
30 نوامبر 2025، ماریا موچرینو-تصویرسازی ذهن، مغز، طرز فکر.تام ورنر
محققان مغز مدتها میدانستند که مدل مطالعه حافظه، فرآیندهای پیچیدهای را که مغز برای تصمیمگیری در مورد اینکه چه چیزی را و برای چه مدت نگه دارد، بیش از حد ساده میکند. یک مطالعه جدید «آبشاری از تایمرهای مولکولی که در مناطق مغز آشکار میشوند» را برای ذخیره حافظه بلندمدت نشان داد.
برای دههها، تحقیقات حافظه بر هیپوکامپ و قشر مغز متمرکز بوده است که تصور میشود مسئول ذخیره خاطرات کوتاهمدت و بلندمدت هستند. با این حال، این مدل، اگرچه محققان را به بینشهای ارزشمندی رساند، اما کل تصویر را در بر نمیگرفت. چرا برخی از خاطرات بلندمدت چند هفته و برخی دیگر تا آخر عمر باقی میمانند؟
آخرین تحقیقات پریا راجاستوپاتی، رئیس آزمایشگاه خانواده اسکولر هورباخ در زمینه دینامیک عصبی و شناخت، بر اساس مطالعات قبلی، به ویژه در سال ۲۰۲۳، انجام شده است که مسیری بین خاطرات کوتاه مدت و بلندمدت را شناسایی کرده بود: تالاموس، که نه تنها خاطراتی را که باید به خاطر سپرده شوند انتخاب میکند، بلکه آنها را برای ذخیره طولانی مدت به قشر مغز هدایت میکند.
در ادامه یک بیانیه مطبوعاتی آمده است که این تحقیق به این دانشمندان اجازه داده است تا به نفوذ در مجموعه پیچیده فرآیندهای پشت حافظه و حفظ اطلاعات ادامه دهند.
“چه اتفاقی برای خاطرات فراتر از ذخیره کوتاه مدت در هیپوکامپ میافتد؟ چه مکانیسمهای مولکولی پشت فرآیند مرتبسازی وجود دارد که خاطرات مهم را به قشر مغز منتقل میکند و خاطرات بیاهمیت را برای فراموش شدن تنزل میدهد؟”
محققان پس از توسعه یک مدل رفتاری با استفاده از یک سیستم واقعیت مجازی که در آن موشها خاطرات خاصی را تشکیل میدادند، به آزمایشگاه رفتند. معلوم شد که حافظه بلندمدت دقیقاً یک سوئیچ نیست، بلکه مجموعهای نسبتاً جذاب از “تایمرهای مولکولی” است.
راجستوپاتی در بیانیه مطبوعاتی میگوید: «مدلهای موجود حافظه در مغز شامل مولکولهای حافظه ترانزیستور مانندی بودند که به عنوان کلیدهای روشن/خاموش عمل میکنند. در خط مقدم این تحقیق، آخرین پیشرفت در تلاش آنها برای تکامل این درک از چگونگی به خاطر سپردن مغز، تیم را قادر ساخت تا «این مشکل را به روشی جدید حل کنند.»
آنها توانستند با تغییر تعداد دفعات تکرار تجربیات خاص، بر نحوه به خاطر سپردن موشها تأثیر بگذارند. برخی از موشها خاطرات را بهتر از سایرین حفظ کردند. سپس، آنها به بررسی مغز پرداختند تا بررسی کنند که کدام مکانیسمها با ماندگاری حافظه مرتبط هستند.
با این حال، همبستگی کافی نبود. آنها نیاز به در نظر گرفتن علیت داشتند. سلین چن، سرپرست مشترک این مطالعه، یک پلتفرم غربالگری CRISPR برای دستکاری ژنها در تالاموس و قشر مغز ایجاد کرد.
همانطور که در بیانیه مطبوعاتی آمده است، «با این ابزار، آنها توانستند نشان دهند که حذف مولکولهای خاص بر مدت زمان حافظه تأثیر میگذارد. به طرز شگفتآوری، آنها همچنین مشاهده کردند که هر مولکول در مقیاسهای زمانی مختلف بر آن مدت زمان تأثیر میگذارد.» حافظه بلندمدت یک هماهنگی است
نتایج نشان میدهد که یک کلید روشن و خاموش واحد برای ذخیره خاطرات بلندمدت وجود ندارد، بلکه «آبشاری از برنامههای تنظیمکننده ژن وجود دارد که به مرور زمان و در سراسر مغز مانند مجموعهای از تایمرهای مولکولی آشکار میشوند. این مدل نشان میدهد که پس از شکلگیری حافظه اولیه در هیپوکامپ، Camta1 و اهداف آن، تداوم اولیه حافظه را تضمین میکنند. با گذشت زمان، Tc4 و اهداف آن فعال میشوند و چسبندگی سلولی و پشتیبانی ساختاری را برای حفظ بیشتر حافظه فراهم میکنند. در نهایت، Ash1l برنامههای بازسازی کروماتین را به کار میگیرد که حافظه را پایدارتر میکند.»
راجاستوپاتی در یک بیانیه مطبوعاتی نتیجهگیری میکند: «مگر اینکه خاطرات را به این تایمرها منتقل کنید، ما معتقدیم که شما آماده فراموش کردن سریع آن هستید.»
این یافتهها بر بیماریهای مغزی مرتبط با حافظه تأثیر میگذارند.












