عکس در متن اصلی نیست و تزیینی است.
12 ژانویه 2024 -توسط ازرا گرینبرگ، آسوتوش پادی و سون اسمیت
امید به فرود نرم در سال 2024 خطرات فعلی را کاهش نمی دهد یا عملکرد تجاری و استانداردهای زندگی را در بلندمدت افزایش نمی دهد. اگر شرکت ها فرصت بهره وری سه جانبه را دنبال کنند، می توانند هر دو را انجام دهند.
در آغاز سال 2023، قیمت انرژی از اوج خود خارج شد، تورم دیگر شتاب نمی گرفت، به نظر می رسید رشد اقتصادی متوقف شده بود و تنش های ژئوپلیتیکی کاهش می یافت. ما در آن زمان متعجب بودیم که آیا این ممکن است نشان دهنده وقفه ای از اختلالات کلان اقتصادی و ژئوپلیتیکی باشد که تیم های مدیریتی را در سال گذشته به شدت مورد آزمایش قرار داده بود و شرایط تجاری کمتر چالش برانگیزی را در ماه های آینده به وجود آورد.
قاطعانه این اتفاق نیفتاد.
در آغاز سال 2024، عدم قطعیت، عمیق تر شده است. اختلالات ژئوپلیتیکی جدید؛ تغییرات مداوم در نظم اقتصادی جهانی؛ و پیشرفت هوش مصنوعی، پلتفرمهای فناوری جدید و انتقال انرژی تنها برخی از روندهایی هستند که نشاندهنده آغاز بالقوه عصر جدید هستند و طیف گستردهای از سناریوهای اقتصادی میانمدت و بلندمدت را در بازی نگه میدارند.
این احساسات در کوتاهمدت مثبتتر است، با افزایش امیدها برای «فرود نرم» در بسیاری از اقتصادها، اما تورم و نرخهای بهره بالا، مصرفکنندگان ناامید، بازارهای کار محدود، و نوسانات سیاسی داخلی همچنان تصمیمگیریهای تجاری و سیاسی را پیچیده میکنند. ما نمیتوانیم رکود در ماههای آینده را رد کنیم، و پتانسیل برای تنظیم مجدد ترازنامه همچنان بر اقتصاد جهانی آویزان است.
در این زمینه، قابل درک است که رهبران کسب و کار در مورد اقداماتی که باید برای کمک به پیشرفت شرکت خود انجام دهند، نامطمئن هستند. با این وجود، ما معتقدیم که این نیروهای همگرا پتانسیل ایجاد شرایط اقتصادی برای آینده ای بسیار روشن را دارند. از اولین آزمایش موفقیت آمیز همجوشی که انرژی بیشتری نسبت به استفاده از آن برای مشتعل کردن فرآیند تولید کرد تا وعده های گسترده هوش مصنوعی کاربردی، درمان های mRNA، ویرایش ژن و سایر روندهای فناوری، ما استدلال می کنیم که هیچ زمانی بهتر از امروز برای سرمایه گذاری وجود ندارد. آینده ای مرفه و پایدار
راهی برای رهبران کسبوکار وجود دارد که در آن آینده سرمایهگذاری کنند و در عین حال از طریق عدم اطمینان مداوم و افزایش رشد و سودآوری شرکتهای خود مدیریت کنند: دنبال کردن و گرفتن فرصت بهرهوری سهجانبه (شکل 1). با ارتقای مهارت کارگران و تغییر نحوه عملکرد سازمان آنها؛ تلاش خستگی ناپذیر برای جبران قیمت نهاده ها و نرخ های بهره بالاتر. و با هدف قرار دادن بهتر سرمایهگذاریهای خود در سرمایه و فناوری، شرکتها میتوانند کارآمدتر عمل کنند، کارگران را با ابزارهایی توانمند کنند که تأثیر آنها را چند برابر میکند، دستمزدهای بالاتری پایدار ایجاد میکند و رشد را تسریع میکند.
شکل 1
از فرصت بهره وری سه جانبه استفاده کنید.
رهبران کسبوکار که این الزام بهرهوری را در حین کنترل شرایط دنبال میکنند، نه تنها سازمانهای خود را برای عملکرد بهتر قرار میدهند، بلکه کمک میکنند تا سال 2024 ظهور فراوانی در آینده باشد.
چرا ما فراوانی شغل، ارزش شرکت، پیشرفتهای تکنولوژیکی و رشد اقتصادی را آرزوی درست برای سال 2024 و پس از آن میبینیم؟ آخرین شتاب بزرگ بهرهوری در ایالات متحده، که بین سالهای 1995 و 2000 رخ داد، بر اساس همین سه عنصر شکوفا شد. هنگامی که با تشدید رقابت بینالمللی مواجه شدند، شرکتهایی که سرمایهگذاریهای سرمایه و فناوری را با ایجاد قابلیت و تغییر در شیوههای مدیریتی همراه کردند. شاهد افزایش بهره وری خود بودند که به نوبه خود کل اقتصاد را بهبود بخشید. مدیریت هزینه بخشی از الزامات بهره وری آنها بود، اما عنصر کلیدی افزایش خروجی خط بالا به ازای هر کارگر بود.
امروزه همین فرمول بهره وری سه جانبه جزء ضروری تحولات دیجیتال و هوش مصنوعی موفق است و عملکرد بازیگران پیشرو در سراسر بخش ها را زیربنا می دهد. بهرهوری میتواند کل شرکتها، صنایع و حتی اقتصادها را متحول کند، اگر بتوانیم بهجای دههها، به طور جمعی پیشرفت را در ماهها و سالها تسریع کنیم – کاری که شرکتها ثابت کردند که میتوانند در طول همهگیری انجام دهند. بهره وری ضروری است که می تواند عملکرد بهتر کسب و کار و آینده ای پر از فراوانی را به ارمغان آورد.
ضرورت بهره وری 2024
در سال 2024، رهبران کسب و کار با سه چالش کلیدی روبرو هستند که همگی به ضرورت افزایش بهره وری اشاره می کنند. بادهای مخالف اقتصاد کلان رشد اقتصادی را به چالش می کشد، تغییرات جمعیتی و تغییرات در ترجیحات کارکنان رقابت برای استعدادها را تشدید می کند و انتظار می رود هزینه های بالای سرمایه و نیروی کار بی وقفه ادامه یابد.
تصویری از عملکرد بزرگترین اقتصادهای جهان
انتظارات رشد ضعیف مدیران اجرایی تقریباً به طور مساوی بین خوشبینی و بدبینی نسبت به چشمانداز اقتصادی در شش ماه آینده تقسیم شدهاند، اما تحلیل ما از سه اقتصاد بزرگ به ابرهایی در افق اشاره میکند . تخمین متوسط رشد تولید ناخالص داخلی واقعی بلومبرگ برای چین 4.5 درصد در سال 2024 است. سناریوهای خود ما خطر نزولی را در چین به میزان 3 درصد در سال 2024 و 1 درصد در سال 2025 نشان می دهد. برای ایالات متحده، برآورد رشد تولید ناخالص داخلی واقعی اجماع تقریباً 1.0 است. در نیمه دوم سال 2024 و نیمه اول سال 2025، خطر نزولی کاهش 1.7 درصدی را مشاهده می کنیم. تصویر در اروپا حتی چالش برانگیزتر است، با برآورد اجماع 0.8 درصدی رشد تولید ناخالص داخلی واقعی و یک سناریوی نزولی. 2.4 درصد انقباض در نتیجه، رهبران کسبوکار در هر سه جغرافیا نمیتوانند روی حمایت کلان اقتصادی برای آرزوهای رشد خود حساب کنند.
رقابت شدید برای استعدادیابی چین نه تنها در سال گذشته برای اولین بار شاهد کاهش کل جمعیت خود بود، بلکه بر اساس آمار جمعیت سازمان ملل، انتظار میرود که جمعیت در سن کار آن تا سال 2033 به میزان 39 میلیون نفر کاهش یابد. اتحادیه اروپا با چالشی مشابه با کاهش جمعیت در سن کار پیش بینی شده تا سال 2033 به میزان 10 میلیون نفر مواجه است. به نسبت، کاهش در این دو منطقه 4 تا 5 درصد از جمعیت در سن کار 2022 آنها را نشان می دهد (شکل 2). در همین حال، در ایالات متحده، شرکتها با بازار کار از لحاظ تاریخی تنگ دست و پنجه نرم میکنند، با میلیونها فرصت شغلی اضافی و نرخ مشارکت نیروی کار هنوز پایینتر از سطح قبل از کووید-19 است، زیرا تعداد کمتری از افراد 55 ساله و بالاتر به نیروی کار بازگشتهاند.
شکل 2
کاهش جمعیت در سن کار در بسیاری از اقتصادها باعث ایجاد موانعی برای رشد می شود.
علاوه بر این، اختلالات بازار کار ناشی از همهگیری، اولویتهای کارگران را تغییر داده و عدم تعادل عرضه و تقاضا را به سختی حل کرده و توانایی کارفرمایان را برای یافتن استعدادهای مناسب به چالش میکشد. در نظرسنجی اخیر آیندهکسب و کارها، متوجه شدیم که 60 درصد سازمانها در سراسر جهان با شکافهای مهارتی مواجه هستند و برای جذب استعدادها تلاش میکنند.
سرمایه و نیروی کار گران. نرخ بهره از اوج پاییزی خود در سال 2022 خارج شده است، اما حتی اگر بانک های مرکزی کاهش نرخ ها را در سال 2024 آغاز کنند، شرایط تامین مالی همچنان تنگ خواهد بود. بازده اوراق قرضه ده ساله دولتی در ایالات متحده در اکتبر 2023 به اوج خود در حدود 5 درصد رسید که حدود 425 واحد پایه نسبت به پایین ترین سطح در آوریل 2020 افزایش یافت. به طور مشابه، در آلمان، بازده ده ساله Bund به اوج خود با 3 درصد رسید. از 2015 تا 2018 کمتر از 75 واحد پایه و از 2019 تا 2021 منفی بود. بعید است که ما به هزینه های بدهی اساساً صفر برگردیم – و اگر این کار را انجام دهیم، در میان یک اقتصاد عمیقا ضعیف و بالقوه راکد خواهد بود.
شکل 3
بازده اوراق قرضه همچنان بالاست، شرایط مالی را تنگ می کند.
در پی همهگیری، بسیاری از کشورها شاهد شتاب قابل توجهی در رشد دستمزدها بودهاند. در ایالات متحده و بریتانیا، دستمزدها از دسامبر 2019 بین 20 تا 25 درصد افزایش یافته است، سرعتی بیش از دو برابر نرخ قبل از کووید-19. از آنجایی که دستمزدهای پولی اسمی به ندرت در کشورهای توسعه یافته کاهش یافته است، رهبران کسب و کار باید این بازنشانی هزینه را دائمی بدانند. در منطقه یورو، دستمزدها افزایش کمتری را تجربه کردهاند، زیرا سیاستگذاران مستقیماً اختلالات بازار کار را بهبود میدهند.
در این محیط، تنها راه مطمئن شرکتها برای تقویت رشد سودآور، افزایش بهرهوری است. و پتانسیل رشد بهره وری بسیار زیاد است.
مسیر بهره وری و فراوانی
با نگاهی فراتر از سال 2024، طیف سناریوهای اقتصادی ممکن نتایج بازار میان مدت و بلندمدت بسیار متفاوتی را ایجاد خواهد کرد. انتظار اجماع این است که رشد به روندهای قبل از کووید-19 بازگردد، اما این به هیچ وجه از پیش تعیین شده نیست. ما شاهد سناریوهای قابل قبولی هستیم که در آن رشد بسیار بالاتر یا بسیار پایین تر از سطوح تاریخی است. علاوه بر این، تحقیقات ما نشان می دهد که افزایش قیمت دارایی ها ارزش خالص جهانی را نسبت به تولید ناخالص داخلی 170 درصد بالاتر از میانگین قبل از 2000 افزایش داده است و خطر بازنشانی ترازنامه جهانی را ایجاد می کند.
در حالی که بسیاری از عوامل برای ترسیم مسیر نهایی اقتصاد جهانی ترکیب می شوند، یک عنصر – که عمدتاً توسط اقدامات رهبران کسب و کار تعیین می شود – می تواند مهم ترین تأثیر را در ارائه یک چشم انداز مثبت داشته باشد: رشد بهره وری. سناریوی شتاب بهرهوری ما تا حد زیادی بیشترین رشد را ایجاد میکند و تنها نتیجهای است که میبینیم که شانس بازنشانی ترازنامه را عملاً به صفر میرساند.
کسب و کارها به عنوان منبع رشد بهره وری
ارزش افزوده در محصولات و خدماتی که شرکت شما به مشتریان ارائه می دهد به طور طبیعی شامل سود شما می شود – کل درآمدی که حفظ می کنید و بین سهامداران توزیع می کنید. ارزشی که در طول تولید اضافه میکنید، کمتر مورد تأکید قرار میگیرد، که شامل پاداشی است که به کارمندان میپردازید و ورودیهای سرمایهای که اعمال میکنید. از دیدگاه P&L، اینها هزینه هستند. از منظر اقتصادی، آنها بخشی از درآمدی هستند که اقتصاد ایجاد می کند. هرچه ارزش افزوده بیشتری ایجاد کنید، درآمد بیشتری ایجاد میکنید و میتوانید روی استعدادها و فناوری سرمایهگذاری کنید، در قالب سود و دستمزد توزیع کنید، یا با تقسیم انتخابی مازاد با مشتریان، موقعیت رقابتی خود را بهبود بخشید.
وقتی سهامداران و خانوارها سرمایه گذاری می کنند و ارزش افزوده ای را که به عنوان درآمد دریافت می کنند خرج می کنند، می توانند یک چرخه مثبت و خودتقویت کننده را آغاز کنند که به گسترش بازارهای محصولات و خدمات و ارزش افزوده بیشتر ترجمه می شود. از آنجایی که تولید ناخالص داخلی مجموع تمام ارزش افزوده در اقتصاد است، افزایش این ارزش افزوده منجر به تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی بیشتر و استانداردهای زندگی بالاتر می شود. به همین دلیل است که پیشبرد مرز بهره وری راهی برای ایجاد آینده ای سرشار از فراوانی است.
پتانسیل بهره وری خود را آزاد کنید
شرکتهای این مرز در حال تجسم مجدد آنچه برای ارائه برتری عملیاتی نیاز است را دارند. تعریف راه های جدید برای افزایش بازده استعداد، سرمایه فیزیکی و سرمایه گذاری های نرم افزاری؛ و با نوآوری برای تسریع رشد پیشروی می کند . پیمایش در دنیایی که به سرعت توسط فناوری در حال تغییر است، چالش جدیدی برای شرکتها نیست، اما چالشی فزاینده است زیرا ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی نحوه کار و زندگی ما را تغییر میدهند. رهبران کسبوکار که در تحولات دیجیتال و هوش مصنوعی موفق هستند، سازمانهای خود را کاملاً دوباره سیمکشی میکنند. آنها کسبوکار، فناوری و عملیات را نزدیکتر به هم نزدیک میکنند، مهارتهای تک تک کارگران را افزایش میدهند و یک فناوری توزیعشده و محیط داده ایجاد میکنند که صدها تیم را برای نوآوری دیجیتالی توانمند میسازد. قابلیتهای مورد نیاز برای ارائه فرصت بهرهوری سهجانبه، یک ورودی ضروری برای نیازهای گستردهتر چنین تحولات موفقی است.
همانند تحولات دیجیتال، ایجاد رشد بهرهوری در سراسر یک سازمان مستلزم اجرای همزمان طیف وسیعی از اقدامات دشوار توسط تیمهای مدیریتی است. بسیاری از این فعالیتها برای رهبران کسبوکار آشنا هستند، اما اکنون نیاز به پیچشهای جدیدی دارند. بهعنوان مثال، بهجای تمرکز بر اقلام خط P&L برای آزاد کردن پول نقد برای سرمایهگذاریهای مولد، انرژی برابر را به نظم ترازنامه تبدیل کنید. توجه خود را از جنگ برای استعداد به اندازه گیری بازگشت سرمایه گذاری استعداد، تأکید بر مهارت ها و قابلیت ها به جای نقش ها، و استفاده از تجزیه و تحلیل برای تبدیل استعدادیابی به علم معطوف کنید. تشخیص دهید که مرز بعدی تعالی عملیاتی در کشف این است که چگونه فرهنگ و دیجیتال می توانند مفروضات اساسی در مورد آنچه عملیات می توانند (و باید) به دست آورند را تغییر دهند. در نهایت، افزایش بهره وری مستقیم را از طریق رشد درآمد با افزایش کارآمد ارزش بازار پیشنهادات فعلی و با نوآوری پیشنهادات جدید و تجربیات مشتری ایجاد کنید.
چالش افزایش بهره وری
داستانهای موفقیت و شکستهای شتاب بهرهوری 1995 تا 2000 نشان میدهد که چرا شرکتها به یک رویکرد جامع برای بهرهوری نیاز دارند. والمارت کاهش هزینهها را برای ارائه کالاهای با ارزش افزوده بالاتر در اولویت قرار داد و در مدل توزیع مرکز و گفتار سرمایهگذاری کرد. برای کاهش هزینه های لجستیک و استقرار سیستم های فناوری اطلاعات که به طور خاص برای بهبود کارایی کارکنان در فروشگاه طراحی شده اند. اینتل توسعه مداوم تراشههای نسل بعدی، آموزش استاندارد، و بازنگری فرآیندهای تولید را در اولویت قرار داد تا امکان جابجایی سریعتر به محصولات جدید با ارزش افزوده بالاتر که رشد را حفظ میکنند، فراهم کند. هر دو شرکت دستاوردهای بهره وری قابل توجهی داشتند.
از سوی دیگر، شرکتهای بانکداری خرد تجربه مشتری راحتتری را با بانکداری آنلاین ایجاد کردند اما نتوانستند مشتریان را از محصولات قدیمی به خدمات با ارزش افزوده بالاتر تغییر دهند. آنها سرمایه گذاری قابل توجهی در فناوری انجام دادند، اما نه در آموزش کارکنان، در نهایت با قدرت محاسباتی استفاده نشده که فراتر از توانمندی های سازمان برای اهرم گذاری بود. هتلها سرمایهگذاری قابل توجهی در سیستمهای CRM انجام دادند، اما به کار خود در سیلوها ادامه دادند، با اشتراکگذاری ضعیف دادهها در بین املاک، که مزایای بالقوه ایجاد تجربیات بهتر مشتری را محدود میکرد. آنها فرصتی را برای استخراج ارزش بیشتر از سیستم های مدیریت درآمد به دلیل عدم آموزش کارکنان و ایجاد قابلیت از دست دادند.
چالش ایجاد رشد بهره وری در سطح اقتصاد نیز بالا است، همانطور که سابقه کشورهای G7 روشن می کند. در دهه 1995 تا 2005، رشد تولید ناخالص داخلی به ازای هر ساعت کار در کشورهای G7 به طور متوسط سالانه بیش از 2 درصد بود (در ابتدای این دوره بیشتر و در پایان کمتر شد). از سال 2010 تا 2019، رشد بهره وری کمتر از 1 درصد بوده است. در سال 2022، بهرهوری در چهار کشور G7 منفی بود و تقریباً 0.5 درصد کاهش را برای هفت کشور در مجموع ایجاد کرد (شکل 4).
شکل 4
نرخ رشد بهره وری در کشورهای G7 رو به کاهش بوده است.
حتی موفقیت بهرهوری میتواند پیامدهای ناخواستهای ایجاد کند، زیرا «تخریب خلاقانه» حیاتی برای رشد بهرهوری، مشاغل، کسب و کار ها و صنایع موجود را جابجا میکند. موج آخر جهانیسازی میلیونها نفر را از فقر نجات داد، اما پیامدهای بسیاری را به دنبال داشت که یا نادیده گرفته شدند، به حداقل رسیدند، یا به سادگی نادیده گرفته شدند. در طول راه از دست داد برای مثال، عواقب قطبی شدن بازار کار در ایالات متحده و اروپا (جایی که مشاغل با تحصیلات بالا، با دستمزد بالا و تحصیلات پایین، مشاغل کم دستمزد رشد کردند، اما مشاغل با درآمد متوسط راکد شدند) هنوز احساس می شود.
دولتها، مؤسسات بینالمللی و کسبوکارها میتوانند عمداً محیطی را برای رشد بهرهوری ایجاد کنند و منابع را برای مدیریت فعال انتقال به مشاغل جدید، فرصتهای تجاری و کل صنایع صرف کنند. در مجموع این به رفاهی منجر می شود که می تواند برای همه مشترک باشد.
دستاوردهای بهره وری تجاری نه تنها عملکرد شرکت را بهبود می بخشد، بلکه به رشد تولید ناخالص داخلی و استانداردهای زندگی بالاتر تبدیل می شود. رهبران تجاری که با در نظر گرفتن این دیدگاه گستردهتر تصمیم میگیرند، شانس بیشتری برای افزایش بازده سهامداران دارند و در عین حال به هدف شرکتی که برای دستیابی به آن در نظر گرفته بودند، میرسند. در حالی که ارائه رشد بهرهوری پایدار آسان نیست، تیمهای مدیریتی بارها و بارها با انجام اقدامات بیسابقه، با سرعت استثنایی، در مواجهه با عدم قطعیت بسیار، بر چالشهای بهظاهر غیرممکن در چهار سال گذشته غلبه کردهاند. رهبرانی که این درسهای سخت به دست آمده را درونی میکنند و رفتارهایی را تشویق میکنند که به آنها کمک کرده در دوره اخیر غلبه کنند، میتوانند به طور قابل توجهی شانس عملکرد بهتر خود را افزایش دهند و به ظهور سال 2024 در آینده کمک کنند.