برای شروع بحث بایستی به سوابق و تعاریف مرتبط با موضوع می پردازیم. مبحث ظرفیت سازی در ارتباط با موضوع توسعه اقتصادی شکل گرفته است . در منابعی که در فرهنگ ویکی پدیا بدان اشاره شده چنین آمده است :
سازمان ها ظرفیت سازی اجتماعی را به روش های خود تعریف می کنند و تمرکز بر ظرفیت سازی را مهمتراز ارتقای یک روش توسعه در کشورهای در حال توسعه می دانند. جمع آوری کمکهای مردمی ، مراکز آموزشی ،مراکز یادگیری و مشاوران همه بعضی از انواع ظرفیت سازی هستند. برای جلوگیری از وابستگی همیشگی و کمکهای بینالمللی ، کشورهای در حال توسعه خود ، سازمان ها روش هایی را اتخاذ می کنند که توسط سازمان در قالب ظرفیت سازی ارائه می شود. برنامه ی توسعه ی سازمان ملل متحد (UNDP) یکی از پیشگامان در توسعه ی درک ظرفیت سازی جامعه یا توسعه بود. از اوایل دهه ی هفتادمیلادی برنامه ی عمران سازمان ملل متحد ، راهنمای برای کارکنان و دولت با ارائه ” نهاد سازی ” فراهم کرد. در 1991 ، این اصطلاح به ” ظرفیت سازی جامعه ” تکامل یافت. برنامه عمران سازمان ملل متحد ظرفیت سازی را به عنوان یک فرایند طولانی مدت که شامل همه ی ذینفعان است تعریف می کند ذینفعانی از جمله وزارتخانهها، مقامات محلی، سازمان های غیر دولتی، حرفهای ، اعضای جامعه ، دانشگاهیان و … . ظرفیت سازی از قابلیت های علمی ، حرفه ای ، سازمانی ، و رسمی و منبعی و .. افراد استفاده می کند. هدف ظرفیت سازی مقابله با مشکلات مربوط به سیاست ها و روش های توسعه است در حالی که به پتانسیل ها ، محدودیت ها و نیازهای مردم کشور نیز اهمیت می دهد. برنامه عمران سازمان ملل متحد ظرفیت سازی را در سطح فردی ، سطح نهادی و سطح اجتماعی تشریح می کند .
•سطح فردی – انجمن های تخصصی ظرفیت سازی در سطح فردی به شرکت کنندگان فردی اجازه ایجاد و افزایش دانش و مهارت های موجود را می دهد. همچنین به دنبال ایجاد شرایطی است که افراد در ” روند یادگیری و سازگاری با تغییر” شرکت کنند.
•سطح نهادی – ظرفیت سازی جامعه در سطح سازمانی باید شامل کمک به نهادهای از پیش موجود در کشورهای در حال توسعه باشد. نباید ساخت موسسات جدید را مهم تر از مدرن سازی موسسات موجود بداند و باید از موسسات با روش های دقیق ، ساختار ها سازمانی و روش های موثر مدیریت و کنترل منافع پشتیبانی کند.
•سطح اجتماعی – ظرفیت سازی جامعه در سطح جامعه باید از ساخت یک “مدیریت عمومی با خاصیت تعامل بیشتر پشتیبانی کند که به همان اندازه از اعمال خود و از بازخورد آن در جمعیتی کثیر می آموزد. ظرفیت سازی جامعه باید برای پروش مدیران عمومیِ پاسخگو و حسابگر ، به کار برود.
اما چنانچه بخواهیم موضوع را به مدیریت انرژی ارتباط دهیم بایستی به موارد زیر توجه نماییم:
وضعیت مصرف انرژی در کشورمان و تفکر در رابطه با آن به مثابه مهمترین استراتژي براي گسترش بهرهوري و توسعه اقتصاذی تلقي ميشود و بر اساس اين باور است كه امنیت ملي و بينالمللي کشورمان ایجادمی شود .
جامعه فعلی مان در مسیر توسعه، برای آنکه حركتی رو به جلو داشته باشد لازم است با ایجاد پلتفرم های اجتماعی متکی به منابع انسانی و سازمانی خود را به دانش و مهارت مورد نیاز تجهیز كندو با استفاده از این توانمندی سایر منابع را به سوی ایجاد زنجیره ارزش باعث رشد و توسعه شود.
ظرفیت سازی مدیریت انرژی سازمانی مجموعه ای از فرآیندهایی است که در اثراجرای آنها فرهنگ مصرفی از قبل ایجاد شده، با فرایند های خلق ارزش جایگزین می شود و تمام فعالیت های فردی و گروهی و سازمانی به صورت مستمر براي دستیابی به شاخص های واقعی توسعه کشور مبـدل می شود.
رفتار های بازارهای جهانی به نیازهای جوامع و اقتصاد ها و سازمان های تولیدی و خدماتی شکل میدهند، اثر پذیری از تغییرات سریع در این بازارها امری لامحاله بوده و جامعه مدیریتی کشور باید به چابکی لازم در تصمیم گیری برسد چرا که ساختار اقتصادی امروزه در اثر تحولات فناوری های اطلاعات و ارتباطات با گذشته بطور اساسی دگرگون شده است .بر این اساس شاخص های سخت افزاری و دارایی های مادی و فیزیکی که در گذشنه در تعیین جایگاه یک جامعه نقش تعیین کننده داشت امروزه جای خود را به دانش و نوآوری و دارایی های نا مشهودو نرم افزاری داده است.
ظرفیت سازی مدیریت انرژی بعنوان یک رویکرد استراتژیک و مبتنی بر تبدیل تهدید ها به فرصت در نظام اقتصادی، می تواندپلتفرم کارآمدی در راستای حصول به اهداف توسعه اقتصادی ـ اجتماعیرا باعث گرددو میتوان از ظرفیت سازی مدیریت انرژی بعنوان موتور توسعه اقتصادی نام برد،چرا که ظرفیت سازی مدیریت انرژی در جامعه امری ضروری به نظر می رسد.
باید توجه نمود که در رویکرد جامعه شناختی موضوع ظرفیت سازی مدیریت انرژی مجموعه ای از فعالیت های اجتماعی ارزش آفرین است و با مفاهیمی همچون نیاز جامعه وحل یکی از مهمترین معضلات اجتماعی سروکار دارد.
در رویکرد روانشناختی، موضوع ظرفیت سازی مدیریت انرژی عبارت است تغییر از نوعی نگرش، رفتار و به طور کلی نوعی سبک زندگی به نوعی دیگر که با مفاهیم روانشناختی همچون شناخت، شخصیت، یادگیری و انگیزه های تغییر رفتارها توصیف می شود.
در رویکرد مدیریتی، ظرفیت سازی مدیریت انرژی خلق و پیاده سازی فرآیندهای مدیریتی است که بطور هدفمند و چند سویه در لایه های مختلف اجتماع جاری سازی میشود و یکی از ابزارهای آن پلتفرم های اجتماعی است.
مثال قابل ارایه از پلتفرم اجتماعی که در کشورمان شکل گرفته و اثرات خود را نشان داده است بسیج در خصوص جنگ تحمیلی عراق علیه کشورمان بوده است .
ظرفیت سازی مدیریت انرژی از فرد تا بزرگترین سازمان ها
- ظرفیت سازی مدیریت انرژی فردی :
ظرفیت سازی مدیریت انرژی در خصوص رفتار های فردی، فرآیندی است که منجر به ایجاد رفتاری جدید در رابطه با مصرف انرژی می گردد. فردکه از مسئولیت خود نسبت به این موضوع بعنوان یک حق شهروندی آگاه شد میتواندبخشی از کار را در پایین ترین لایه به عهده گیرد . با این تغییر خوشه هایی شکل میگیرد که تنها ضامن پیشبرد طرحهااست اما تضمین کننده موفقیت نیست.
- ظرفیت سازی مدیریت انرژی گروهی:
هنگامی که ظرفیت سازی مدیریت انرژی در مرحله توسعه اولیه به همفکری و همکاری توسط گروهی بینجامد، به آن ظرفیت سازی مدیریت انرژی گروهی گفته می شودو مجموعه ای از فعالیت ها انجام می شود که اجرای آن از عهده یک فرد خارج است .
- ظرفیت سازی مدیریت انرژی سازمانی:
ظرفیت سازی مدیریت انرژی سازمانی مجموعه ای از فرآیندهایی است که منجر به تولید کالاها و خدماتی در درون یک سازمان در حال فعالیت میشود که بر مبنای فرهنگ و ارزشهای مدیریت انرژی توسعه داده می شوند. ویژگی این توسعه کاهش مصرف انرژی به ازای هر واحد تولید شده است و علاوه بر آن خود محصول نیز اگر مصرف کننده انرژی می باشد ، میزان مصرف آن در محدوده معیار ها و استاندارد های الزامی می باشد.
ظرفیت سازی مدیریت انرژی سازمانی بصورت بهبود مستمر با ارتقای دانش افراد و گروهها در داخل یک سازمان انجام میگیرد. این نوع ظرفیت سازی مدیریت انرژی معمولا با ایجاد یک واحد سازمانی در داخل سازمان به منظور نهادينه كردن فراین های ذکرشده ایجاد می شوند. باید در نظر داشت که مسير تكامل از طریق ایجاد بينش مشترك بين مديران و كاركنان مبتني بر ایجاد الگوهاي مدیریت دانش و سازمان های یاد گیرنده و تفکر سیستمی بصورت پایدارحاصل می شود .
مدیر به عنوان مروج
ظرفیت سازی مدیریت انرژی سازمانی توسط مدیران هدایت می شود. مدیران علاوه بر ایفای نقش های روزمره خود بایستی مروج مدیریت انرژی نیز باشند. ظرفیت سازی مدیریت انرژی به عنوان شکلی از مدیریت در نظر گرفته می شودکه رهبری امور را با مسئوليت پذيري در خصوص بهره وری را در رأس سازمانبعهده میگیرد.
بدون شک برای موفقیت اجتماعی در این زمینه مديريت سازمانها بعنوان حلقه اتصال افراد و گروهها و نیزدستگاههای حاکمیتی با چالشهای جدي رو به رو هستند.اما مدیریت ظرفیت سازی مدیریت انرژی وقتی محقق می شود که:
- مدیران بر این نقش تاریخی آگاهی و وقوف داشته باشند.
- مسولیت پذیری مدیران در رابطه با افراد و سازمان های بالا دست با خلاقیت و نوآوری در ایجاد دانش و یادگیری سازمانهای خود را هدایت کنند.
- فرآیند های ظرفیت سازی مدیریت انرژی د سطوح کلان معمولا منجر به تاسیس سازمان های جدید می شوند، و این موضوع یکی از مهمترین آسیب های مرتبط با ظرفیت سازی مدیریت انرژی بصورت جامع است.
مطالعات سال های اخیر ثابت کرده است که اگرچه حرکتهای حاکمیتی نیاز هستند ولیکن بایستی با رونق اقتصاد رقابتی این موضوع در بخش خصوصی تداوم یابد.
فرهنگ سازمانی با محوریت مدیریت انرژی
با ترویج فرهنگ سازمانی با محوریت مدیریت انرژی جمع آوری اطلاعات به عنوان زیرساختی برای تصمیم گیریهای منطقی نیاز است. تصمیم های غلط دارای ریسک هایی هستند که بصورت سلسله مراتبی به بالا یا پایین سرایت میکنند.
مدل تعاملی ظرفیت سازی مدیریت انرژی
بر اساس پارادایم های موجود در جامعه مدل ظرفیت سازی مدیریت انرژی در جامعه و یک سازمان بر اساس سه عامل اصلی ذیل شکل می گیرد:
- فرهنگ حاکم بر مصرف انرژی و ریشه ها و علل آن
- 2- نظام های تصمیم گیری در حوزه های اقتصاد کلان
- 3- بروز علایم ناهنجاری بصورت بحران
این عوامل شکل های مختلفی را بخود گرفته و ممکن است وضعیتی خطرناک را بوجود آورد. مدل بایستی
ظرفیت سازی مدیریت انرژی را با رویکردی استراتژیکی با تسلط بر اطلاعات ورودی از محیط داخلی و خارجی و ارزیابی دقیق از تهدید ها و فرصت ها ماموریت وهدف ها را برای دستیابی به نتایج قابل ارزیابی از عملکردطراحی شوند.