25 ژانویه 2023 – نوشته جفری ام راکول، گفتگو-یک ربات چت هوش مصنوعی به سؤالی در مورد رایانه و خلاقیت پاسخ می دهد. اعتبار Shutterstock
زمان آن فرا رسیده است که گفتگوی انسان و هوش مصنوعی را دوباره جدی بگیریم. با انتشار چت ربات های پیچیده مانند ChatGPT OpenAI، گفتگوی موثر انسان و هوش مصنوعی برای همه جالب و قابل دسترس شده است. حتی برای مقاله نویسی که منجر به برخی نگرانی های علمی شده است.
چگونه بفهمیم آنچه می خوانیم توسط یک هوش مصنوعی نوشته شده است یا خیر و چرا این مهم است؟ وقتی در مورد یک مقاله یا مقاله نظر می دهیم به چه کسی پاسخ می دهیم؟ با نگاهی به تاریخچه فلسفی گفتگو، میتوانیم این سؤال را دوباره طرح کنیم و بپرسیم چگونه میتوانیم از این رباتهای گفتگوی جدید در یادگیری خود استفاده کنیم.
هوش مصنوعی توانمندتر
ارتباط هوش مصنوعی با دیالوگ سابقه دارد. در سال 1950، آلن تورینگ، ریاضیدان انگلیسی، یک «بازی تقلیدی» را پیشنهاد داد که در آن یک قاضی با یک هوش مصنوعی که تظاهر به انسان بودن میکرد، وارد گفتوگوی تایپشده میشد تا بتواند باهوش بودن هوش مصنوعی را آزمایش کند.
بنابراین چت رباتهای هوش مصنوعی امروزی در مورد چنین گفتوگویی چه میگویند؟
Lex.page یک ابزار نوشتن با هوش مصنوعی است که می تواند متن تولید کند یا به سؤالات پاسخ دهد. در اینجا چیزی است که هوش مصنوعی در Lex.page زمانی که از آن در مورد هوش مصنوعی و گفتگو پرسیدم گفت:
هوش مصنوعی به روشهای مختلفی با گفتوگو مرتبط است. اینها میتوانند برای ایجاد مکالمات و تعاملات طبیعی و انسانمانند با کاربران استفاده شوند، رایانهها و سایر دستگاهها را قادر میسازد تا ورودیهای کاربر را درک کنند و به طور مناسب به آن پاسخ دهند. همچنین میتوان از آن برای تجزیه و تحلیل استفاده کرد. و تفسیر دادههای مکالمه، کمک به بهبود خدمات مشتری، کشف تقلب و موارد دیگر.»
جذابیت آزمون تورینگ این بود که از تعریف رسمی هوش اجتناب می کند و از یکی از اساسی ترین تعاملات، یعنی گفتگو، استفاده می کند. همانطور که هوش مصنوعی Lex.page آن را توضیح داد:
“در این به اصطلاح “آزمون تورینگ”، یک انسان با دو موجود صحبت می کند، یکی از آنها ماشین است، بدون اینکه بداند کدام یک ماشین است. اگر انسان نتواند تفاوت بین ماشین و موجود دیگر را تشخیص دهد، آنگاه هوش مصنوعی تست تورینگ را گذرانده است.”
برای چندین دهه گفتگوی انسان و کامپیوتر به شکل یک خط فرمان بود که در آن میتوانستید بر روی یک سیستم عامل نظارت کنید. مثالها شامل الایزای جوزف وایزنبام بود که مانند یک درمانگر پاسخ داد و از شما میپرسید که در مورد هر چیزی که ذکر کردید چه فکر میکنید.
آنچه اکنون تغییر کرده است، توسعه مدلهای زبان بزرگ (LLM) است که بر روی میلیاردها صفحه که عمدتاً از وب ناشی شدهاند، آموزش داده میشوند. اینها بسیار باسوادتر هستند و می توانند مکالمه داشته باشند یا حتی مقالات کوتاهی در مورد موضوعات تولید کنند.
تست تورینگ روشی عالی برای بررسی اینکه آیا یک ماشین مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند انسانها را با جعل هویت آنها فریب دهد یا خیر بود. در سال 2018، ساندار پیچای، مدیر عامل گوگل، دستیار صوتی Duplex را رونمایی کرد که میتوانست یک قرار ملاقات مو را بدون شناسایی هوش مصنوعی رزرو کند.
بنابراین تعجب آور نیست که گفت و گو با مدل زبان برای برنامه های گفتگو (LaMDA) بود که مهندس گوگل بلیک لموئین را متقاعد کرد که هوش مصنوعی ممکن است حساس باشد و بنابراین ارزش بررسی اخلاقی را دارد.
همانطور که Lemoine گفت: “اگر من نمی دانستم دقیقاً چیست … فکر می کردم این یک بچه 7 ساله و 8 ساله است که اتفاقاً فیزیک می داند.” زمانی که او رونوشت ها را به نزد مقامات بالاتر برد، آنها شواهد را رد کردند و زمانی که لموئین نگرانی های اخلاقی خود را در معرض دید عموم قرار داد، او را به مرخصی استحقاقی گذاشتند.
خب بعدش چی؟ شاید بتوانیم به گذشته نگاه کنیم که چگونه گفتگو در فلسفه مطرح شده است.
گفتگو در فلسفه
سنت دیرینه ای در فلسفه وجود دارد که از طریق موضوعات دشوار با گفتگو اندیشیده شود. دیالوگ یک پارادایم برای آموزش، تحقیق و ژانری از نوشتار است که می تواند بیانگر گفتگوی روشنگرانه باشد.
در گفت و گوهای افلاطون و گزنفون، سقراط به عنوان انجام فلسفه از طریق گفتگو معرفی شده است. پرسش و تأمل در مورد سؤالات به افلاطون و گزنفون اجازه داد تا هم کاربردهای گفت و گو را توضیح دهند و هم مدل هایی را ارائه دهند که ما هنوز از 2000 سال بعد از آن یاد می گیریم.
در کتابم، «تعریف دیالوگ»، مستند میکنم که چگونه دیالوگ ژانری از نوشتار است که با تغییر فرهنگ تحقیق، محبوبیت آن کاهش مییابد. این نیز نوعی تعامل است که اخیراً توسط محققانی مانند میخائیل باختین تئوریزه شده است.
در زمان افلاطون و گزنفون، دیالوگ شکل ترجیحی نوشتار فلسفی بود. در دورههای بعدی، آثاری مانند دیوید هیوم دیالوگهای مربوط به دین طبیعی (1779) استثنا بودند. آنها برای رسیدگی به موضوعات ظریفی که ممکن است نویسنده بخواهد از موضع گیری روشن اجتناب کند، نوشته اند.
در فدروس، افلاطون گفتارهای مجموعه ای را در مقابل قسمت هایی از گفتگو قرار می دهد. او سقراط را به عنوان استاد سخنرانی نشان می دهد که پس از آن برای برتری گفت و گو بحث می کند. یک سخنرانی، مانند مقالات نوشتاری، نمی تواند با شنونده یا خواننده سازگار شود. از سوی دیگر، دیالوگ، شنوندگان را به گونهای درگیر میکند که چترباتهای هوش مصنوعی نیز میتوانند با آن سازگار شوند.
و همانطور که Lex.page توضیح داد:
«در تصویر گزنفون، سقراط یک سری سؤال میپرسید تا ایدههای طرف مقابلش را بیان کند، و اغلب مکالمه را برمیگرداند تا دیدگاهی مخالف را به منظور بررسی کاملتر استدلال نشان دهد. تمرین جستجوی حقیقت از طریق تبادل افکار».
گفتگو از طریق تفکر با ماشین ها
اکنون، با ظهور رباتهای گفتگو، زمان گفتگو دوباره فرا رسیده است. من پیشنهاد میکنم که بتوانیم از در دسترس بودن این ماشینهای پچ پچ فضیلتی داشته باشیم.
به عنوان مثال، می توانید با استاد اخلاقی که من ایجاد کردم با استفاده از Character.AI در ارتباط باشید Character.AI . سرویسی است که در آن یک شخصیت خیالی ایجاد میکنید که شما و دیگران میتوانید با آن گفتگو کنید.
کاربران می توانند از استاد (یا شخصیت های دیگر) سوال کنند تا گفتگو را ضبط کنند. کاری که با هیچ کتاب درسی قدیمی نمی توانستند انجام دهند. با این حال، آنها نباید به هر چیزی که استاد می گوید اعتماد کنند. همانطور که سایت Character.AI اشاره می کند، هر چیزی که شخصیت ها می گویند ساخته شده است. شاید بتوانید اعتراف کنید که این اخلاقی نیست که سعی کنیم با تظاهر به انسان بودن ما را فریب دهیم، چیزی که من نتوانستم.
در تدریس خود از دانشجویان میخواهم که از این رباتهای گفتگوی مختلف برای تولید دیالوگ استفاده کنند. این سؤالاتی را در مورد آنچه که یک گفتگو قرار است انجام دهد و چگونه می توان از آن برای انتقال ایده ها استفاده کرد، ایجاد می کند. این پرسشها را در مورد نحوه نگارش یک دیالوگ مؤثر و نحوه ارزیابی آن ایجاد میکند. دانشجویان اکنون دلیلی برای بازخوانی دیالوگهای باستانی دارند تا ببینند چگونه بهطور چشمگیری کار میکنند.
اگر نگران سرقت ادبی هستیم، چرا به دانشجویان آموزش نمیدهیم که با دستیاران نوشتن هوش مصنوعی کار کنند و یاد بگیرند که از طریق گفتگو فکر کنند؟ میتوانیم به آنها یاد بدهیم که از چتباتها برای دریافت ایدهها، ایجاد رویکردهای جایگزین برای یک موضوع، تحقیق در مورد سؤالات و ویرایش آنچه که در یک کل منسجم ایجاد میکنند استفاده کنند.در عین حال، ما همچنین باید به دانشجویان خود بیاموزیم که مراقب باشند و در مورد تعامل با هوش مصنوعی و ارزیابی اعتبار گفتههایشان مراقب باشند.
با تفکر از طریق گفتگو، همه ما می توانیم تاریخ غنی و پتانسیل این شکل از تعامل را دوباره کشف کنیم.