شاید شما هم شنیده باشید که برخی مدیران می گویند ، من سالهاست که به دنبال یک روش نو در مدیریت هستم و فکر می کنم آن را یافته ام و با دقت دنبال می کنم. اما او از نوآوری حرفی به میان نمی آورد . شاید در این سیستم و روش وجود دارد . ولی نوآوری در یک سیستم چیزی نیست که فراموش شود .
این موضوعی است که یک تحول ایجاد می کند این یک ابزار مبتنی بر فناوری نیست . حتی شاید یک سیستم نرم افزاری هم نباشد . از یک تفکر شروع می شود و باید به یک فرهنگ سازمانی تبدیل شود .
در این مسیر باید اقداماتی را هم انجام داد و آنها را آگاهانه مدیریت نمود . برای مثال :
- بودجه نوآوری را مشخص کنید و کارکنان علاقمند را دور هم جمع کنید .
- رویکردخود را برایشان تشریح و تأثیر خود و دیگران را معیار قرار دهید.
- از ابزارها و الگوها برای بهبود برنامه نوآوری خود استفاده کنید.
- طرز فکر نوآوری، برنامه و استراتژی سازمان خود را ارزیابی کنید.
- چارچوب های نوآوری و نتایج کار های دیگران در صنعت مشابه خود را بررسی کنید.
- تیم خود را در مورد موضوعات مهم نوآوری هوشمندتر کنید.
- پلتفرم ها و ارائه دهندگان سیستمهای نوآوری شناسایی و با آنها همکاری کنید.
- شرکای مناسبی را پیدا کنید که به شما کمک کند نوآوری را بصورت مشارکتی هدایت کنید.
- همه چیز را بررسی و ارزیابی و مستند سازی کنید و به چرخه بهبود اهمیت بدهید.
اگر بر بستر یک فرهنگ اعتماد و مشارکت این ها را استوار نمودید آنگاه نوآوری را آگاهانه مدیریت خواهید نمود . موفقیت شما بسیار محتمل است.
علی اکبر سعیدی کیا
