
۱۵ مه ۲۰۲۵ -هورایزن اروپا -سیاست تحقیق و توسعه -بودجه اتحادیه اروپا -نوشته دیوید متیوز
دیوید متیوز سردبیر بینالمللی مجله Science|Business است. عکسها: یرون وانهکه
سال گذشته، هنگام بازدید از آژانس نوآوری اسپریند آلمان، سوالی از من پرسیده شد که مرا گیج کرد: آیا برنامههای چارچوب تحقیقاتی اتحادیه اروپا، که برنامه فعلی آن هورایزن اروپا است، واقعاً “کار میکنند”؟
در مجله Science|Business، ما برنامههای چارچوب را که اکنون ۴۱ سال قدمت دارند و بیش از ۱۰ میلیارد یورو در سال ارزش دارند، با جزئیات کامل پوشش میدهیم. اما من هیچ پاسخ روشنی – یا در واقع پاسخی نامشخص – برای این سوال کاملاً واضح نداشتم.
این یک سوال حیاتی و به موقع است، زیرا برنامه چارچوب بعدی، FP10، که قرار است در سال 2028 آغاز شود، با تحولات بیسابقهای روبرو است و خطر تجزیه و بازسازی آن به عنوان بخشی از یک صندوق رقابتپذیری فراگیر جدید و عظیم وجود دارد. ما تا تابستان جزئیات را نخواهیم دانست، اما این میتواند به معنای کنترل بسیار بیشتر از بالا به پایین تحقیقات در خدمت قدرت اقتصادی و نظامی اروپا باشد. آیا ما به طور اساسی برنامهای را که خوب عمل میکند، شکست میخورد یا جایی بین این دو قرار دارد، دوباره تنظیم میکنیم؟
البته این سوال بارها پرسیده شده است. به طور رسمی، طبق گفته کمیسیون اروپا، برنامههای چارچوب یک موفقیت چشمگیر هستند که عمدتاً بر اساس معیارهای عملکرد است. ارزیابی نهایی Horizon 2020، سلف Horizon Europe که در سال 2020 به پایان رسید، عمدتاً شامل صدها صفحه آمار، جداول پشت جداول اعداد در مورد کیفیت ثبت اختراع، مقالات منتشر شده و مدلهای تأثیر تولید ناخالص داخلی است. به همین ترتیب، ارزیابی موقت Horizon Europe نیز مبتنی بر اعداد و ارقام است و تنها به تعداد کمی و به ندرت به نتایج ملموس، مانند اتوبوسهای پیل سوختی یا آنتیبیوتیکهای جدید، اشاره میکند.
اما به نظر نمیرسد که این رویکردِ ارائه آمار، حتی برای خود کمیسیون نیز قانعکننده بوده باشد. در غیر این صورت، چرا باید به دنبال سازماندهی مجدد اساسی برنامههای چارچوب باشد و افزایش جدی بودجه برای FP10 را منتفی بداند؟
شاید جای تعجب نباشد که استدلالهای مبتنی بر معیارها موفقیتآمیز نبودهاند. در حالی که معیارهایی مانند استنادها، اختراعات، مقالات و غیره، ظاهری عینی و علمی دارند، اما تنها شاخصهای ضعیفی برای اختراعات و ایدههای بهبودبخش زندگی در دنیای واقعی هستند که ما از برنامههای تحقیق و توسعه عمومی میخواهیم.
کمیسیون مدعی مزایای اقتصادی عظیمی از برنامههای چارچوب است – ۴۲۹ میلیارد یورو از Horizon 2020 در درازمدت. اما سایر بخشها، از آموزش گرفته تا زیرساختها، میتوانند پیشبینیهای مدلسازی اقتصادی انتزاعی را نیز احضار کنند و بازده عظیمی را در هزینههای عمومی ادعا کنند. بدون شک میزهای وزرای دارایی پر از این نوع گزارشهای مدلسازی است.بنابراین اگر اعداد به تنهایی نمیتوانند به طور رضایتبخشی به سوالی که در اسپریند از من پرسیده شد پاسخ دهند، چه چیزی میتواند؟
به نظر من، پاسخ در نحوه صحبت سیاستگذاران تحقیقاتی اروپایی در مورد آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی ایالات متحده (DARPA) نهفته است.
هر دو گزارش اخیر و مهم ماریو دراگی و مانوئل هیتور توصیه کردهاند که برنامههای چارچوب، نسخهای از مدل DARPA را اتخاذ کنند. خود اسپریند نیز حداقل از DARPA الهام گرفته است. هر پنل، سخنرانی اصلی و گزارش در بروکسل، این را به عنوان یک اصل بدیهی میداند که DARPA یک داستان موفقیتآمیز برای تقلید است.
اما چرا؟ فکر نمیکنم تا به حال کسی از آمار ارزیابی کمیسیون در مورد سهم تخمینی DARPA در تولید ناخالص داخلی ایالات متحده، یا تعداد اختراعات پراستنادی که تولید میکند، تعریف کرده باشد. من سعی کردم این اعداد را پیدا کنم، اما نتوانستم.
نه، به نظر من دلیل اینکه اروپاییها از دارپا تعریف میکنند ساده است. به این دلیل است که تصور میشود این آژانس به ایجاد چندین اختراع متحولکننده جهان کمک کرده است، اختراعاتی که افراد عادی نام آنها را شنیدهاند: ماوس کامپیوتر؛ GPS؛ ماهوارههای هواشناسی؛ آرپانت، پیشساز اینترنت مدرن؛ بمبافکنهای رادارگریز؛ ربات چهارپای BigDog؛ وسایل نقلیه خودران و غیره. ناگفته نماند که مشتری دارپا، ارتش ایالات متحده، همچنان به طرز مرگباری مؤثر است.
Bell Labs، که پس از جنگ جهانی دوم با ایجاد ترانزیستور، لیزر و سلول خورشیدی مبتنی بر سیلیکون، به یک روند خیرهکننده از نوآوری دست یافت، نمونه دیگری است. باز هم، مانند دارپا، هیچکس بل لبز را به دلیل تعداد استنادهایش رد نمیکند، بلکه به دلیل سابقه اختراعش است.
نحوه تحسین جهانی سازمانهایی مانند دارپا و بل لبز در بروکسل و فراتر از آن نشان میدهد که ما در نهایت به نتایج شناختهشده اهمیت میدهیم، نه به ضمیمههای معیارها. به نظر من، فهرستی از اختراعات برتر میتواند معیاری خام اما مؤثر برای موفقیت باشد، و با توجه به حمایت سیاسی بیدریغ ایالات متحده از دارپا، ابزاری بسیار مؤثرتر برای لابیگری نسبت به معیارها است.
پس بزرگترین موفقیتهای برنامههای چارچوبی چیست؟ معادل آرپای دارپا برای اتحادیه اروپا چیست؟
ما این موضوع را به صورت داخلی در Science|Business، جایی که ما برنامههای چارچوب را زندگی و نفس میکشیم، مورد بحث قرار دادیم. در حالی که چند ایده وجود داشت، ما دقیقاً سرشار از پیشنهاد نبودیم. همانطور که یکی از همکاران به من گفت: “پیشرفتهای بزرگ تجاری نادر بودهاند”. با این حال، منابع رسمی و غیررسمی در کمیسیون چندین ایده و گزارش ارسال کردند.بنابراین، ما برای ۴۱ سال، بیش از ۲۸۰ میلیارد یورو و نزدیک به ۱۳۰،۰۰۰ پروژه چه چیزی برای ارائه داریم؟ لطفاً یک درام:
GSM سیستم جهانی ارتباطات سیار FP1 و FP2 برای توسعه تجاری و استانداردسازی سیستمی که زیربنای تلفنهای همراه اولیه بود، بسیار مهم بودند، که به نوکیا و اریکسون تقریباً انحصار بازار را میداد. تسلط آنها از بین رفته است، اما آنها همچنان از بزرگترین بازیگران مخابراتی جهان هستند.
فرمت MP3 که در اوایل دهه 1990 عمدتاً توسط انجمن فرانهوفر آلمان اختراع شد، امکان فشردهسازی گسترده در میزان دادههای مورد نیاز برای ذخیره صدا را فراهم کرد و راه را برای رونق موسیقی آنلاین هموار کرد. بخشی از این امر به دلیل کمک مالی کمیسیون اروپا بود که اتحاد تحقیقاتی آلمان را مسئول آن کرد.
واکسنهای mRNA… تا حدی. شرکت داروسازی آلمانی BioNTech که در طول همهگیری به کمک آمد، از برنامههای چارچوب پنجم، ششم و هفتم حمایت دریافت کرد که به آن اجازه داد فناوری mRNA را به بلوغ برساند. کمیسیون صراحتاً mRNA را به عنوان یکی از داستانهای موفقیت بزرگ خود ذکر میکند. با این حال، خود DARPA معمولاً نقش بزرگتری در داستان mRNA دارد و BioNTech پس از مقالات کلیدی و اولیه mRNA در سالهای 2000 و 2005 تأسیس شد. یکی از مقامات سابق کمیسیون به من گفت که ادعا میکند که واکسنهای mRNA توسط اتحادیه اروپا ایجاد شده است، باید با “مقدار زیادی نمک” تلقی شود، زیرا بودجه ملی آلمان برای BioNTech بسیار مهمتر بود.
واکسن ابولا… یا حداقل یکی از آنها. ابتکار داروهای نوآورانه، که از زمان FP6 توسط برنامههای چارچوبی پشتیبانی میشود، یکی از نهادهای پشت پرده واکسن دو دوزی ابولا بود. با این حال، این تنها یکی از چندین واکسن ابولا است.
پخش صوتی دیجیتال. این استاندارد رادیویی دیجیتال نیز از یک پروژه با بودجه اروپایی در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 پدیدار شد، اگرچه تنها یکی از چندین استاندارد جهانی برای رادیو دیجیتال است.
توالییابی ژنتیکی مخمر. در سال 1992، مخمر به اولین موجود غیر باکتریایی تبدیل شد که ژنهای آن به طور کامل نقشهبرداری شد. به عنوان مثال، این امر به دانشمندان اجازه داده است تا گونههای جدیدی از مخمر را برای دم کردن با الکل کم ایجاد کنند. اما شاید مهمتر از آن، راه را برای توالییابی ژنوم انسان در سال 2003 هموار کرد.
سلولهای خورشیدی پروسکایت. اگرچه هنوز نامی آشنا نیست، اما این سلولهای خورشیدی فوق کارآمد میتوانند هزینه انرژیهای تجدیدپذیر را حتی بیشتر کاهش دهند. این یک پروژه شورای تحقیقات اروپا (ERC) بود که منجر به پیشرفت بزرگی در توسعه آنها در سال ۲۰۱۲ شد. اما طول عمر آنها هنوز برای پذیرش گسترده بسیار کوتاه است.
اولین تصویر از یک سیاهچاله. اگرچه این تصویر جذاب، که تا حدودی نتیجه بودجه ERC است، به خودی خود یک اختراع محسوب نمیشود، اما هنگام انتشار در سال ۲۰۱۹ به تیترهای جهانی تبدیل شد.
همچنین شایان ذکر است که سال گذشته، کمیسیون سندی به نام «۴۰ داستان، ۴۰ سال» منتشر کرد که فهرستی از دستاوردهای آن بود. اما به نظر من هیچ یک از آنها، به استثنای واکسنهای mRNA، به خوبی شناخته شده نیستند. برخی، مانند درمانهای سرطان mRNA، امیدوارکننده هستند، اما هنوز اثبات نشدهاند. اتحادیه اروپا همچنین گزارشهای عظیمی در مورد مشارکتهای تحقیقاتی خود منتشر کرده است، اما من نتوانستم هیچ فناوری یا ایده ملموس و شناخته شدهای را در آنها پیدا کنم. در عوض، «داستانهای موفقیت» معمولاً حکایات مبهمی در مورد مشارکت، همافزایی، گروههای کاری و موارد مشابه هستند.
برای مقایسه، بنیاد ملی علوم ایالات متحده، که تمرکزش بر علوم بنیادی است و بودجهای تقریباً مشابه Horizon Europe دارد، فهرست مشابهی را گردآوری کرده است. این بنیاد مدعی است که در کنار موارد دیگر، چاپ سهبعدی، MRI، جراحی لیزر چشم و حتی Duolingo نیز در این فهرست قرار دارند.
حال، فهرست فوق از بزرگترین دستاوردهای برنامههای چارچوب، بدون شک ناقص است؛ خوانندگان Science|Business، به شما واگذار میشود. چه داستانهای دیگری از تحقیقات تأمین مالی شده توسط اتحادیه اروپا وجود دارد که به ایجاد فناوریهای نام آشنا کمک کرده است؟ لطفاً با ما تماس بگیرید تا بتوانیم فهرست اختراعات اتحادیه اروپا را گسترش دهیم، یا اگر احساس میکنید برنامههای چارچوب اعتبار زیادی کسب میکنند، آنها را حذف کنیم.
البته در اینجا نکات احتیاطی زیادی وجود دارد. من پیشنهاد نمیکنم که فهرست اختراعات DARPA را به طور خام با فهرست برنامههای چارچوب مقایسه کنیم و یکی را برنده اعلام کنیم.برنامههای چارچوب، برخلاف دارپا، توسط نیروی تدارکات ارتش ایالات متحده برای تبدیل نمونههای اولیه به فناوری تولید انبوه پشتیبانی نمیشوند، اگرچه میتوان استدلال کرد که این یک شکست اتحادیه اروپا در پیوند دادن تحقیق (R) با تحقیق (D) است.
شورای تحقیقات اروپا کمی مورد توجه قرار میگیرد: این شورا تنها از سال ۲۰۰۷ فعالیت داشته است، بنابراین زمان بسیار کمتری نسبت به بقیه برنامههای چارچوب برای تبدیل اکتشافات خود به فناوریهای دنیای واقعی داشته است.
همچنین میتوانید استدلال کنید که تأثیر برنامههای چارچوب چیزی بیش از نتایج ملموس است: در عوض، به محققان اروپایی کمک کرده است تا به شیوهای فراتر از مرزها کار کنند که بدون پول اتحادیه اروپا هرگز اتفاق نمیافتاد.
علاوه بر این، در حالی که DARPA چیزهای شگفتانگیزی اختراع کرده است، اما با برخی از موارد وحشتناک نیز روبرو شده است: عامل نارنجی به ذهن خطور میکند. برنامههای چارچوب، حداقل تاکنون، قاطعانه غیرنظامی باقی ماندهاند.
و در نهایت، اگر این لیست برای شما غیرقابل توجه به نظر میرسد، این میتواند به سادگی یک مشکل بازاریابی باشد و ما به اندازه کافی در تاریخ برنامههای چارچوب کاوش نکردهایم تا تمام اختراعات پیشگامانهای را که تأمین مالی کرده است، کشف کنیم. به ویژه در علم تیمی بزرگ، نسبت دادن یک اختراع به یک فرد یا تأمینکننده مالی به طور فزایندهای دشوار میشود. با این اوصاف، یک مجله آنلاین کامل به نام Horizon وجود دارد که به ترویج اکتشافات اتحادیه اروپا اختصاص داده شده است، بنابراین به نظر نمیرسد که هیچکس در تلاش برای یافتن داستانهای موفقیت نباشد.
با وجود همه این موارد، من هنوز فکر میکنم فهرستی از اختراعات برتر برنامههای چارچوب، یک بررسی مفید برای بررسی این است که آیا آنها چیزهای ارزشمندی تولید میکنند یا خیر. همچنین، این فهرست، اصلاحیهای برای ارزیابیهای مبتنی بر معیارها ارائه میدهد که بر سیستم تحقیقاتی تسلط یافتهاند.
اگر لابیگران تحقیقاتی میخواهند برنامههای چارچوب را به شکل فعلی خود نجات دهند، پیشنهاد میکنم فوراً به پایگاههای داده کمکهای مالی آنها مراجعه کنند تا ببینند آیا و چگونه پول اتحادیه اروپا به ایجاد فناوریها و ایدههایی که دنیای مدرن را تغییر دادهاند، کمک کرده است. به عبارت دیگر، بیایید این فهرست را گسترش دهیم.با این حال، اگر داستانهای موفقیت دیگری وجود ندارد یا تعداد کمی از آنها یافت میشود… خب، این ممکن است نشان دهد که زمان تمرکز مجدد بر نتایج ملموس فرا رسیده است.
دیوید متیوز سردبیر بینالمللی مجله Science|Business است.