
نوشته دانشگاه کمبریج۳ دسامبر ۲۰۲۵ -نقشه سرزمین مقدس لوکاس کراناخ بزرگ در عهد عتیق کریستوفر فروشاور-نقشه سرزمین مقدس لوکاس کراناخ بزرگ در عهد عتیق کریستوفر فروشاور (زوریخ، ۱۵۲۵) در کتابخانه رن، کالج ترینیتی، کمبریج. منبع: استاد و اعضای کالج ترینیتی، کمبریج
یک مطالعه جدید کمبریج نشان میدهد که چگونه اولین کتاب مقدس چاپ شده با نقشه، که در سال ۱۵۲۵ با سرزمین مقدس که به طور تصادفی معکوس شده بود منتشر شد، در نهایت چیزی بسیار فراتر از تصاویر کتاب مقدس را تغییر داد.
اولین کتاب مقدسی که شامل نقشه سرزمین مقدس بود، در سال ۱۵۲۵ منتشر شد و امسال پانصدمین سالگرد خود را جشن میگیرد. اگرچه این نقشه به اشتباه چاپ شده بود – مدیترانه در شرق قرار داده شده بود – اما وجود آن استاندارد جدیدی را تعیین کرد که طبق یک مطالعه اخیر کمبریج، هنوز هم بر نحوه تصور مرزهای مدرن تأثیر میگذارد.
ناتان مکدونالد، استاد تفسیر عهد عتیق در دانشگاه کمبریج، میگوید: «این همزمان یکی از بزرگترین شکستها و پیروزیهای صنعت نشر است. آنها نقشه را برعکس چاپ کردند، به طوری که مدیترانه در شرق فلسطین به نظر میرسد. مردم اروپا اطلاعات کمی در مورد این بخش از جهان داشتند که به نظر میرسد هیچ کس در کارگاه متوجه آن نشده بود. اما این نقشه کتاب مقدس را برای همیشه متحول کرد و امروزه اکثر کتابهای مقدس حاوی نقشه هستند.»
در تحقیقاتی که در مجله مطالعات الهیات منتشر شده است، پروفسور مکدونالد توضیح میدهد که نقشه لوکاس کراناخ بزرگ، که در زوریخ تهیه شده بود، نه تنها کتاب مقدس را به اثری همسو با رنسانس تبدیل کرد، بلکه بر ایدههای نوظهور در مورد سازماندهی سرزمینی نیز تأثیر گذاشت.
مکدونالد میگوید: «به اشتباه فرض شده است که نقشههای کتاب مقدس از غریزه اولیه مدرن برای ایجاد نقشههایی با تقسیمات سرزمینی کاملاً مشخص پیروی کردهاند.» «در واقع، همین نقشههای سرزمین مقدس بودند که انقلاب را رهبری کردند. با دسترسی بیشتر مردم به کتاب مقدس از قرن هفدهم، این نقشهها درکی از چگونگی سازماندهی جهان و جایگاه آنها در آن را گسترش دادند. این همچنان بسیار تأثیرگذار است.»
تنها تعداد انگشتشماری از عهد عتیق کریستوفر فروشاور مربوط به سال ۱۵۲۵ هنوز در کتابخانههای سراسر جهان وجود دارد. یکی از این نسخههای نادر در کتابخانه رن کالج ترینیتی کمبریج نگهداری میشود.در داخل این جلد، نقشه کراناخ هم مکانهای کلیدی مرتبط با سرگردانی در بیابان و هم تقسیم سرزمین موعود به دوازده منطقه قبیلهای را نشان میدهد. این مرزها نشاندهنده علاقه خاص مسیحیان به ادعای تاریخی بر مکانهای مقدس مرتبط با عهد عتیق و عهد جدید بود.
کراناخ از سنتهای نقشهبرداری قرون وسطایی اولیه که اسرائیل را به عنوان مجموعهای از نوارهای زمینی به طور منظم جدا از هم به تصویر میکشیدند، الهام گرفت، سبکی که تحت تأثیر جوزفوس، مورخ یهودی قرن اول میلادی، قرار گرفت که تلاش کرد روایتهای جغرافیایی اغلب متناقض کتاب مقدس را هماهنگ کند.
به گفته مکدونالد، «یوشع ۱۳ تا ۱۹ تصویر کاملاً منسجم و ثابتی از سرزمینها و شهرهایی که قبایل مختلف اشغال کرده بودند، ارائه نمیدهد. اختلافات متعددی وجود دارد. این نقشه به خوانندگان کمک میکرد تا مسائل را درک کنند، حتی اگر از نظر جغرافیایی دقیق نبود.»
مطالعه تحتاللفظی کتاب مقدس به ویژه در اصلاحات سوئیس نقش محوری داشت و بنابراین، مکدونالد میگوید: «جای تعجب نیست که اولین نقشه کتاب مقدس در زوریخ منتشر شد.»
مکدونالد، عضو کالج سنت جان کمبریج، استدلال میکند که با تأکید روزافزون بر قرائت تحتاللفظی کتاب مقدس، نقشهها به نشان دادن این نکته کمک کردند که وقایع در زمان و مکان قابل تشخیص رخ دادهاند.
در دنیای اصلاحات که در آن تصاویر خاصی ممنوع بود، نقشههای سرزمین مقدس مجاز شدند و به منبع جایگزینی برای احترام به مقدسات تبدیل شدند.
مکدونالد میگوید: «وقتی مردم به نقشه کراناخ نگاه میکردند و در کوه کرمل، ناصره، رود اردن و اریحا توقف میکردند، به یک زیارت مجازی برده میشدند. در ذهن خود، آنها در سراسر نقشه سفر میکردند و با داستان مقدس روبرو میشدند.»
مکدونالد معتقد است که گنجاندن نقشه کراناخ، لحظهای محوری در تحول کتاب مقدس بود و شایسته توجه بیشتری است. تغییرات شناختهشدهتر شامل انتقال از طومار به نسخه خطی، ایجاد اولین کتاب مقدس تک جلدی قابل حمل (کتاب مقدس پاریس) در قرن سیزدهم؛ افزودن فصلها و آیات؛ افزودن مقدمههای جدید در دوران اصلاحات؛ و به رسمیت شناختن گفتههای نبوی به عنوان اشعار عبری در قرن هجدهم است. مکدونالد میگوید: «کتاب مقدس هرگز کتابی تغییرناپذیر نبوده است. دائماً در حال تغییر است».
مکدونالد استدلال میکند که تقسیم سرزمین مقدس به سرزمینهای قبیلهای، معنای معنوی را منتقل میکرد: به ارث بردن همه چیز توسط مسیحیان. اما از اواخر قرن پانزدهم، خطوط از نقشههای سرزمین مقدس به نقشههای جهان مدرن گسترش یافتند و شروع به نشان دادن چیزی بسیار متفاوت کردند: مرزهای سیاسی. در همان زمان، این ایدههای جدید در مورد حاکمیت سیاسی به متون کتاب مقدس بازگردانده شدند.
مکدونالد میگوید: «نقشههای کتاب مقدس که قلمرو دوازده قبیله را مشخص میکردند، عوامل قدرتمندی در توسعه و گسترش این ایدهها بودند. متنی که در مورد مرزهای سیاسی به معنای مدرن نیست، به نمونهای از نظم خدا بر جهان بر اساس دولت-ملتها تبدیل شد. خطوط روی نقشهها به جای وعدههای بیکران الهی، شروع به نمادگذاری محدودیتهای حاکمیتهای سیاسی کردند. این امر نحوه درک توصیفات کتاب مقدس از فضای جغرافیایی را تغییر داد. مفاهیم اولیه مدرن در مورد ملت تحت تأثیر کتاب مقدس بودند، اما تفسیر متن مقدس خود توسط نظریههای سیاسی جدیدی که در اوایل دوره مدرن ظهور کردند، شکل گرفت. کتاب مقدس هم عامل تغییر و هم هدف آن بود.»
مکدونالد میگوید: «برای بسیاری از مردم، کتاب مقدس همچنان راهنمای مهمی برای باورهای اساسی آنها در مورد دولتهای ملی و مرزها است. آنها این ایدهها را به عنوان ایدههای معتبر کتاب مقدس و بنابراین به طور اساسی درست و صحیح میدانند.»
مکدونالد به یک فیلم استخدامی اخیر اداره گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده اشاره میکند که در آن یک مأمور مرزی در حالی که با هلیکوپتر بر فراز مرز ایالات متحده و مکزیک پرواز میکرد، از اشعیا ۶:۸ نقل قول میکند – «سپس صدای خداوند را شنیدم که گفت: «چه کسی را بفرستم؟ و چه کسی برای ما خواهد رفت؟
پروفسور مکدونالد نگران این است که بسیاری از مردم مرزها را مستقیماً کتاب مقدس میدانند. او میگوید: «وقتی از ChatGPT و Google Gemini پرسیدم که آیا مرزها کتاب مقدس هستند، هر دو به سادگی پاسخ دادند «بله». واقعیت پیچیدهتر است. ما باید نگران باشیم وقتی هر گروهی ادعا میکند که روش سازماندهی جامعهاش زیربنای الهی یا مذهبی دارد، زیرا این ادعاها اغلب متون باستانی را سادهسازی و تحریف میکنند که انواع ادعاهای ایدئولوژیک را در زمینههای سیاسی بسیار متفاوت مطرح میکنند.»









