نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

1 آبان 1404 11:32 ق.ظ

چگونه عکس‌های رنگی از نظریه کوانتوم پیشی گرفتند و جایزه نوبل ۱۹۰۸ را از آن خود کردند

چگونه عکس‌های رنگی از نظریه کوانتوم پیشی گرفتند و جایزه نوبل ۱۹۰۸ را از آن خود کردند

۲ اکتبر ۲۰۲۵، عکس از نویسنده: کایف شیخ-فرآیند لیپمن امواج نور را مستقیماً برای بازتولید رنگ‌ها ثبت می‌کرد.ویکی‌مدیا کامنز/ – ۱ ۲ ۳

وقتی گابریل لیپمن جایزه نوبل فیزیک ۱۹۰۸ را دریافت کرد، این کار را برای اختراعی انجام داد که خودش اذعان داشت کاربرد عملی محدودی دارد. روش عکاسی رنگی او، مبتنی بر تداخل نوری، نیاز به نوردهی حداقل یک دقیقه در نور کامل خورشید داشت. او در سخنرانی نوبل خود اعتراف کرد: «برای پرتره خیلی طولانی است»، و با یک مشاهده تسلیم‌آمیز به پایان رساند: «زندگی کوتاه  و پیشرفت کند است.»

لحظه عجیب و خاموشی بود. فیزیک در آغاز قرن بیستم مملو از اکتشافات با اهمیت ماندگار بود. جی. جی. تامسون در سال ۱۹۰۶ به خاطر کشف الکترون مورد تقدیر قرار گرفت. آلبرت مایکلسون در سال ۱۹۰۷ با آزمایش‌های نوری دقیق خود، این افتخار را از آن خود کرد. در مقابل، تکنیک پرزحمت لیپمن در حال حاضر توسط فرآیندهای عکاسی سریع‌تر از رده خارج شده بود. سوال این نیست که چرا او آن را اختراع کرد، بلکه این است که چرا او به خاطر آن جایزه معتبر فیزیک را از آن خود کرد.

بایگانی نوبل نشان می‌دهد که لیپمن یک فرد ناشناخته نبود. بین سال‌های ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۸، او ۲۳ بار توسط ۱۲ نفر مختلف، از جمله برندگان جایزه و دانشگاهیان برجسته، نامزد دریافت جایزه شد. با این حال، هر یک از این نامزدها از فرانسه بودند.

به گفته کارل گراندین، مدیر مرکز تاریخ علم آکادمی، چنین تلاش‌های هماهنگی «در سال‌های اول» این جایزه کاملاً رایج بود. او در گفتگو با Physics World افزود که لابی‌گری ملی همیشه موفقیت را تضمین نمی‌کند: «گاهی اوقات وقتی همه اعضای آکادمی فرانسه نامزدی را امضا می‌کنند، ممکن است در یک مقطع چشمگیر باشد، اما ممکن است در جهت مخالف نیز عمل کند.»

بنابراین، اگرچه حمایت فرانسه باعث دیده شدن لیپمن شد، اما تنها عامل نبود. آنچه واقعاً در تصمیم استکهلم تأثیر گذاشت، ترکیبی از تردید در مورد نظریه جدید رادیکال و رقابت‌های شخصی دانشمندان قدرتمند بود.

در سال ۱۹۰۸، کمیته فیزیک نوبل، که در آن زمان به ریاست کنوت آنگستروم بود، در ابتدا ماکس پلانک را ترجیح داد. نظریه انرژی کوانتیزه او در حال تغییر مبانی فیزیک بود. اما کمیته با یک معضل روبرو شد. ایده‌های پلانک هنوز جدید بودند و فاقد تأیید تجربی محکمی بودند. اعطای جایزه به او به تنهایی زودهنگام به نظر می‌رسید و هیچ فیزیکدان تجربی در نظریه کوانتوم برای به اشتراک گذاشتن این افتخار نامزد نشده بود.

این عدم قطعیت، فضایی را برای شخصیت‌ها ایجاد کرد تا نتیجه را شکل دهند. سوانته آرنیوس، شیمیدان تأثیرگذار سوئدی و برنده جایزه نوبل، به شدت از پلانک حمایت کرد. رقیب او، گوستاف میتاگ-لفلر، ریاضیدان، با این نظر مخالف بود. رقابت آنها به یکی از ویژگی‌های بارز جامعه علمی کوچک استکهلم تبدیل شده بود، چیزی که به وضوح در مجموعه مقالات بصیرت‌آمیز «جوایز نوبلی که هرگز نامشان را نشنیده‌اید» مجله فیزیک ورلد به آن پرداخته شده است.

کارل گراندین اظهار داشت: «استکهلم در آن زمان جای کوچکی بود. همه یکدیگر را می‌شناختند و آنقدر بزرگ نبود که هم آرنیوس و هم میتاگ-لفلر را در خود جای دهد.» وقتی موضوع به رأی‌گیری کامل آکادمی رسید، میتاگ-لفلر از فرصت استفاده کرد. او با استفاده از تردیدها در مورد نظریه کوانتوم، علیه پلانک استدلال کرد.

نتیجه قاطع بود. پلانک تنها ۱۳ رأی دریافت کرد، در حالی که لیپمن، که به عنوان جایگزین مطمئن ذکر شده بود، ۴۶ رأی به دست آورد. میتاگ-لفلر بعدها با افتخار از نفوذ خود نوشت: «آرنیوس می‌خواست آن را به پلانک بدهد… اما گزارش او، که با این وجود موفق شده بود به اتفاق آرا توسط کمیته پذیرفته شود، آنقدر احمقانه بود که من به راحتی می‌توانستم آن را رد کنم.» یک انتخاب راحت

دستاورد لیپمن، اگرچه از نظر فنی دست و پا گیر بود، اما به راحتی قابل تقدیر بود. این دستاورد، نبوغ را بدون برانگیختن جنجال نشان می‌داد. همانطور که آنگستروم پس از آن اظهار داشت، لیپمن «بدیهی است که یک نامزد شایسته جایزه بود که هیچ اعتراضی را برنمی‌انگیزد»، حتی اگر «قوانین تابش پیشرفت مهم‌تری در علم فیزیک نسبت به عکاسی رنگی لیپمن ایجاد کنند.»

کل این رویداد نشان می‌دهد که چگونه تاریخ نوبل نه تنها توسط نبوغ، بلکه توسط زمان‌بندی، سیاست و پویایی شخصی افراد درگیر شکل می‌گیرد. همانطور که مارگارت هریس، سردبیر مجله فیزیک ورلد، اشاره می‌کند، مطالب زیادی در مورد دانشمندان برجسته‌ای که به دلیل تعصب یا شرایط نادیده گرفته شده‌اند، نوشته شده است. کمتر به عکس این موضوع اذعان می‌شود که گاهی اوقات چهره‌های دوراندیش و شایسته اما کمتر انقلابی به دلیل راحتی و آسایش ارتقا می‌یابند.

https://interestingengineering.com

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *