
06 فوریه 2025 – نوشته ویلم یونکر-ویلم یونکر، رئیس هیئت مدیره ائتلاف هوش مصنوعی 4 NL و استاد علوم کامپیوتر در دانشگاه توئنته. عنوان عکس: ویلم یونکر
ویلم یونکر، با تجربه در تحقیقات و نوآوری صنعتی و اروپایی، در حال حاضر رئیس هیئت مدیره ائتلاف هوش مصنوعی 4 NL است که بر تقویت موقعیت هوش مصنوعی هلند تمرکز دارد. او همچنین استاد علوم کامپیوتر در دانشگاه توئنته است.
در سال گذشته، دو گزارش مهم در رابطه با رقابت، نوآوری و تحقیقات اروپا منتشر شد: یکی به رهبری ماریو دراگی، نخست وزیر سابق ایتالیا، و دیگری توسط مانوئل هیتور، وزیر سابق پرتغال. با این گزارش ها به عنوان پیشینه، کمیسیون اتحادیه اروپا، پارلمان و کشورهای عضو اکنون در حال برنامه ریزی برنامه تحقیقاتی و نوآوری بعدی اتحادیه اروپا هستند.
پیچیدگی همه اینها از حجم زیاد هر دو گزارش مشهود است – اما ممکن است تعجب کنید که چرا دراگی و هیتور دو گزارش جداگانه نوشتند. از این گذشته، موضوعات، رقابت اتحادیه اروپا و تحقیق و توسعه به ترتیب ذاتاً به یکدیگر وابسته هستند.
خود این واقعیت که آنها گزارش های جداگانه ای بودند، نشان دهنده گسست تکان دهنده بین سیاست اقتصادی و سیاست تحقیق و توسعه در اتحادیه اروپا است. دیگر قطع ارتباط ها شامل همسویی ضعیف سرمایه گذاری های تحقیق و توسعه عمومی و خصوصی اتحادیه اروپا و سیاست های اقتصادی اتحادیه اروپا و کشورهای عضو است. این قطع ارتباط منجر به موقعیت نسبتا ضعیف اقتصاد اتحادیه اروپا در مقایسه با ایالات متحده و چین شده است.
اکنون زمان آن است که به این قطع ارتباط پایان دهیم. و این امر مستلزم تلاشی جامع و هماهنگ در میان نهادهای اتحادیه اروپا و کشورهای عضو است. این دیدگاهی است که در گزارش جدید Competitiveness Compass اتحادیه اروپا به اشتراک گذاشته شده است، که از موقعیت عقب مانده اروپا ابراز تاسف می کند و از ما می خواهد که «بازدهی را بر اساس نوآوری دوباره احیا کنیم».
همه سر یک میز
جوامع اروپایی اکنون با چالشهای جدی «گذار» به دلیل آب و هوا، دیجیتالی شدن، ژئوپلیتیک، جمعیتشناسی و کشاورزی مواجه هستند. برای اینکه برنامه چارچوب بعدی ما برای تحقیق و نوآوری این انتقال را تسهیل کند، توسعه برنامه باید همراه با توسعه برنامه های گذار اقتصادی، صنعتی و اجتماعی باشد. به طور خلاصه، همه افراد درگیر در این دستور کارها باید سر یک میز با اهداف مشترک باشند.
این کار باید با درک نقشی که دولت ها در ایجاد شرایط مناسب برای این انتقال ایفا می کنند آغاز شود – مانند مقررات، مشوق های مالی، تدارکات عمومی، بودجه تحقیق و توسعه و آموزش. در سیاست تحقیق و توسعه به طور خاص، این امر مستلزم برخی از انتخابهای مهم است: کدام برنامهها و فناوری باید روی آن تمرکز کرد و کدام ابزار تحقیق و نوآوری این تمرکز را تسهیل میکند.
گزارش دراگی سه حوزه اصلی را که اروپا نیاز به اقدام دارد، شناسایی می کند: موتورهای رشد جدید، آب و هوا (به طور خاص انرژی)، و تغییرات ژئوپلیتیک. ترکیب این سه با چالشهای انتقالی بزرگ در آب و هوا، دیجیتالیسازی، مراقبتهای بهداشتی، دفاعی و کشاورزی، تمرکز واضحی به برنامه تحقیق و توسعه و برنامههای گذار اقتصادی، صنعتی و اجتماعی میدهد. ما باید روی فناوریهای دیجیتال، فناوری پاک، بیوتکنولوژی، فناوری سلامت و فناوریهای دارای کاربرد دوگانه تمرکز کنیم.
برای دستیابی به آن، ابزارهایی که انتخاب میکنیم نیز نیاز به برنامهریزی دقیق دارند که وظایف مختلف درگیر را منعکس میکند. تحقیق در مورد کشف و اختراع ناشناخته است. تسهیل انتقال در مورد استفاده از دانش و فناوری موجود است. و نوآوری در وسط است: انتخاب بین ترکیبات مختلف شناخته شده و در عین حال اثبات نشده، فناوری-بازار. این وظایف اساساً متفاوت هستند و مکانیسم های تأمین مالی آنها باید به تفاوت های آنها احترام بگذارد.
چگونه یک بازیکن فناوری جهانی بسازیم؟
اغلب استدلال میشود که ایالات متحده افراد موفق را در اولویت قرار میدهد، چین دولت را در اولویت قرار میدهد و اروپا تلاش میکند راه میانی پیدا کند. توانایی ایالات متحده برای توسعه و تسلط بر صنایع کاملاً جدید، مانند دیجیتال، اغلب به عنوان نمونه توسط افرادی که از نوآوری اروپایی انتقاد می کنند ذکر می شود. آنها می گویند اروپا باید روش آمریکایی را اتخاذ کند و از کارآفرینان فناوری اروپایی با سرمایه گذاری برای ساخت تک شاخ های اروپایی حمایت کند.
اما چنین رویکردی یک جنبه مهم را نادیده می گیرد: محیط هایی که به چنین کارآفرینان و تک شاخ هایی اجازه ظهور می دهند. اگرچه آنها اغلب به عنوان قهرمانان فردگرا به تصویر کشیده می شوند، اما در واقع کارآفرینان تنها می توانند در محیط هایی ظاهر شوند که شرایط مناسب را فراهم کنند. چرا فناوری بزرگ آمریکایی در سیلیکون ولی توسعه یافت و نه در فلوریدا؟
محیطهایی که به بازیگران صنعت جهانی منجر میشوند دارای تعدادی ویژگی کلیدی هستند که آنها را به مهد نوآوری و تسلط بر صنعت تبدیل میکند. این محیطها سابقه روشنی دارند. آنها بر خلق ارزش تمرکز می کنند که به آنها امکان می دهد سرمایه گذاری های لازم را جذب کنند. آنها توانایی پرورش، حفظ و جذب استعدادهای لازم را دارند. آنها بر روی فناوری و برنامه های خاص تمرکز می کنند. آنها زیرساخت تحقیق، توسعه و استقرار عالی دارند. و در نهایت، آنها فرهنگ همکاری رقابتی، دروابستگی های متقابل و ایجاد زنجیره ارزش.
روی اکوسیستم ها تمرکز کنید
چنین محیط هایی اکوسیستم نامیده می شوند و از نوآوری های باز و وابستگی های متقابل شکوفا می شوند. آنها را می توان در سراسر جهان، به ویژه در دره سیلیکون و شنژن، بلکه در اروپا نیز یافت. Brainpoort Eindhoven در هلند یکی از این نمونه هاست که بازیگران جهانی گذشته یا حال مانند Philips و ASML را ایجاد کرد.
اگر اروپا می خواهد به صحنه جهانی بازگردد، دراگی به ما می گوید که موتورهای رشد جدید ایجاد کنیم. این موتورهای رشد جدید، اکوسیستم هایی هستند که در بالا توضیح داده شد. و به ویژه وظیفه ابزارهای تحقیق و نوآوری عمومی است که از ایجاد و توسعه این اکوسیستم ها حمایت کنند.
مجموعه ای هماهنگ از ابزارهای متمرکز، منسجم و متصل به چنین اکوسیستم هایی اجازه شکوفایی می دهد. دانشگاه های دولتی دانش و استعداد ضروری را به ارمغان می آورند. از طریق سرمایه گذاری در زیرساخت های عمومی، دولت ها از چنین محیط هایی حمایت می کنند. از طریق مشارکت های دولتی و خصوصی، دولت ها و شرکت ها از همکاری و جریان دانش، فناوری و استعداد حمایت می کنند.
برنامه چارچوب بعدی، FP10، باید به صورت استراتژیک تهیه شود تا رویکردی یکپارچه برای رقابت، هماهنگ شده در سراسر اتحادیه اروپا ارائه شود. این امر باید با ساختن اکوسیستم هایی که موتورهای توسعه در فناوری های دیجیتال، فناوری پاک، بیوتکنولوژی، فناوری سلامت و فناوری های دوگانه هستند، انجام شود. آنها به نوبه خود از انتقال در مراقبت های بهداشتی، دفاعی، کشاورزی، مواد غذایی، تحرک و انرژی حمایت خواهند کرد. و برای دستیابی به این هدف، برنامه باید از مجموعه ای منسجم از ابزارهایی تشکیل شده باشد که ارزش ایجاد می کنند. جذب سرمایه گذاری؛ پرورش، حفظ و جذب استعدادها؛ برتری در فناوری و زیرساخت؛ و مبتنی بر اصول نوآوری باز است.
این کار کوچکی نیست. این یک انحراف قابل توجه از ساختار برنامه تکه تکه FP9 فعلی است و با رویکرد مورد حمایت گزارش هیتور که ابزارهای متمرکز بر افراد را ترویج میکند و حذف ابزارهایی را که اکوسیستمهای قوی ایجاد میکنند، پیشنهاد میکند، متفاوت است. با این حال، مقابله با روندهای جهانی که در گزارش دراگی به خوبی نشان داده شده است و در نتیجه تضمین رفاه اروپا برای نسل های آینده، یک وظیفه ضروری است.