28 اوت 2012-ریک بوهان
سریع: چه جنبه ای از اجرای ناب بیشترین خدمات و کمترین اطلاعات مفید را دارد؟ من حاضرم شرط ببندم که اکثر شما فکر می کنید: “این تغییر فرهنگ است!” (یا برخی از تغییرات آن.)
بیایید یک لحظه به عنوان مثال در مورد 5S صحبت کنیم. این ساده ترین ابزار ناب است: محل کار را سازماندهی کنید و آن را مرتب نگه دارید. حتی به پنج مرحله تقسیم می شود! چه چیزی می تواند ساده تر باشد، درست است؟
حالا یک سوال دیگر: چند نفر از شما، هرچقدر هم که عملیاتتان کوچک باشد، می توانید بگویید که 5S را درست انجام داده اید ؟ مطمئنم که چند نفر از شما که دست خود را بالا میبرید، مدتهاست روی آن کار کردهاید. همچنین مطمئن هستم که شما اولین نفری خواهید بود که موافقت میکنید تا زمانی که اهمیت تغییر فرهنگ شرکت خود را به عنوان بخشی از پیادهسازی درک نکرده باشید، واقعاً پیشرفتی نداشتهاید.
صحبت در مورد نیاز به تغییر فرهنگ آسان است، اما دستیابی به آن بسیار سخت تر است. البته آموزش و آموزش کمک خواهد کرد، اما تقریباً کافی نیست. اولین قانون تغییر فرهنگ این است: تا زمانی که کسی کاری را متفاوت انجام ندهد، شروع نمی شود. تغییر فرهنگ تا زمانی که تقریباً هر کسی کاری را متفاوت انجام ندهد، باقی نمی ماند. تا زمانی که همه امروز همان کاری را که دیروز انجام داده اند انجام می دهند، هیچ یک از ابزارهای ناب در طول زمان موثر نخواهد بود.
در اینجا داستانی وجود دارد که نظر من را نشان می دهد: یک بار با یک شرکت خوب تماس گرفتم که درخواست “آموزش تجدید 5S برای سرپرستان” را داشت.
“چرا به آموزش تجدید 5S برای سرپرستان نیاز دارید؟” من پرسیدم.
زیرا آنها یک کارگاه دو ساعته برای پیاده سازی 5S داشتند و آن را انجام نمی دهند. آنها باید دوباره آموزش ببینند.
“آیا آموزش شامل دستورالعمل های خاصی در مورد نحوه پیاده سازی 5S بود؟ آیا این شامل، مثلاً، این بود که آیا میتوانستند برچسبها و نشانیهای خانه را روی زمین بکشند یا نه و از کجا رنگ را تهیه کنند؟»
ما نمی خواهیم که آنها کف زمین را رنگ کنند.
“آیا کسی با سرپرستان فردی پیگیری کرده است تا بفهمد چرا آنها 5S را اجرا نمی کنند؟”
خیر
“آیا کسی اهداف، چارچوبهای زمانی و زمانبندیهایی را برای اجرای 5S ایجاد کرده است؟”
خیر
“آیا فرآیندی برای ردیابی پیشرفت در 5S وجود دارد؟”
نه واقعا. ما فقط می دانیم که آنها این کار را نمی کنند.
“اگر یک ناظر ابتکار عمل برای اجرای 5S را داشته باشد، چگونه شناخته می شود یا پاداش می گیرد؟”
ما زیاد به این موضوع فکر نکرده ایم.
من به آنها گفتم که مایلم در یک برنامه گسترده تر که شامل برنامه ریزی رهبری، مربیگری، و آموزش بیشتر مدیران و سرپرستان است، به آنها کمک کنم. آنها گفتند: “متشکرم، اما ما فقط یک جلسه آموزشی دو ساعته برای سرپرستان خود می خواهیم.”
در این مورد، نه ناظران و نه مدیریت کار متفاوتی انجام نمی دادند. هیچ تغییر فرهنگی ممکن نبود.
بنابراین، وقتی میگویم «کسی باید کاری را متفاوت انجام دهد» یعنی چه؟ بیایید به آن دوره آموزشی دو ساعته برگردیم: من حدس میزنم که در مورد آنچه که سرپرستان باید روز بعد، روز بعد و روز بعد از آن انجام دهند، بسیار اندک بود. من همچنین گمان میکنم که رهبری ارشد هیچ برنامهریزی برای اینکه روز بعد، روز بعد و فردای آن روز برای حمایت و تقویت کاری که سرپرستان انجام میدهند، انجام نداده باشد.
تغییر فرهنگ زمانی اتفاق نمیافتد که افراد درون سازمان چیز جدید و متفاوتی را بدانند، یا زمانی که قصد متفاوتی دارند، یا متفاوت فکر میکنند، یا اینکه فلسفه مدیریتی متفاوتی دارند. این فقط زمانی شروع می شود که افراد درون سازمان کاری متفاوت انجام می دهند و زمانی ادامه می یابد که در طول زمان به انجام کاری متفاوت ادامه دهند.
بیایید یک کلاس دو ساعته متفاوت را برای سرپرستان و مدیران خود تصور کنیم. در کلاس ما، 30 دقیقه اول صرف این می شود که 5S چیست. بقیه کارگاه به این اختصاص دارد که سرپرستان برنامهای را برای مناطق خود تنظیم کنند که چه زمانی تیمهای خود را برای انجام فعالیتهای 5S دور هم جمع میکنند. همچنین برای آشنا ساختن آنها با فرآیند خود ممیزی که از آنها انتظار می رود انجام دهند، استفاده می شود. به نوبه خود، مدیران برنامه ریزی می کنند تا برنامه ها را تقویت کنند، تیم ها را در بررسی های خود همراهی کنند و پیاده روی های روزانه را انجام دهند. این تنها راه برای پیشبرد 5S نیست، اما بر روی عمل و انجام کاری متفاوت تمرکز دارد.
برخی این را می خوانند و من را به ساده سازی بیش از حد مسائل متهم می کنند. آنها ممکن است بگویند: “همه اینها چیزهای بیشتری از اضافه کردن چند چیز به برنامه روزانه یک فرد وجود دارد.” حتی اگر یک نفر چیزهای جدیدی را به برنامه روزانه خود اضافه کند، این سوال وجود دارد که آیا آن کارهای جدید به طور موثر انجام خواهند شد. من با آن نکات بحث نمی کنم، اما تا زمانی که چیزی متفاوت به برنامه روزانه فرد اضافه نشود، تغییر فرهنگ آغاز نخواهد شد. تا زمانی که هرکس چیزی متفاوت در برنامه خود نداشته باشد…و آن را حفظ نکند…تغییر فرهنگ پایدار نخواهد بود.