
۲۳ مهر ۱۴۰۴،
دکتر آرزو دهقانی
اهداف توسعه پایدار مسیر مردم و کشورهای جهان را برای دستیابی به آیندهای بهتر و پایدارتر برای همگان مشخص میکند. این اهداف نقشه راهی برای آینده بهتر است. اگر جامعه تابآور شود، میتوان با کاهش هزینههای ناشی از حوادث و بلایا به اهداف توسعه پایدار دست یافت.
آرمانها و اهداف توسعه پایدار به چالشهای جهانی همچون فقر، نابرابری، تغییراقلیم، تخریب محیطزیست، صلح و رفاه توجه ویژه دارد. توسعه پایدار ۱۷ هدف به هم پیوسته است. ۱. نبود فقر، ۲. حذف گرسنگی، ۳. سلامت مطلوب و رفاه، ۴. آموزش با کیفیت، ۵. برابری جنسیتی، ۶. آب سالم و تأسیسات بهداشتی، ۷. انرژی پاک و قابلدسترس، ۸. شغل شرافتمندانه و رشد اقتصادی، ۹. صنعت، نوآوری و زیرساخت، ۱۰. کاهش نابرابری، ۱۱. شهرها و جوامع پایدار، ۱۲. تولید و مصرف مسئولانه، ۱۳. اقدام برای اقلیم، ۱۴. زندگی زیر آب، ۱۵. زندگی روی زمین، ۱۶. صلح، عدالت و نهادهای توانمند، ۱۷. مشارکت برای آرمانها. از سوی دیگر، در سال ۲۰۲۴ در پایگاه دادهای (EM-DAT) ۳۹۳ بحران مرتبط با مخاطرات طبیعی ثبت شده که باعث ۱۶ هزار و ۷۵۳ مورد مرگومیر شده و ۱۶۷.۲ میلیون نفر را تحتتأثیر قرار گرفتهاند.
خسارات اقتصادی در مجموع ۲۴۱.۹۵ میلیارد دلار آمریکا بود. سال ۲۰۲۴ رویدادهای دمایی شدید در آسیا باعث مرگ هزاران نفر شد. خشکسالی شدید در آفریقا بیش از ۲۵ میلیون نفر را تحتتأثیر قرار داد، طوفانهای گرمسیری ویرانگر در ایالات متحده آمریکا با خسارات تجمعی بیش از صد میلیارد دلار آمریکا، مخربترین مخاطرات سال محسوب میشوند.
مطالعات نشان میدهد حوادث و بلایا بار اقتصادی ۲.۳ تریلیون دلار در سال دارد، این درحالیاست که با ۳۷۰ بیلیون دلار در سال میتوان برای ارائه خدمات سلامت پایه در کشورهای با درآمد متوسط و کم اقدام کرد. میتوان با ۱۰۰ تا ۲۸۵ بیلیون دلار برای یکبار همه کودکان دنیا را واکسینه کرد. با ۱۲۰ بیلیون دلار در هر سال سوءتغذیه کودکان را حذف کرد. با ۱۴ بیلیون دلار در هر سال آب سالم در کشورهای با درآمد متوسط و کم تأمین کرد. با ۹۳ بیلیون دلار در هر سال گرسنگی را تا ۲۰۳۰ حذف کرد. با ۲۳۰ تا ۲۸۰ بیلیون دلار در سال فقر شدید جهانی از بین خواهد رفت و با ۴۲۰ بیلیون دلار در سال آموزش باکیفیت برای کودکان در کشورهای با درآمد متوسط و کم ارائه داد. این یعنی اگر ما تابآور باشیم، با کاهش هزینههای ناشی از حوادث و بلایا میتوانیم به اهداف توسعه پایدار دست پیدا کنیم.
در جهان امروز که با چالشهای پیچیدهای از تغییراقلیم تا بحرانهای اقتصادی و اجتماعی روبهروست، مفاهیم «توسعه پایدار» و «تابآوری» بیش از هر زمان دیگری در کانون توجه قرار گرفتهاند. این دو مفهوم، نهتنها مکمل یکدیگرند، بلکه در مدیریت بحرانها بهصورت جداییناپذیری به هم پیوند خوردهاند.
بهعبارت دیگر، نمیتوان بین توسعه پایدار و تابآوری در مدیریت بحرانها تفکیک قائل شد. این دو مفهوم مانند دو بال یک پرنده هستند که نبود هر یک، پرواز بهسوی آیندهای امن، تابآور و پایدار را غیرممکن میسازد. سرمایهگذاری بر روی اهداف توسعه پایدار، درواقع سرمایهگذاری در تابآوری جامعه در برابر بحرانهای حال و آینده است تا شاید زمین برای نسلهای آینده نیز مکانی امن و قابل زندگی باشد.
تابآوری بهمعنای توانایی سیستمها، جامعهها و افراد در مقابله با حوادث و بحرانها، جذب اثرات آنها، سازگاری و بازیابی سریع است. جامعه تابآور نهتنها در برابر حوادث و بلایا و بحرانهای اجتماعی مقاومت میکند، بلکه از این تجربیات برای قویتر شدن درس میگیرد و تلاش میکند به شرایطی بهتر از قبل بحران دست پیدا کند.
اگر بخواهیم توسعه پایدار و تابآوری در بحران را درهمتنیده تعریف و برای آن برنامهریزی کنیم، ابتدا باید تابآوری زیرساختها را فراهم کنیم. تقویت زیرساختهای شهری، سیستمهای حملونقل چندوجهی، شبکههای انرژی پراکنده و هوشمند و مدیریت پایدار منابع آب، همگی همسو با اهداف توسعه پایدار و تقویتکننده تابآوری هستند.
متنوعسازی مدلهای اقتصاد و ایجاد مقاومت و انعطافپذیری آن به تابآوری در بحران کمک میکند؛ چراکه اقتصادهای تکبعدی یا بهعبارتی تکپایه و وابسته به منابعطبیعی، در برابر بحرانها آسیبپذیرترند. ایجاد سازوکار و برنامههای اقتصادی چندمنبع و چندلایه تابآوری جوامع را افزایش میدهد و دستیابی به اهداف توسعه پایدار را تسهیل میکند.
هدف دهم توسعه پایدار بر کاهش نابرابری تأکید دارد؛ چراکه جامعهای که شکاف طبقاتی عمیق، تبعیض و محرومیت داشته باشد، در مواجهه با بحرانها ناتوانتر خواهد بود. برابریهای اجتماعی، جوامع را منعطف و همدل میکند و اعتماد آنها به یکدیگر و نظام مدیریتی را افزایش میدهد و درصورت بروز بحران علاوهبر پذیرش دستورالعملهای جدید، همراهی و مشارکت جمعی برای گذار از شرایط سخت بیشتر خواهد شد.
بهجرئت میتوان گفت برنامهریزی یکپارچه اولین اقدام برای ادغام ملاحظات تابآوری در تمامی برنامههای توسعهای از سطح ملی تا محلی است. همچنین، باید بر روی زیرساختهای سبز و طبیعی همچون بیابانزدایی، درختکاری و برای مدیریت سیلاب، کنترل فرسایش و مقابله با تغییراقلیم استفاده کرد. در این مسیر باید با تقویت اقتصاد محلی از طریق حمایت از کسبوکارهای کوچک و متوسط، توسعه کشاورزی پایدار و تقویت زنجیرههای تأمین منطقهای تابآوری و البته مشارکتهای محلی را در دستیابی به اهداف پایدار افزایش داد.
قطعا در افزایش مشارکت اجتماعی آگاهیبخشی و آموزش و توانمندسازی جامعه بسیار مهم و ضروری است؛ چراکه ارتقای آگاهی عمومی و توسعه مهارتهای لازم، افراد را برای مواجهه با بحرانها آمادهتر میکند و تابآوری فردی و خانوادگی آنها را افزایش میدهد.
درنهایت برای اجرایی کردن تمام برنامههای علمی و مبتنیبر شواهد، به حکمرانی خوب نیاز است تا با ایجاد سازوکارهای هماهنگ بینبخشی و مشارکت مؤثر ذینفعان اقدامات اثربخش، نهادینه و همگانی شود.