نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

5 آذر 1403 7:36 ق.ظ

پیچینگ معکوس چگونه کار می کند، مزایا و معایب آن چیست.

 توضیح سایت کل نگار : عکس از منبع اصلی مطلب نیست . در خصوص واژه پیچینگ هنوز معادل تایید شده ای موجود نیست . نزدیکترین معنا استقرار یا تعامل می باشد . در لغت به معنای گام است.

How Reverse Pitching Works? – Its Advantages & Disadvantages

استارت آپ ها از طرق مختلف با شرکت های بزرگ ارتباط برقرار می کنند. رایج ترین راه برای برقراری ارتباط استارت آپ ها با همتایان بزرگتر خود زمانی است که سعی می کنند از این شرکت ها سرمایه جمع آوری کنند. معمولاً شرکت‌های نوپا به شرکت‌های بزرگ‌تر نزدیک می‌شوند تا کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کنند. با این حال، در طول چند سال گذشته چیزهای زیادی در جامعه نوپا تغییر کرده است، از جمله نحوه تعامل استارت آپ ها با یک تجارت. دنیای مدرن اکنون شاهد روند جدیدی به نام معکوس است که نحوه تعامل استارت‌آپ‌ها با شرکت‌های بزرگ را بازتعریف می‌کند.

در این مقاله، ما نگاهی دقیق‌تر به این خواهیم داشت که پیچ معکوس چیست و همچنین برخی از مزایا و معایب پیاده‌سازی معکوس ارائه می‌کند.

Reverse Pitching چیست؟

همانطور که از نام آن پیداست، طرح معکوس اولین مرحله از مشارکت بالقوه بین دو کسب و کار است، یعنی یک کسب و کار در حال ارائه ایده های خود به دیگری است. با این حال، به جای اینکه استارت‌آپ‌ها ایده‌های خود را مطرح کنند، نقش‌ها در این راه‌اندازی تغییر می‌کنند.

در یک تنظیم معکوس معمولی، یک شرکت بسیار معتبر جلسه ای را با چندین شرکت نوپا تشکیل می دهد. آنها سپس نظرات و مشکلات خود را با چنین استارت آپ هایی به اشتراک می گذارند. سپس استارت‌آپ‌ها برای توسعه یک نمونه اولیه یا اثبات مفهومی طرحهایی ارایه می کنند. این استارت آپ ها پس از پیشرفت اندکی، بار دیگر با شرکت  ارتباط برقرار می کنند. در این نشست، این شرکت نتایجی را که توسط استارت آپ ها ایجاد شده است، ارزیابی می کند. اگر آنها چیزی منحصر به فرد پیدا کنند، آنگاه شرکت تصمیم می گیرد با استارت آپ شریک شود تا این ایده را زنده کند.

مزایای پیچینگ معکوس

معکوس کردن یک مفهوم نسبتاً جدید است. با این حال، بسیار سریع محبوبیت پیدا کرده است. این نتیجه مزایای مختلفی است که این مدل ارائه می دهد. برخی از مزایای مهم در زیر ذکر شده است:

  • CXO های بسیاری از شرکت ها مشاهده کرده اند که بخش های تحقیق و توسعه در شرکت های آنها کارآمدترین بخش ها نیستند. زیرا آنها مانند مراکز هزینه عمل می کنند و نقش کارآفرینی ندارند. از این رو، پروژه های تحقیق و توسعه اغلب باد کرده و هزینه زیادی دارند. از این رو، به جای جلوگیری از سرمایه گذاری سرمایه در تحقیق و توسعه، شرکت می تواند این کار را به یک شرکت تازه کار برون سپاری کند. هنگامی که آنها بیانیه مشکل خود را برای شرکت تازه تاسیس توضیح می دهند، این احتمال وجود دارد که شرکت کارآمدترین راه حل را ایجاد کند. از این رو، بسیاری از شرکت ها از پیچینگ معکوس به عنوان مکانیزم جایگزین برای سرمایه گذاری های سنتی تحقیق و توسعه استفاده می کنند.
  • بخش تحقیق و توسعه هر سازمانی زمان زیادی را برای ایجاد یک راه حل نیاز دارد. اگر آنها مجبور به توسعه راه حل های مختلف باشند، زمان صرف شده چند برابر می شود. با این حال، این امر در مورد پیچ معکوس موجود نیست. از آنجایی که این شرکت می تواند خدمات چندین استارت آپ را درگیر کند، آنها می توانند چندین نمونه اولیه را به صورت موازی اجرا کنند. این باعث صرفه جویی در وقت آنها می شود. پیشنهاد معکوس به سرعت انجام می شود زیرا هر دو طرف معامله می خواهند در اولین فرصت به یک معامله بپردازند.
  • شرکت ها تمایل دارند پیشنهادات زیادی از شرکت های نوپا دریافت کنند. با این حال، در بسیاری از مواقع، این شرکت‌ها به مشکل درست رسیدگی نمی‌کنند. پیچینگ معکوس ارتباط شفاف بین همه طرفین را تضمین می کند. هنگامی که استارت آپ ها دقیقاً مشکلی را که در تلاش برای حل آن هستند بدانند، می توانند این کار را به شیوه ای بهتر انجام دهند.
  • هنگامی که یک شرکت تصمیم می گیرد با یک استارت آپ شریک شود، می توان از سرمایه آن اطمینان حاصل کرد. آنها مجبور نیستند وقت خود را صرف متقاعد کردن سرمایه گذاران مختلف کنند. آنها بودجه لازم برای تکمیل پروژه خود را بدون هیچ دردسری خواهند داشت و از این رو می توانند روی اجرا تمرکز کنند.

معایب پیچینگ معکوس

پیچینگ معکوس نیز معایب زیادی دارد. برای شرکت ها و استارت آپ ها مهم است که از این معایب آگاه باشند. برخی از آنها در زیر ذکر شده است:

  • یکی از مشکلات عمده در مورد روش معکوس این است که محدودیت های جغرافیایی دارد. شرکت‌ها ترجیح می‌دهند تمرین‌های این روش را با استارت‌آپ‌هایی که در نزدیکی آنها قرار دارند انجام دهند. این به این دلیل است که شرکت ها مجبورند چندین بار با این استارت آپ ها همکاری فیزیکی داشته باشند. بنابراین، اگر آنها دور از هم قرار گیرند، می تواند گران باشد. اکنون، از آنجایی که محدودیت های جغرافیایی اعمال می شود، تعداد استارت آپ های احتمالی نیز کاهش می یابد. استارت آپ های کمتر می تواند به معنای کاهش شانس نوآوری باشد.
  • داده های مربوط به شرکت های نوپا به خوبی منتشر نشده است. بنابراین، زمانی که شرکت‌ها از استارت‌آپ‌ها دعوت می‌کنند تا در مسابقه معکوس پیچینگ خود شرکت کنند، این احتمال وجود دارد که برخی از نامزدها را از دست بدهند. عدم مشارکت مناسب می تواند اثربخشی تمرین معکوس را به شدت کاهش دهد.
  • شرکت‌های نوپا اغلب در مورد مشارکت در طرح‌های معکوس تردید دارند، زیرا راه‌حل طراحی‌شده مختص نیازهای یک شرکت خاص است. چنین راه‌حل‌هایی تمایل به سفارشی‌سازی بالایی دارند و نمی‌توان به راحتی آن‌ها را برای رفع نیازهای شرکت‌های دیگر بزرگ کرد. از این رو، از دیدگاه کارآفرین، مقیاس پذیری پایین است و بنابراین ارزش گذاری نیز احتمالاً پایین است.

واقعیت امر این است که پیچینگ معکوس برای همه شرکت ها و همه کارآفرینان ارزشمند نیست. با این حال، یک زیرمجموعه بسیار خاص از افراد وجود دارد که می توانند از استفاده از این فرآیند جدید بهره مند شوند. به همین دلیل است که محبوبیت پیتینگ معکوس با سرعت خیره کننده ای در حال افزایش است. https://www.managementstudyguide.com/

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *