یادداشت از حبیباله میرزااحمدی – سازمان تامین اجتماعی – میانه – ماخذ سایت سازمان
10-8-1401
تغییرات بر اساس نیازها ،خواسته ها و علایق مشتریان، شرط اصلی پایداری و مشتری مداری سازمان ها بشمار می رود.سازمان ها هر روز در برابر حجم زیادی از اطلاعات و موضوعات جدید و کاربردی قرار دارند و سازمانی موفق و پایدار است که در به کار گیری صحیح تکنیک های مدیریت دانش سهم بیشتری داشته باشد. حال این سئوال پیش می آید که مدیریت دانش چیست؟
ساده ترین تعریفی که ما می توانیم بگوییم، مدیریت دانش یک انتخاب است، انتخابی که لیستی از مزیت ها را برای سازمان ها بدنبال دارد.مهم ترین مزیت مدیریت دانش، اجرای رویه های تصمیم گیری پخته و کامل که به تبع آن کاهش هزینه ها در اثر عدم اجرای اشتباه رویه ها را بدنبال دارد و مدیریت دانش را برای هر سازمانی اجباری نشان می دهد.بعبارت دیگر با انجام صحیح مدیریت دانش، رویه های تکراری آزمون و خطا،در مدیریت سازمان ها جایی نخواهد داشت. میزان بکارگیری مدیریت دانش در کشورهای مختلف، متفاوت میباشد، بطوری که در کشورهای توسعه یافته و صنعتی موفق، مدارس ویژه ای برای تدریس مدیریت دانش به مدیران و نخبگان تاسیس کرده اندو در این راستا برگزاری مداوم کارگاه های آموزشی برای آموزش متدهای مدیریت دانش، به مسئله متداول بدل شده است.
بکارگیری مدیریت دانش سبب ارتقای دانش از سطح تئوریک به سطح کاربردی ، دانش سازمانی و مدیریت کیفیت می شود.
عواملی میتواند باعث شکست مدیریت دانش در سازمان گرددکه می توان چند مورد اشاره نمود:
اولین عامل، ضعف در فرهنگ سازمانی و پیوند آن با فرهنگ قومی که باعث نوعی عدم یکپارچگی و سردرگمی سازمانی بشود.
دومین عامل،عدم شرکت و ارتباط با پروژه های مدیریت دانش از یکسو و ضعف در بخش تکنولوژی وسخت افزار و انتقال اطلاعات باشد که منجر به عدم دسترسی سازمان به متدهای جدید و کاربردی باشد و سومین عامل شکست فقدان چرخه ارتباطی صحیح بین کارمندان و مدیران، مانع دیگری می تواند باشد که نیاز به بازنگری خواهد داشت.عدم وجود سلسله مراتب صحیح در سازمان و انتقاد همه کارکنان به یک مدیر، از جمله همین زیرساخت های غلط است که وجود دائمی اتاق های فکر در سطوح پایین و میانی می تواند به رسیدن مدیران سطح بالای هرم به انتخاب های برتر و جامع که همان رسیدن به دانش مدیریت مطلوب است، یاری نماید و فقدان چرخه ارتباطی صحیح را از بین ببرد.
با توجه به مطالب و دلایل بیان شده در سازمان های امروزی تاکید بر لزوم وجود مدیریت دانش می شود که می توان به علل زیر، اشاره کوتاه نمود:
اول اینکه تسهیل قابلیت های تصمیم گیری را منجر می شود یعنی طبقه بندی اطلاعات، جمع بندی نقاط ضعف و قوت، موفقیت یا شکست و… به مدیران سازمانی کمک می کند تا در تصمیم گیری های خود موفق تر عمل کنند. این کار در سازمان های بزرگ معمولا از طریق اتاق های فکر انجام می شود.
دومین دلیل ایجاد سازمان یادگیرنده را شاهد می شویم بطوری که دیوید گاروین در کتاب خود در حوزه مدیریت دانش می نویسد:
یکی از ارکان اصلی در بحث مدیریت دانش، فرهنگی است که به موجب آن همه ارکان سازمان مرتب می آموزند و به سمت جلو پیش می روند. طبیعی است، یادگیری سازمانی شامل گذشتن از مرزهای شکست و موفقیت است و در نهایت مدیریت دانش سبب تحریک تغییر فرهنگ سازمانی و نوآوری را موجب می گردد که این کار با برگزاری کارگاه های آموزشی و شرکت در کنفرانس های بین المللی سالهاست بین مدیران موفق رواج دارد.
شرکت در چنین محافلی نه تنها مدیران را به سمت نوآوری و خلاقیت در روش ها سوق می دهد، بلکه دامنه دانش و اطلاعات سازمانی را به روز می کند.