12 آوریل 2024-لئو گونکالوز
همانند موج های قبلی نوآوری های تکنولوژیکی، که در ابتدا جرقه ترس و پیش بینی های آخرالزمانی را برانگیخت، معرفی برنامه های کاربردی مبتنی بر هوش مصنوعی در محل کار، نگرانی هایی را در میان کارکنان آمریکایی در مورد جابجایی شغلی مبتنی بر اتوماسیون ایجاد کرده است.حقیقتی در این احساس وجود دارد، اما شاید نه به شکلی که شما فکر می کنید. به نظر من، کمارزشگرفتهشدهترین – و کمتر گزارششدهترین جنبه هوش مصنوعی این است که چگونه کارمندان، و نه تنها کارفرمایان، از استفاده از آن سود میبرند.
این اولین سال از استقرار گستردهتر هوش مصنوعی در سراسر صنایع خواهد بود، زیرا شرکتها فشار زیادی برای پذیرش نوآوری انجام میدهند. رهبران منابع انسانی در حال تفکر هستند، و تطبیق این ابزارها از زمانی که ChatGPT کمی بیش از یک سال پیش برای عموم منتشر شد، در مرکز توجه قرار گرفته است. بر اساس نظرسنجی، حدود 61 درصد از شرکتها قصد دارند روی هوش مصنوعی سرمایهگذاری کنند تا فرآیندها را در سال 2024 سادهتر کنند.
همان نظرسنجی نشان می دهد که با این حال، تنها 21 درصد برای ایجاد مزیت رقابتی روی هوش مصنوعی سرمایه گذاری می کنند. تا پیش از این، بخشهای منابع انسانی عمدتاً بهدنبال افزایش بهرهوری، بر استفاده از هوش مصنوعی برای استخدام، استخدام، توسعه سیاست، توضیح مزایای استفاده از رباتها و کارهای پشتیبان مانند حقوق و دستمزد متمرکز بودهاند. اما هدف استفاده منابع انسانی از هوش مصنوعی، توسعه و آموزش کارکنان نیست، جایی که بیشترین بازده ممکن است وجود داشته باشد.
این مایه شرمساری است زیرا اطمینان دادن به کارمندان مبنی بر اینکه این فناوری به آنها کمک می کند تا پیشرفت کنند و رشد کنند، کمک زیادی به کاهش ترس از آینده می کند، در حالی که کارفرمایان را به منابع قانع کننده تر برای رشد شغلی طولانی مدت تبدیل می کند. ما می دانیم که آنچه به یک کارفرما کمک می کند می تواند به یک کارمند نیز کمک کند. حقیقت این است که علیرغم جریان مداوم اخباری که تحولات صنعت و اخراج گسترده کارکنان را پیشبینی میکنند، رابطه یک کارگر با هوش مصنوعی بیشتر همزیست است تا متضاد.
با این حال، در اینجا پنج روش وجود دارد که شرکت ها می توانند از هوش مصنوعی برای بهبود تجربه کارمندان در چند سال آینده استفاده کنند.
1. سختی کار را به حداقل برسانید. هوش مصنوعی این قدرت را دارد که کارمندان را از وظایف تکراری و مشقتآمیز کار بیوقفه رهایی بخشد و آنها را قادر میسازد تا بر تلاشهای معنادارتر و استراتژیکتر تمرکز کنند. از آنجایی که شرکتها وظایف معمول خود را خودکار میکنند، کارکنان میتوانند انرژی خود را به روشهایی هدایت کنند که به خلاقیت انسانی، تفکر انتقادی و مهارتهای بین فردی نیاز دارد – چیزهایی که هوش مصنوعی فاقد آن است. نقش های خدمات مشتری به دلیل داشتن یک جزء خسته کننده که می تواند تا حد زیادی با اتوماسیون هوش مصنوعی تقویت شود، بدنام است و به کارمندان اجازه می دهد انرژی بیشتری را روی تعاملات بهتر با مشتریان متمرکز کنند. با آگاه کردن کارکنان از فرصتهای سطح بالاتری که هوش مصنوعی آنها را آزاد میکند، شرکتها اضطراب را کاهش میدهند، به کارکنان کمک میکنند تا تغییرات را بپذیرند و رضایت شغلی را افزایش دهند. این رویکرد همچنین باید بهره وری و نوآوری را افزایش دهد.
2. ساخت ابزارهای هوش مصنوعی برای کاهش تعصب در استخدام و ارتقاء. تصمیم گیری انسانی به طور طبیعی در معرض سوگیری های ناخودآگاه است. با این حال، الگوریتمهای هوش مصنوعی را میتوان بر روی مجموعههای داده متنوع آموزش داد تا ارزیابیهای عینی انجام دهند که منجر به فرصتهای بالقوه عادلانهتر برای همه میشود. با استفاده از هوش مصنوعی در فعالیتهای منابع انسانی، شرکتها ممکن است بتوانند محیطهای کاری فراگیرتری را پرورش دهند و پتانسیل کامل استعداد خود را باز کنند. با این حال، هوش مصنوعی خطاناپذیر نیست: این هوش مصنوعی تحت تأثیر اعلانها و سایر دادههایی است که به آن آموزش میدهید تا به نتایج دلخواهتان برسد. همچنین مهم است که از سوگیری بر اساس سن، نژاد، جنسیت یا ناتوانی که الگوریتمهای هوش مصنوعی میتوانند در فرآیند استخدام وارد کنند، آگاه باشید.
3. ارائه بینش های توسعه حرفه ای شخصی که ممکن است در غیر این صورت از بین برود. از طریق توانایی پردازش مقادیر زیادی از داده های بدون ساختار، ابزارهای هوش مصنوعی می توانند مهارت های کارکنان و همچنین زمینه هایی را که ممکن است به بهبود یا آموزش نیاز داشته باشند، شناسایی کنند. علاوه بر این، هوش مصنوعی می تواند به کارمندان کمک کند تا مشاغلی را شناسایی کنند که با مهارت های آنها مطابقت دارد.
4. از بین بردن شکاف مهارت ها. با شناسایی کمبودهای مهارتی تقریباً در زمان واقعی در سطح فردی، شرکت ها می توانند برنامه های آموزشی را برای رفع نیازهای خاص طراحی کنند که ممکن است در طول زمان تغییر کند. هوش مصنوعی میتواند مهارتها و قابلیتهایی را که در کار نشان داده میشود – بر خلاف وظایفی که انجام میشود – به دست آورد که یک کارمند ممکن است حتی آنها را تشخیص ندهد. به جای تمرکز بر سرعت تکمیل یک کار، هوش مصنوعی میتواند مهارتهایی را ثبت کند که اجازه میدهد یک کار با سرعت بهینه انجام شود و حدس و گمان در استخدام و ارزیابی عملکرد کاهش مییابد.
5. ارتقاء مسیرهای یادگیری ناکارآمد. به جای تحمیل ماژول های آموزشی عمومی به همه کارکنان در یک نقش خاص، همانطور که در شرکت های آمریکایی معمول است، شرکت ها می توانند محتوا را بر اساس سطوح مهارت های فردی، سبک های یادگیری و اهداف شغلی تنظیم کنند. این رویکرد تطبیقی زمان تلف شده بر روی تشک بی ربط یا زائد را به حداقل می رساند.
مانند بسیاری از چیزها، شیطان در جزئیات است. استفاده از هوش مصنوعی برای کمک به کارکنان – و به نوبه خود، خود شرکتها – به سطح خاصی از تخصص نیاز دارد که منحنی یادگیری تند دارد. دپارتمان های منابع انسانی باید نهایتاً هوش مصنوعی را به طور ایمن به کار گیرند و اطمینان حاصل کنند که از داده های با کیفیت و حکمرانی خوب استفاده می شود. در غیر این صورت، نتایج ممکن است افزایش ناکارآمدی، هدر رفت پول یا بدتر از آن، دعوی قضایی باشد.
یک کاتالیزور برای پیاده سازی هوش مصنوعی این روزها، از قضا، اقتصاد قوی ایالات متحده است که به سادگی از کار خارج نمی شود. علیرغم نرخ های بهره بالا، مخارج مصرف کنندگان و شرکت ها همچنان قوی است و بیکاری نزدیک به پایین ترین سطح 50 سال اخیر است. تغییرات مداوم جمعیتی و نرخ پایین زاد و ولد همچنان باعث محدود شدن تعداد تازه واردان ماهر به بازار کار و محدود کردن سازمان هایی خواهد شد که به شدت به استخدام خارجی متکی هستند.
از آنجایی که تلاش برای یافتن کارکنان واجد شرایط ادامه دارد، شرکتها انگیزهای دارند تا از هوش مصنوعی برای ارتقای مهارت و مهارت مجدد کارکنان استفاده کنند – نه فقط بهبودهای اداری. در پایان، بهترین کارمندان ممکن است آنهایی باشند که شرکت ها در حال حاضر دارند.
لئو گونکالوز معاون گروه راه حل نیروی کار دانشگاه فونیکس است. نظرات بیان شده در این مقاله متعلق به خود نویسنده است.