18 اکتبر 2024- بایرون ریچ
تولید و آموزش عالی، دو رشته ای که هسته اصلی شکوفایی تاریخی آمریکا هستند، با تهدیدات وجودی فزاینده ای روبرو هستند. یک از فضایی که این دو با هم برخورد می کنند در شهرهای کوچک و شهرهای روستایی آمریکا است. در این جوامع پراکنده در سراسر کشور، آثاری از گذشته و احتمالاً کلید آینده آنها را مییابیم: کالجهای کوچک هنرهای لیبرال که برای ثبتنام تعداد کافی دانشجو تلاش میکنند، و تولیدکنندگان کوچک تا متوسط به دنبال استعدادهایی هستند که به آنها اجازه رشد و نوآوری میدهد .
در شهرهایی مانند شهری که من آن را خانه می نامم، میدویل، پنسیلوانیا، تولید و آموزش عالی تا همین اواخر هرگز با هم همکاری نداشتند. آنها صرفاً همزیستی داشتند.
پیش فرض های منسوخ شده
درک عمومی در قلب مبارزه برای هر دو صنعت است. تصاویری از هوای مملو از دود و کارخانههای دود زده در اوایل قرن بیستم هنوز در ذهن جوانانی که به دنبال مسیرهای شغلی مناسبی هستند که علایقشان را به فناوری و پایداری هدایت میکند، وزن زیادی دارد. برای آموزش عالی، ارزش یک مدرک چهار ساله با وجود چندین دهه دادههایی که هنوز سود مالی بلندمدت یک مدرک را نشان میدهند، مورد حمله بیامان قرار میگیرد.
در هسته هنرهای لیبرال این باور وجود دارد که وسعت دانش باعث می شود در هر کاری که انجام می دهید سازگارتر، چابک تر، انعطاف پذیرتر و توانمندتر باشید. هنرهای لیبرال بر حل مسئله خلاق و تفکر انتقادی تأکید دارند، دو مهارتی که شرکای صنعت به طور معمول آنها را به عنوان موضوع مهم تشخیص می دهند. کالجهای هنرهای لیبرال همچنین دارای زیرساختهای گستردهای هستند که شرکتهای تولیدی کوچک تا متوسط توانایی ساخت آنها را نداشتند، بهویژه کارکنان و نگهداری کمتر.
و در اینجا این فرصت نهفته است: همکاری برای ایجاد یک اکوسیستم آموزشی و تحقیق و توسعه که می تواند مشاغل، موسسات و جوامع را متحول کند.
مؤسسات آموزش عالی برای ارائه بهترین خدمات به مناطقی که در آن وجود دارند، باید به شاخصهای اصلی که آنها را حفظ کردهاند، پایبند باشند و در عین حال برنامهریزیهای چابک و پاسخگو را که خارج از مدل سنتی چهار ساله وجود دارد، طراحی و اجرا کنند.
راهبردهایی برای همکاری معنادار
حوزههایی که دانشکدهها و صنعت هنرهای لیبرال میتوانند به طور معناداری با یکدیگر همکاری کنند عبارتند از: برنامههای آموزشی ویژه صنعت و رهبری صنعت، تحقیق و نوآوری در مسیرهای اشتغال، استفاده از فناوری مشترک، اکتشاف فناوری نوظهور و سرمایهگذاری و انکوباتور راهاندازی.
در بهار، آزمایشگاه آلگنی کالج آلگنی برای نوآوری و خلاقیت (ALIC) نیازهای آموزشی بخش تولید پیشرفته منطقه ما را با همکاری با 13 شرکت تولیدی بررسی کرد. دادههایی که ما جمعآوری کردیم به صراحت نشان داد که آموزش چابک، پاسخگو و تعریف شده توسط صنعت نسبت به برنامههای پیچیده و طولانی مؤثرتر است. تولیدکنندگان خاطرنشان کردند که هزینه برنامههای طولانی مدت تا زمانی که به کار گرفته شد بسیار بالا و قدیمی بود تا واقعیتهای صنعت معاصر را بهطور دقیق منعکس کند. علاوه بر این، پلتفرمهای آنلاین به کارگران فعلی یا افراد کمکار تر فرصتهای کافی برای توسعه مهارتها را نمیدهند.
به عنوان مثال، رهبران صنعت به جای یک برنامه 18 ماهه در مکاترونیک، گفتند که ترجیح می دهند برنامه ای تقسیم شده به اجزایی باشد که به کارگران فعلی و افراد کم کارتر در منطقه اجازه می دهد از دوره های منحصر به فرد، قابل انباشته و مقرون به صرفه استفاده کنند که ریشه در هنرهای لیبرال دارد. نقاط قوت تفکر انتقادی و خلاق، که می تواند تأثیر فوری و معناداری را در سازمان ایجاد کند.
سپس در ALIC، دورههایی را در زمینههای بسیار فنی، از آموزش در مجموعههای نرمافزاری خاص صنعت مانند Mastercam تا دورههای رهبری کسبوکار توسعه دادیم. در سوی دیگر طیف، ALIC اصول ریاضی فنی را برای پر کردن خلاء شایستگیهای ریاضی که توسط همه نزدیک به 20 شریک تولیدی مورد بررسی ذکر شده است، ارائه میکند. تعداد این دوره ها 12 دانشجو است تا توجه فردی و افزایش موفقیت دانش آموزان را فراهم کند.
در مسیرهایی برای ایجاد پیشنهادات جدید است که از نظر استراتژیک برای کارکنان در مشاغل خاص شخصی سازی شده است. حدود 50 دانشجو در برنامه آزمایشی شرکت کردند که شامل محتوای درسی بود که توسط رهبران صنعت هدایت می شد و هر دانش آموز در نتیجه شرکت در برنامه پیشرفت شغلی را تجربه کرد.
تولیدکنندگان همچنین به ما گفتند که به دلیل فشارهای کارکنان و ناتوانی در استخدام افراد واجد شرایط – بسیار کمتر آموزش دیده -، تحقیقات، توسعه و نوآوری های بعدی با رهبری داخلی متوقف شده است. ما در حال توسعه امکانات برای ارتقای همکاری بین صنعت و کالج تاریخی خود هستیم. مانند سایر مؤسسات نوآورانه مانند دانشگاه کترینگ در فلینت، میشیگان، و EWI در بوفالو، نیویورک، آموزش و تحقیقات در یک مکان مشترک هستند و افراد در سفرهای آموزشی مختلف به طور معناداری در مورد مشکلات صنعت محور تعامل دارند. با ساختن موتور تحقیق و توسعه و نوآوری، کارفرمایان به پایگاهی از افراد واجد شرایط دسترسی دارند که به دلیل فرصتهای تحقیقاتی کاربردی و عملی که در اختیارشان قرار میگیرد، آماده تأثیر فوری در عملکردشان هستند.
زمینه دیگری برای بهبود در جامعه تولیدی پیشرفته ما، نیاز به تجهیزات بیشتر برای ایجاد ظرفیت تولید داخلی است. یک مثال عینی این است که چگونه ما فناوری ساخت بسیار پیچیده خود را در دسترس جامعه خود قرار می دهیم. به عنوان مثال، CNC 5 محوره DMG Mori DMU50 ما را می توان در ساعات غیر اوج مصرف برای “استفاده مشترک” یا زمان اجاره برای تولید توسط شرکای صنعتی استفاده کرد. این به آنها ظرفیت مقرون به صرفه می دهد تا زمانی که بتوانند سرمایه گذاری زیرساختی در تجهیزات بیشتری انجام دهند. در عین حال، مؤسسه می تواند درآمد اضافی ایجاد کند.
با تکیه بر مفهوم استفاده مشترک، موسسات میتوانند از برنامههای تجاری، اقتصادی و بازاریابی خود برای ایجاد انکوباتورها و شتابدهندههای کسبوکارهای کوچک با تمرکز بر فناوریهای نوظهور مرتبط با صنایع اصلی استفاده کنند. با استفاده از تخصص اساتید و کارکنان، تحقیقات دانشجویی و قابلیتهای فنی امکانات متعلق به موسسات، سازمانها و افراد میتواند برای توسعه راهحلهای نوآورانه در جهت توسعه اقتصادی گستردهتر توانمند شود.
کالج آلگنی در انجام این نوع کار تنها نیست. نمونه های قانع کننده ای در سراسر کمربند زنگ وجود دارد.
شبکه نوآوری NWPA Beehive که الگنی بخشی از آن است و مدل کمک راهاندازی آنها از گسترش و توسعه کسبوکار در شمال غربی پنسیلوانیا با استفاده از دانش و منابع سازمانی برای کمک به کارآفرینان برای نوآوری و پیکربندی مجدد شرکتها برای موفقیتهای آینده پشتیبانی میکند.
دانشگاه Kettering و EWI – Buffalo Manufacturing Works به تولیدکنندگان کمک میکنند تا با متمرکز کردن فناوریهای نوظهور و ارائه دسترسی عادلانه و مقرونبهصرفه برای سازمانهای کوچک تا متوسط، بدون پهنای باند داخلی، تحقیقاتی در سطح جهانی انجام دهند تا به طور معناداری زمینههایی مانند اتوماسیون و فرآیندهای رسوب مستقیم انرژی را بررسی کنند.
مرکز نوآوری روستایی در هارلند، ورمونت، به ایجاد اقتصادهای فناوری و ایجاد آینده اقتصادی عادلانهتر برای شهرهای کوچک در مناطق روستایی آمریکا کمک میکند – داستانهای موفقیتآمیزی که از کار آنها با مؤسسات شریک با استفاده از بودجه اداره توسعه اقتصادی پدیدار میشوند.
برای آموزش عالی، مزایای بالقوه همکاری با تولیدکنندگان شامل تضمین نتایج شغلی ملموس برای دانشجویان ما از طریق فرصتهای تحقیقات کاربردی است. این فرصتها میتواند منجر به کارآموزی و مشاغل در یک بازار کار پیچیده متمرکز بر مهارت شود و در عین حال جریانهای درآمدی بالقوه مؤسسه را نیز گسترش دهد.
شرکای صنعتی می توانند ظرفیت های تحقیقاتی خود را گسترش دهند و به جای اینکه صرفاً حفظ کنند، شروع به نوآوری کنند. علاوه بر این، هنگامی که رهبران صنعت در طراحی و اجرای پیشنهادات آموزشی مشارکت میکنند، میتوانند اطمینان حاصل کنند که برنامههای آموزشی دقیقاً نیازهای آنها را منعکس میکنند. این تلاش آموزشی به رهبری صنعت به کارگران فعلی و جمعیت های منطقه ای کم کار اجازه می دهد تا نقش های حیاتی را در سازمان ها ایفا کنند.
اگر ایالات متحده همچنان رهبر جهانی در هدایت نوآوری باشد، همکاری با آموزش عالی در مکانهای غیرمنتظره و راههای غیرمنتظره منجر به رفاه مشترک خواهد شد. با بررسی مجدد پیش فرض های ما در مورد تولید و آموزش عالی و همکاری با یکدیگر برای طراحی سیستم های چابک و پاسخگو که نیازهای دنیای واقعی را منعکس می کند، جوامع ما و مردمی که در آنها زندگی می کنند پیشرفت خواهند کرد.