
نویسنده: پل ون زانت
نوآوری سنتی تنها میتواند کسبوکار شما را تا حدی پیش ببرد، و بدون تکامل فرآیندها، ممکن است پیشبرد ایدههای جدید دشوارتر از همیشه باشید. معرفی ساختارها و سیستم ها برای تدوین، سازماندهی و عمل بر اساس ایده های جدید یکی از بهترین راه ها برای بهینه سازی نوآوری داخلی است. این عمل بیشتر با نام مدیریت ایده شناخته می شود .
تعریف مدیریت ایده
مدیریت ایده فرآیندی است که به کسبوکارها اجازه میدهد تا ایدههایی را توسعه دهند، سازماندهی کنند، پرورش دهند و راهاندازی کنند تا به حداکثر پتانسیل خود دست یابند. این به طور سنتی از طریق یک نرم افزار مدیریت ایده انجام می شود، اما باید در فرهنگ کسب و کار نیز اولویت بندی شود. مهم است که ایده پردازی از نظر فرهنگی مورد تاکید قرار گیرد تا این فرآیند به تمام نقاط تماس لازم در سراسر یک سازمان برسد.
مدیریت ایده با مدیریت نوآوری متفاوت است و مستلزم اجرای چند سیستم کلیدی است. آنها را می توان به صورت زیر مشاهده کرد:
- مکانی برای توسعه و طوفان فکری ایده ها در داخل و خارج.
- درک چگونگی ارتباط ایده ها با مشکلات خاص و مسیرهای روشن برای رسیدن به یک هدف ملموس.
- ساختاری که ایدههای اولیه را میگیرد، آنها را در برابر مشکلات موجود ارجاع میدهد، و آنها را برای توسعه پرورش میدهد، و اطمینان حاصل میکند که اقدامات واقعی انجام شده است.
ایجاد و پیادهسازی یک سیستم مدیریت ایده در ابتدا میتواند دشوار باشد، بنابراین برای آسانتر کردن فرآیند، آن را به چند مرحله ملموس تقسیم میکنیم که میتوانید برای کسب و کار خود از آنها استفاده کنید.
راهنمای مدیریت ایده
توسعه و تعهد به یک چارچوب مدیریت ایده دشوار است زیرا ممکن است مطمئن نباشید از کجا شروع کنید. در اینجا چند گام محکم در چارچوب مدیریت ایده شما وجود دارد.
ایجاد اهداف و مشکلات نقطه ای
اولین قدم در فرآیند مدیریت ایده، ایجاد اهداف برای تیم خود و شروع به شناسایی مسائلی است که ممکن است به راه حل نیاز داشته باشند. مهم این است که مشکل یابی قبل از مرحله تولید ایده باشد، زیرا اگر ایده هایی را بدون هدف نهایی در ذهن داشته باشید، اکثریت قریب به اتفاق آنها بی فایده خواهند بود.
هنگامی که به اهداف فکر می کنید، سعی کنید و به این فکر کنید که می خواهید فرآیندهای داخلی شما در 6 ماه، 1 سال و 3 سال چگونه به نظر برسد و برای رسیدن به آن چه چیزی لازم است. همین طرز فکر را در نظر بگیرید و آن را به صورت خارجی در تجربه مشتری، محصول و ماشین بازاریابی خود اعمال کنید. این نقطه شروع خوبی است و به شناسایی موانع در راه رسیدن به اهداف جدیدتان کمک می کند.
چارچوب ایده بسازید
مرحله بعدی مرحله ای است که مردم بیشتر با آن راحت هستند و مرحله ایده پردازی است. این جایی است که بیشتر طوفان فکری اتفاق می افتد، اما قبل از شروع مستندسازی ایده های جدید، باید فرآیندی ایجاد کنید که این فرآیند را نه تنها یک بار، بلکه در زمان های مختلف تسهیل کند. در مورد مراحل مختلفی که می خواهید تیم ها و ایده ها در راه استقرار طی کنند فکر کنید. این می تواند یک مرحله ارجاع متقابل، مکانی برای انجام بررسی های گذشته، تمرین خاص برای حذف مفاهیم کمتر موثر و غیره باشد.
اجرای یک چارچوب ایدهپردازی از طریق یک نرم افزار آنلاین سادهترین کار است. از این ابزارها می توان برای ایجاد استراتژی و تسهیل بسیاری از جلسات طوفان فکری استفاده کرد.
همکاری و ارزیابی
هنگامی که یک نقشه راه برای برگزاری جلسات طوفان فکری خود دارید، می توانید برای یافتن راه حل های جدید همکاری کنید. این یک فرآیند بسیار منعطف است و باید در هر قالبی که برای تیم شما بهتر است انجام شود.
پس از طوفان فکری، یک روز وقت بگذارید و به ایده های خود بازگردید تا ارزیابی کنید که کدامیک از آنها بیشترین احتمال موفقیت را دارد. این ایدهها را در نظر بگیرید و عمیقتر فکر کنید که چگونه میتوان آنها را اجرا کرد و چرا اینقدر مفید هستند. این تجزیه و تحلیل زمانی مهم خواهد بود که زمان اجرای راه حل شما فرا می رسد.
پیاده سازی ایده ها و بررسی
پس از ارزیابی گزینه های خود، باید فرآیند پیاده سازی را آغاز کرده و آنچه را که به نظر می رسد بهترین کار را انجام می دهد، بررسی کنید. هر ایده ای موفق نخواهد بود، بنابراین مهم است که راه حل های بالقوه خود را قبل از عرضه به محصول نهایی خود کوچک کنید و مرور کنید. این راهحلها را در مقیاس کوچکتر پیادهسازی کنید، جایی که امیدواریم بتوانند رشد کنند و قبل از راهاندازی نهایی بازخورد داخلی دریافت کنند.
تکرار و راه اندازی
پس از اینکه بازخورد دریافت کردید، راهحلهای احتمالی را مرتب کردید و فهمیدید چه چیزی بهترین کار را انجام میدهد، وقت آن است که آن راهحل را تکرار کنید تا بیعیب و نقص باشد. چند بار تکرار کنید تا ببینید چه چیزی بهترین کار را انجام می دهد و وقتی همه چیز آماده شد، وقت آن است که ایده خود را راه اندازی کنید. این نشان دهنده پایان یک فرآیند مدیریت ایده است که نه تنها برای یک بار موفقیت، بلکه برای یافتن موفقیت بارها و بارها ساخته شده است.
مهم است که در پایان فرآیند به فکر کردن در مورد اینکه چه چیزی موثر بوده، چه چیزی موثر نیست و چگونه میتواند برای ایدهپردازی بعدی شما بهبود یابد، فکر کنید. فقط بر موفقیت تمرکز نکنید زیرا در شکست درس های بزرگی برای آموختن وجود دارد.
چرا مدیریت ایده سودمند است؟
مدیریت ایده فقط راهی برای طوفان فکری نیست و به عنوان یک راه انقلابی برای ایجاد کنش ملموس و تضمین موفقیت با ایدهپردازی، نوآوری و حل مشکل عمل می کند. به همین دلیل برای کسب و کارها فوق العاده مفید است.
یکی از دلایل سودمند بودن مدیریت ایده این است که یک ناکارآمدی واقعی را با حل مسئله موقتی حل می کند. به طور سنتی، هنگام طوفان فکری، از دست دادن ایده ها بین شکاف ها بسیار آسان است و اغلب می توان ارزشمندترین اطلاعات را پشت سر گذاشت. این تا حدودی با استفاده از یک ابزار طوفان فکری بهتر مانند نرم افزار آنلاین حل می شود، اما همچنین با استفاده از یک سیستم مدیریت ایده حل می شود. وقتی ایده ها به هم متصل و همسو نیستند، یافتن پتانسیل کامل آنها غیرممکن است. این یکی از مزایای متعدد پیاده سازی سیستم مدیریت ایده است.
افزایش سرعت
مدیریت ایده ساختاری را فراهم می کند که سرعت ایده پردازی و اجرا را افزایش می دهد. با شناسایی مشکلات به عنوان اولین قدم و پیمودن مسیرهای روشن برای موفقیت، احتمال موفقیت ایدهها بسیار بیشتر است و میتوانند سریعتر و کارآمدتر به جلو حرکت کنند.
نوآوری معمولا کمتر از آنچه باید سازماندهی شده است، و این چیزی است که آن را ناکارآمد می کند. فرآیندهای مدیریت ایده به شما این امکان را می دهد که فرآیند نوآوری را استاندارد و دسته بندی کنید و بنابراین سرعت تیم خود را افزایش دهید.
همکاری ذاتی
از آنجایی که تیم ها با این فرآیندها با هم تعامل دارند، مدیریت ایده ذاتاً یک فرآیند مشارکتی است. این بدان معناست که ایدههای آینده نگر از منظرهای مختلف درگیر میشوند و برای اطمینان از ریسکگریزی بیشتر در همکاری ایجاد میشوند.
این فقط در مرحله طوفان فکری اتفاق نمی افتد، بلکه همکاری باید در مراحل بررسی و تکرار نیز ادغام شود. این بدان معناست که هر ایده ای که راه اندازی می شود یک تلاش تیمی است و می تواند از یک فرآیند مشارکتی کامل بهره مند شود.
پیگیری و مدیریت بهتر
مدیریت ایده همچنین برای بخش مدیریت کسب و کار، از جمله مدیریت پروژه، سودمند است. سازماندهی و ردیابی ایدهها را بسیار آسانتر میکند و در زمان زیادی برای هر کسی که این مسئولیت را بر عهده دارد صرفهجویی میکند.
این هم به لطف برنامههای نرمافزاری درگیر در مدیریت ایده است، بلکه به لطف روشهای دستهبندی ایدهپردازی و ذخیرهسازی ایده است. از آنجایی که هر مرحله بسیار استاندارد شده است، پیگیری ایده ها در هر کجای فرآیند مدیریت ایده بسیار آسان تر می شود.