل به انجام بهتر کار را در سازمان تقویت نمود .
علی اکبر سعیدی کیا