
30 ژانویه 2025 -سیاست تحقیق و توسعه -توسط رامون ویس -رامون ویس، استاد ارشد و معاون سابق امور بینالملل، در موسسه فناوری سلطنتی KTH در استکهلم و عضو هیئت مشاوران بینالمللی دانشگاه شانگهای جیاتونگ، در حال سخنرانی در دانشگاه فودان .
تنها چند هفته پس از بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، جهان شاهد یک رژیم سیاسی تنگ نظرانه و مستبد است – رژیمی که به ویژه برای علم ایالات متحده مضر است. اما برای اروپا، من معتقدم که دریچه ای از فرصت برای علم و نوآوری ارائه می دهد.
چالش های جهانی زمان ما نیاز به همکاری بیشتر و نه کمتر جهانی در تحقیق و آموزش دارد. این چالشها با سیاستهای علمی جزیرهای که در ابتدا و فقط آمریکا انجام میشود، برآورده نخواهد شد. به جای خود، اروپا می تواند برای همکاری بین المللی و آزادی آکادمیک، از جمله با چین، دفاع کند. تبدیل این فرصت به واقعیت مستلزم تلاشی هماهنگ برای تقویت اکوسیستم های تحقیق و نوآوری اروپا است. به این ترتیب، ما می توانیم رهبری علم را در سطح بین المللی بازسازی کنیم.
خلاصه ای از تاریخ: زمانی که ترامپ برای اولین بار در سال 2016 به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، سیاست علمی ایالات متحده به شدت تغییر کرد. “ابتکار چین” او در سال 2019، با پیگردهای (عمدتا بیهوده) دانشمندانی که به دروغ به جاسوسی برای چین متهم شده بودند، شغل بسیاری از محققان را ویران کرد و به علم ایالات متحده آسیب رساند. به طور رسمی، در سال 2022، بایدن، رئیس جمهور وقت آمریکا، به این ابتکار عمل پایان داد – اما در واقع نگرش سختگیرانه نسبت به چین، سیاست اصلی ایالات متحده باقی ماند. تلاش برای پیروی از این رویه در اروپا توسط تعدادی از سیاستمداران حمایت شده است. اکنون، من معتقدم که دوره جدید ترامپ تأثیر وحشتناک تری بر همکاری بین المللی خواهد داشت و تحقیقات علمی بیشتر را سیاسی می کند.
اروپا باید مسیر خود را تعیین کند
چگونه می توان سیاست علمی اروپا را در این دوران عدم اطمینان بالا مانور داد؟ اگرچه ایالات متحده یک متحد کلیدی است، اروپا باید سیاست علمی خود را برای منافع بلندمدت شهروندان خود تعریف کند. من معتقدم همکاری با چین باید بخشی از این سیاست باشد. چین در پروژه همجوشی اروپایی ITER مشارکت دارد. این کشور یکی از اعضای کلیدی سازمان بهداشت جهانی و یونسکو است و از توافق آب و هوایی پاریس که ترامپ (دوباره) خروج ایالات متحده از آن را اعلام کرد، حمایت می کند. در حال حاضر، همکاری های متعددی بین دانشگاه های اروپایی و چینی وجود دارد.
همه اینها را از روی تجربه خودم می گویم. در طول مدتی که معاون امور بینالملل مؤسسه فناوری سلطنتی KTH در استکهلم بودم، و بعداً به عنوان عضوی از هیئت مشاوران بینالمللی دانشگاه شانگهای جیاتونگ (یکی از برترین دانشگاههای مهندسی چین)، از نزدیک شاهد توسعه آموزش، تحقیق و نوآوری در چین از زمانی که سیاست “درهای باز” دنگ شیائوپینگ در سال 1978 شروع به استقبال از شرکت های خارجی کرد، حمایت از تحقیق و نوآوری هر سال افزایش یافته است – گاهی اوقات با اعداد دو رقمی. با بازگشت از بازدید از شانگهای و نانجینگ در ژانویه، دیدم که این روند همچنان ادامه دارد. چین درگیر انواع پروژه های زیرساخت علمی بزرگ است که برای دانشمندان اتحادیه اروپا بسیار جذاب خواهد بود. به موازات تحقیقات پایه، دانشگاه های چین به شدت درگیر تحقیقات کاربردی و در همکاری نزدیک با صنعت هستند. به عنوان مثال ممکن است در تولید باتری و پنل خورشیدی پیشرفت کند.
چین همچنین نشان میدهد که کشورهای کمتر توسعهیافته میتوانند با حمایت از آموزش و پژوهش به عقب برسند. ما امروز شاهد سرمایه گذاری های مشابه در هند و سایر کشورهای در حال توسعه هستیم. پیشرفت در تحقیق یک بازی حاصل جمع صفر نیست. پیشرفت در یک کشور با جابجایی مرزهای علم به نفع کل جامعه جهانی است. اروپا باید این سرمایه گذاری های علمی توسط کشورهای مشتاق را به عنوان فرصتی برای تقویت و تقویت روابط دیپلماتیک و تجاری گسترده تر با آنها ببیند. در مقابل، سیاست علمی انزواطلبانه ترامپ به ایالات متحده آسیب رسانده و جذابیت اروپا را در بازار جهانی تحقیق و توسعه افزایش خواهد داد. این جریان استعدادها را به دانشگاههای ما افزایش میدهد – در واقع، ما از قبل شاهد این هستیم. زمانی که یک ملت واحد می توانست بر علم مسلط شود مدت هاست گذشته است.
خطراتی وجود دارد – اما قابل کنترل
همکاری بین المللی – چه با چین و چه با هر کشور دیگری – خطراتی را برای مالکیت معنوی و امنیت ملی به همراه دارد. من این خطر را به حداقل نمی رسانم: گزارش هایی مبنی بر کم اهمیت جلوه دادن یا پنهان کردن پیوندهای نظامی خود توسط برخی از مؤسسات تحقیقاتی چینی وجود دارد، و در مورد ادعاهایی مبنی بر اینکه سرویس های آنلاین متعلق به چین مانند Tik-Tok داده های خصوصی را به پکن ارسال می کنند، تحریکات سیاسی زیادی وجود دارد. مطمئناً امنیت دانش برای اروپا مهم است.
اما این نگرانیها باید با آزادی آکادمیک متعادل شوند – نه صرفاً یک بحث در کنفرانس علمی، بلکه در واقع در قوانین اساسی برخی کشورها گنجانده شده است.
کشورها و بسیاری از دانشگاه ها در اروپا. وقتی صحبت از فناوریهای دوگانه به میان میآید، منافع ملی با ایجاد یک بوروکراسی جدید بررسی پروژههای تحقیقاتی تامین نمیشود. ما شاهد این هستیم که در برخی از کشورها این اتفاق می افتد و کارایی تحقیقات را کاهش می دهد. برای اطمینان، اروپا باید اطمینان داشته باشد که هر دانشگاه و هر محقق فردی مسئول و پاسخگو هستند. بسیاری از کشورها دستورالعملهایی در مورد چگونگی انجام این کار دارند و مکانیسمهای حمایتی مانند یک هیئت مشاوره ویژه برای محققان – همانطور که هلند و برخی از کشورها ایجاد کردهاند – ممکن است بهترین راه برای کمک باشد. دزدی آشکار IP باید از طریق مکانیسم های دوجانبه برخورد شود، جایی که اقدام هماهنگ اتحادیه اروپا باید از نفوذ سایر کشورها به نتایج جامعه تحقیقاتی اروپا جلوگیری کند.
اروپا از طریق تعداد بسیار زیادی از مؤسسات عالی خود در همه کشورهای عضو، جایگاه منحصر به فردی در تحقیق و توسعه دارد. جهان با چالشهای بیسابقهای مواجه است: تغییرات آب و هوایی، بیماریهای همهگیر، مقاومت باکتریایی، هوش مصنوعی، کمبود آب و موارد دیگر. همهگیری بعدی، مانند گذشته، در مرزهای اتحادیه اروپا متوقف نخواهد شد. اما علم به پاسخها کمک میکند، بسته به اینکه چقدر خوب و با چه سرعتی همکاری بینالمللی را تقویت میکنیم و جریان استعدادها را تشویق میکنیم.
اروپا می تواند در مرکز این تلاش قرار گیرد. تلاش کنونی برای محدود کردن همکاری های بین المللی باعث نگرانی بسیاری از دانشمندان در ایالات متحده شده است. اروپا به هیچ وجه نباید رویکرد مشابهی را دنبال کند.
رامون ویس، استاد ارشد و معاون سابق رئیسجمهور در امور بینالملل در موسسه فناوری سلطنتی KTH در استکهلم است. او همچنین عضو هیئت مشاوران بینالمللی دانشگاه شانگهای جیاتونگ است و قبلاً استاد مهمان در سایر دانشگاههای چین بوده و در پنلهای بینالمللی مختلف برای ارزیابی برنامههای آموزشی و تحقیقات علمی خدمت کرده است.