23-8-1402 این مطلب با اجازه ایشان از لینکد این بازنشر شده است .
Tahereh Miremadi 1st Professor Emerita-Innovation Policy- Diplomacy and S&T Politics in Iran
چندین سال است که شاهد هستیم از صاحب نظران در مناظره ها و مصاحبه های گوناگون سوال شده چرا ایران می تواند موشک بسازد ، اما خودروی با کیفیت نمی تواند بسازد.
1. https://shorturl.at/iyJT
قبل از ایران ، این پرسش در دو کشور هند و چین که هر دو با تحریمهای گسترده بین المللی مواجه بودند ، نیز مطرح بوده است. باسکاران محقق هندی در دهه 90 ، هنگامی که حوزه تولید موشک و صنایع فضایی (ماهواره) هند را مطالعه می کرد متوجه شد رفتار نوآورانه حوزه های صنایع نظامی و غیر نظامی بکلی با هم متفاوت است https://lnkd.in/e5gCyCmU.
باسکاران این تفاوت را در نوع حکمرانی روند تولید و انباشت نوآوری مشاهده کرد و دریافت بین حوزه های نظامی و مصرفی از حیث الویت گذاری حوزه مورد نظر در برنامه های توسعه ، مکانیزمهای انگیزشی ، و اهمیت آن در گفتمان امنیت ملی کشور مربوطه خیلی فرق هست. اساس استدلال وی به قرار زیر است.
1-حوزه های تولید محصولات با کاربرد دوگانه یا صنایع دفاعی: دولت در این حوزه بازیگر اصلی است. محصولات این حوزه ها به دلیل تحریم های بین المللی قابلیت وارد شدن از خارج را ندارند و درعوض دارای الویت بالا در امنیت ملی کشور و از نظر تخصیص منابع می باشند و سیستمهای انگیزشی آنها بر همین اساس بدون واسطه بازار و از طریق سیاستهای ماموریت گرا و از بالا به پایین هدایت می شوند
2-حوزه مصرفی یا غیر دفاعی: حوزه ای است که بازیگر اصلی آن شرکتهای تولیدی خصوصی و نیمه دولتی هستند و محصولات آن مستقیماً با رفاه مردم در تماس است. سازوکار بازار تعیین کننده رقابت بین بازیگران است و از آنجا که امکان واردات کالاهای مشابه وجود دارد، بقای شرکتهای داخلی همواره از سوی کالاهای با کیفیت تر و ارزانتر خارجی تهددید می شود، مگر اینکه با عوارض گمرکی و مالیاتهای سنگین قیمت این محصولات بطور مصنوعی بالا نگهداشته شوند.
در پست های پیشین گفتیم که در ایران، به دلایل تاریخی نهادی و ژئو پلیتیک، محور اصلی سیاستگذاری ها از جمله سیاستگذاری علم و فنآوری “امنیت قلمروی” است و از این جهت، مشخص است که الویت اصلی سیاستهای نوآوری در ایران حوزه صنایع دفاعی مانند صنایع موشک و پهپاد و …است. این حوزه کاملا در سیطره حاکمیت و فارغ از رفت و آمد کابینه های متعدد دولتی است. همچنین این حوزه الویت اصلی در برنامه و بودجه بندی عمومی می باشد. پویایی نرخ نوآوری به دلیل سیستم انگیزشی آن که در اثر تحریم های بین المللی ایجاد شده، بسیار بالا است و در کلام آخر ثبات کامل در آن از نظر رابطه بین سفارش دهنده و مشتری و سازمانهای انجام دهنده تحقیقات برقرار است.
در صنایع مصرفی بهیجوجه اینچنین نیست. در این صنایع ، قیمت ارز مقررات دولتی و سیاستهای مشرف به تولید از جمله امکاان واردات بطور دائم درحال تغییر و دستخوش بی ثابی کامل است و از این جهت انگیزه ای برای نوآوری که یک نوع سرمایه گذاری دراز مدت می طلبد، وجود ندارد و انباشتی وجود ندارد.
نتیجه اینکه ،
1-از آنجا که شرایط انباشت نوآوری بین دو حوزه نامتوازن است، سیستم نوآوری در ایران یک سیستم دو کانونه است که هر کانون نرخ نوآوری جداگانه دارد.
2-با نظریه های متعارف نظام نوآوری نمی توان از نوآوری در ایران در سطح ملی سخن گفت.
3-معمای موشک –خودرو با توجه به توسعه نامتوازن نرخ انباشت نوآوری در دو حوزه دفاعی مصرفی قابل توضیح است
4- و در کلام آخر توضیح ایستایی صنعت خودرو و پویایی صنعت موشک را باید در الویتهای کلان کشوری جست و نه ویژگیهای فنآورانه آین صنایع .