توسط منیژه بازیار در تیر ۲۵, ۱۴۰۴ به نقل از

رسانه مسئولیت اجتماعی: در جهان معاصر، که با چالشهایی نظیر تغییرات اقلیمی، نابرابری اجتماعی و کاهش منابع طبیعی مواجه است، مفاهیمی مانند مسئولیت اجتماعی شرکتی بیش از پیش اهمیت یافتهاند.
اما این رویکرد در صورتی میتواند اثربخش باشد که با ابزارهای نوین و بینشهای مشارکتی پیوند بخورد. یکی از این ابزارها، نوآوری اجتماعی است؛ پدیدهای که از دل نیازهای جامعه زاده میشود و میکوشد راهحلهایی پایدار، مشارکتی و فراگیر ارائه دهد.
«در جهانی که همه چیز در حال تغییر است، آنکه بر جای میماند، نه قدرتمندترین است و نه باهوشترین، بلکه کسی است که بهتر از دیگران خود را با تغییر تطبیق میدهد.» این روایت معروف چارلز داروین را اگر به جهان امروزِ کسبوکارها تعمیم دهیم، بیدرنگ به یک واقعیت کلیدی میرسیم؛ شرکتهایی که درکی نو از مسئولیت خود در برابر جامعه و محیطزیست دارند، تنها در صورتی ماندگار خواهند بود که در دل خود، نوآوری اجتماعی را بپرورانند.
نوآوری اجتماعی، مفهومی است برخاسته از نیازهای نوین جهان؛ پاسخی خلاقانه به چالشهای پیچیدهای چون نابرابری، تغییرات اقلیمی، فقر و بیعدالتی.
برخلاف نوآوریهای فناورانه که بیشتر به سودآوری مالی میاندیشند، نوآوری اجتماعی سود را بازتعریف میکند؛ نه فقط سودی برای سهامداران، بلکه برای همهی ذینفعان؛کارگران، جامعه، محیطزیست، و حتی نسلهای آینده.
شرکتها امروزه دیگر صرفاً نهادهای اقتصادی نیستند؛آنها بازیگران کلیدی توسعهی پایدارند. مسئولیت اجتماعی شرکتی، مفهومی است که از سطحیترین کمکهای خیریهای عبور کرده و به قلب استراتژیهای سازمانی نفوذ کرده است.
اما برای آنکه این مسئولیت، نه یک شعار تبلیغاتی، بلکه مسیری اثربخش برای تحول باشد، نیازمند ابزاریست که با روح زمانه همنوا باشد؛ و این ابزار، چیزی نیست جز نوآوری اجتماعی. نوآوری اجتماعی با خلق راهحلهایی جدید و مشارکتی، میتواند شکاف بین سودآوری و مسئولیتپذیری را پرکند.
بهجای آنکه تنها عدهای خاص از منافع اقتصادی بهرهمند شوند، این رویکرد بسترهایی میسازد که در آن، جامعهی محلی، زنان، جوانان، اقلیتها و اقشار کمبرخوردار نیز در طراحی، تولید و بهرهبرداری شریک شوند.
تصور کنید شرکتی در حوزهی تولید پوشاک، صرفاً به جای رعایت استانداردهای زیستمحیطی، با راهاندازی کارگاههای تولید محلی برای زنان در مناطق محروم، هم اشتغال پایدار ایجاد کند، و هم فرهنگ بازیافت و تولید سبز را ترویج دهد.
این نه تنها وجههی برند را ارتقاء میدهد، بلکه آن را به یک نیروی فعال در توسعهی اجتماعی بدل میسازد.
به تعبیر زیگموند باومن، جامعهی اخلاقی، جامعهای نیست که همه در آن نفع ببرند، بلکه جامعهای است که هیچکس در آن به حاشیه رانده نشود.
در این مسیر، نوآوری اجتماعی نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است.
جهانی که با بحرانهای اقلیمی، مهاجرتهای اجباری، و نابرابریهای فزاینده روبهروست، نیازمند رویکردهایی است که فراتر از منطق بازار عمل کنند.
شرکتها، با استفاده از ظرفیتهای خود در فناوری، سرمایهگذاری و نفوذ اجتماعی، میتوانند بازی را به نفع همه تغییر دهند؛ تنها به شرطی که نوآوری اجتماعی را بهعنوان یک سرمایهی راهبردی بشناسند، نه یک هزینهی اضافی.
«دنیای امروز بیش از هر زمان دیگری به کسانی نیاز دارد که نه فقط در سود کردن، که در سود رساندن خلاق باشند.» این پیام کلیدی مسئولیت اجتماعی شرکتی در قرن ۲۱ است؛ پیامی که با زبان نوآوری اجتماعی، شنیدنیتر و اثرگذارتر میشود.
*علی بابازاده. معاون دفتر مشارکت های مردمی و مسئولیت اجتماعی سازمان حفاظت محیط زیست