
20 مارس 2025 -نوشته ژولیت پورتالا-اعتبار عکس: Markus Spiske / Unsplash
این ایده که اقتصاد و جامعه به طور گستردهتر میتوانند به طور فزاینده دیجیتالی و در عین حال پایدارتر شوند، یک ایده قدرتمند در سیاست اتحادیه اروپا است. این «انتقال دوقلو» به مضمونی آشنا در سخنرانیها، استراتژیها و اسناد سیاستی، از جمله گفتمان غالب در مورد رقابتپذیری تبدیل شده است.
اما کارشناسان بیش از پیش نگران این هستند که تمرکز بر رشد اقتصادی باعث تضعیف همافزایی بین دو دوره انتقالی شود، به طوری که هرگونه دستاورد زیستمحیطی که فناوریهای دیجیتال میتوانند به ارمغان بیاورند توسط اثرات زیستمحیطی آنها از بین میرود.
سهم فناوری های دیجیتال در پایداری مورد سوال نیست و آنها به طور گسترده در کاربردهای زیست محیطی به کار گرفته می شوند. به عنوان مثال، هوش مصنوعی به ویژه در مدلسازی آب و هوا مفید شده است، همانطور که ابتکار کمیسیون برای توسعه دوقلوی دیجیتالی زمین نشان میدهد. در همین حال، دیجیتالی شدن میتواند از ادغام منابع انرژی تجدیدپذیر در شبکه برق پشتیبانی کند.
اما ابزارهای دیجیتال نیازمند زیرساخت هایی هستند که ساختمان و عملیات آن گازهای گرم کننده سیاره را تولید می کند. با افزایش پیچیدگی، نیاز به توان محاسباتی افزایش می یابد و مصرف انرژی آنها نیز افزایش می یابد.
بر اساس دادههای اتحادیه اروپا، فناوریهای دیجیتال میتوانند تا ۴ درصد از انتشار گازهای گلخانهای اروپا و بین ۸ تا ۱۰ درصد از انرژی مصرفی اروپا را تشکیل دهند. کارشناسان می گویند و این فقط نوک کوه یخ کربنی است.کمیسیون به خوبی میداند که فناوریهای دیجیتال ردپای زیستمحیطی دارند و برای انتقال دوقلو به کار، اروپا باید بتواند به بخش دیجیتالی پایدارتری تکیه کند. اما پارادوکس بالقوه عمیق تر از این است.
برای سیسی کنیسپل د آکوستا، دبیر کل اتحادیه اروپا تحقیقات آب و هوایی، اتحادیه اروپا نه تنها باید بخش فناوری سبزتر داشته باشد، بلکه باید اطمینان حاصل کند که دیجیتالی شدن مدلهای مصرف ناپایدار و رشد را تقویت نمیکند.
او توضیح داد: «این پارادوکس را میتوان حل کرد اگر دیجیتالیسازی صراحتاً برای ایجاد کفایت و نه صرفاً افزایش کارایی طراحی شود. «تحول دیجیتال باید با سیاستهایی هدایت شود که زیرساختهای کم کربن، اصول اقتصاد دایرهای و فناوریهای کارآمد انرژی را در اولویت قرار میدهند تا دستاوردهای بهرهوری را با اهداف آبوهوایی هماهنگ کنند.»
این در کنار مفهوم “هوشیاری” در فناوری دیجیتال است که از محدود کردن استفاده از آن به برنامه های ضروری به جای هر برنامه ممکن حمایت می کند.
هیوگ فربوف، مدیر پروژه اندیشکده فرانسوی The Shift Project که مفهوم متانت را ترویج کرده است، گفت: «اما اهرمهای «کفایت» در حال حاضر بخشی از تفکر کمیسیون نیستند.
اول بهره وری
آنچه بخش عمده ای از تفکر کمیسیون است این فرض است که بین دیجیتالی شدن و بهره وری ارتباط مثبتی وجود دارد. Ferreboeuf گفت: “این پیوند هرگز به صورت علمی ثابت نشده است و هیچ اتفاق نظری در مورد این واقعیت وجود ندارد که پارادوکس کامپیوتر Solow [که سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات ممکن است بهره وری را کاهش دهد] دیگر معتبر نخواهد بود.”
برای Knispel de Acosta، این پیوند به زمینههای بخشی، در دسترس بودن مهارتها و جذب ابزارهای دیجیتال بستگی دارد.
او با اشاره به هزینههای تعدیل برای سازمانها مانند نیازهای آموزشی جدید، خطرات امنیت سایبری و مصرف انرژی زیرساختهای دیجیتال، گفت: «استقرار ساده هوش مصنوعی یا فرآیندهای مبتنی بر داده، تضمینکننده افزایش بهرهوری نیست. به جای رشد تولید ناخالص داخلی و بهره وری به تنهایی، نوآوری باید با کارایی زیست محیطی، انعطاف پذیری و فراگیر بودن سنجیده شود.
به گفته Ferreboeuf، هم افزایی بین رشد و دیجیتالی شدن تنها در صورتی قابل بهبود است که دیجیتالی شدن عادلانه باشد. اگر استراتژی دیجیتالیسازی پیشنهادی از آنچه در ایالات متحده یا چین رخ داده است، بعید است.
او گفت که پیروی از الگوی دیجیتالی شدن ایالات متحده منجر به تقاضای انرژی اضافی می شود که بخش برق اروپا باید با گاز طبیعی مایع آمریکا یا روسیه پاسخ دهد و در نتیجه وابستگی بلوک را افزایش می دهد.
همچنین این نگرانی وجود دارد که صنایع دیجیتال تمایل دارند کاربردهای پایدار را برجسته کنند، مانند فناوریهایی که قابلیت اطمینان شبکههای برق را بهبود میبخشند یا استفاده از آب را در مراکز داده بهینه میکنند، در حالی که مواردی را که در جهت مخالف فشار میآورند، مانند سیستمهایی که به شرکتهای نفتی کمک میکنند هزینههای عملیاتی را کاهش میدهند، خریدهای اجباری را تشویق میکنند یا اطلاعات نادرست آب و هوا را تغذیه میکنند، کم اهمیت جلوه دهند.
یکی از مشاوران سابق در زمینه هوش مصنوعی و پایداری در این زمینه گفت: «هرگاه شرکتهای فناوری بزرگ نمونههای پر زرق و برقی از این که چگونه هوش مصنوعی به یک اکتشاف علمی دست یافته است یا به یک شرکت کمک کرده تا سبزتر شود، ارائه میدهند، احتمالاً به همان اندازه موارد استفاده بسیار ناپایدار وجود خواهد داشت.
سازمانهای دولتی که به شرط ناشناس ماندن با Science|Business صحبت کردند.
او هشدار داد که در این موارد، “شما فقط با کارآمدتر کردن هر چیزی که ناپایدار است، ناپایداری موجود اقتصاد را تشدید می کنید.”
او توضیح داد که ایده این است که با استفاده از این نوآوریها، سودهای بهرهوری انرژی را متعادل کنیم. اما همانطور که The Shift Project اشاره میکند، «پیشرفت فناوری در بهرهوری انرژی همیشه از افزایش مصرف کوتاهتر بوده است».به عبارت دیگر، ردپای دیجیتال به گسترش ادامه خواهد داد مگر اینکه آن را کنترل کنیم.
کمیسیون برخی از ابتکارات را ارائه کرده است که در این جهت حرکت می کند، مانند مقررات طراحی زیست محیطی برای سرورها و محصولات ذخیره سازی داده و برنامه اقدام در دیجیتالی کردن بخش انرژی. همچنین در حال انجام مطالعاتی برای اندازه گیری ردپای کربن آینده هوش مصنوعی و ارزیابی پایداری مراکز داده است. و تحت Horizon Europe، هوش مصنوعی مقرون به صرفه را تأمین مالی می کند، جایی که ایده دستیابی به تأثیر مطلوب با کمترین منابع ممکن است.
اما برای Ferreboeuf، این مطالعات به طور کلی به علل ریشه ای پویایی دیجیتال ناپایدار، که مربوط به بازار و مدل های تجاری و مقرراتی است که توسط چند شرکت آمریکایی هدایت می شود، نمی پردازد.
او گفت: «احتمال زیادی وجود دارد که وقتی کمیسیون از استراتژیها و سرمایهگذاریهای دیجیتالیسازی پیشرفته دفاع میکند، این ویژگیها را زیر سؤال نمیبرد.» “اگر اینطور باشد، “انتقال دوقلو” همچنان یک کلمه کلیدی خواهد بود.”