به راستی اینهمه ادعا در مورد نوآوری و نقش آن در بهبود وضعیت کسبوکارها نتیجه ای برای بهبود وضعیت محیط زیست دارد ؟ و آیا تعیین اهداف پایداری میتواند باعث رشد نوآوری موثر شود.
شکی نیست که نوآوری بخش مهمی از فعالیت های انسان است. و در این راستا برای توسعه امور در تمامی زمینه ها شناخت و بکارگیری و انطباق مداوم با فناوریهای جدید، یکی از موارد مهم در زندگی فردی و اجتماعی است.
اما همه اینها باید بر محور پایداری زیست محیطی باشد و از نوآوری در توسعه هماهنگ با زیست بوم انجام شود
این رویکردی کلی برای زندگی شخصی و نیز سازمانها و کسب و کار هاست . وقتی می گوییم سازمانها منظور بزرگترینشان یعنی دولت و بقیه ارگانهای دولتی و عمومی هستند.
استراتژی نوآوری برای نوآوری پایدار باید درکلیه سازمان ها و کسب و کار ها مستقر شود. پایداری دیگر فقط سازمانها را به چالش نمیکشد، بلکه در حال حاضر یک امر حیاتی در کلیه ابعاد زندگی انسانی است.
شرکت ها و کسب و کار ها در هر حوزه عملکردی باید با مدیریت بهتر منابع طبیعی مانند آب و انرژی و همچنین به حداقل رساندن ضایعات، شروع به صرفه جویی و افزایش بهره وری عملیاتی می کنند. تجمیع این کاهش مصارف و افزایش بهره وری است که با مدیریت سیستماتیک زنجیرههای ارزش باعث کاهش خطرات ناشی از تغییرات آب و هوا، کمبود منابع یا مسائل اجتماعی، می شود .
از قدیم گفته اند قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود . این ضرب المثل دوجانبه است یعنی اگر صرفه جویی حتی قطره ای انجام شود حاصل جمع آن اثر بخش است و اگر نشود آثار زیانبخش همچون سیل بر سر یک جامعه می ریزد .
حالا از مدیران ارشد جامعه و نیز صاحبان کسب و کار ها باید پرسید که :
چگونه نوآوری را پایدار می کنید؟ چگونه یک فرهنگ نوآوری در هم آمیخته با شیوه های پایداری ایجاد می کنید، واثربخشی خود را در این فرآیند بهبود می بخشید؟
راهکار فقط یک جمله کلی است و آن اینکه نوآوری در پایداری را به عنوان یک ارزش اصلی ایجاد کنید.
علی اکبر سعیدی کیا