نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

6 دی 1403 2:59 ب.ظ

هزینه های پنهان بچینگ ( کار غیر پیوسته )

هزینه های پنهان بچینگ ( کار غیر پیوسته )

27 جولای 2017 -جیمی فلینچباگ

برای جریان مداوم کار تلاش کنیم یا نه؟ در حالی که فرآیندهای خاصی از پیگیری جریان مداوم به دستاوردهای فوری دست می یابند، بسیاری از آنها بارهای ناشی از تعقیب را بیشتر از دستاوردها تجربه می کنند، حتی اگر وجود داشته باشد. اکنون بارهای ناشی از یک لنز ناب، به سادگی ،  موانع یا مشکلاتی هستند که باید حل شوند که فرآیند کلی را کارآمدتر و معمولاً مؤثرتر می کند. اما این اغلب نیاز به یک دید طولانی دارد (بسته به تعریف شما از طولانی)، و پیگیری رها می شود.

یکی از فرصت‌های از دست رفته رایج، عدم مشاهده تأثیر دسته‌بندی کار غیر مداوم بر مشتری (داخلی یا خارجی) در پایین‌دست فرآیند است. آیا واقعاً درک می کنید که دسته بندی شما چگونه بر دیگران تأثیر می گذارد؟ تاثیر دسته بندی کار ما به احتمال زیاد در فرآیندهای پایین دستی یا برای مشتری فوری شما بیشتر است.

یکی از نمونه های مورد علاقه من روند ترخیص از بیمارستان است. شما به هر دلیلی در بیمارستان بستری شده اید و آماده رفتن به خانه هستید. این اتفاق اول نمی افتد، زیرا پرستاران تغییر شیفت دارند و باید منتظر پزشکان خوب باشند. اما پرستاران نیز نمی‌خواهند تا بعد از ظهر منتظر بمانند، زیرا باید با سرویس غذا، سینی‌ها و مسائل دیگر برای هر بیمار که در آنجا حضور دارد، از طریق ناهار رسیدگی کنند. نتیجه این است که اکثریت قریب به اتفاق موارد درست قبل از ناهار اتفاق می افتد.

این ممکن است برای بیمار و پرستاران خوب باشد، اما در مورد بخش حمل و نقل چطور. باید آنها را صدا زد زیرا ویلچر را می آورند تا بیمار را ببرند و از بیمارستان خارج کنند. این منبعی آنقدر حیاتی نیست که شما ظرفیت افزایش را ایجاد کنید، و بنابراین وقتی اکثر تقاضای آنها در یک بازه زمانی 90 دقیقه ای اتفاق می افتد، آنها نمی توانند ادامه دهند. نتیجه – آنها نمی توانند ادامه دهند. و بیمار ترخیص شده ای که برایش ناهار سفارش نداده اید تا ساعت 2 بعدازظهر منتظر می ماند و هم ناامید و هم گرسنه است زیرا شما ترشحات را به صورت دسته ای جمع آوری کرده اید.

من شاهد بودم که یکی از بیمارستان‌ها دسته‌بندی می‌کرد، به تعداد دفعاتی که بر حسب ساعت برنامه‌ریزی می‌شد، نگاه می‌کردم، به دنبال افزایش تقاضا بودم، و سپس به مشکلاتی که در آن بچینگ رخ می‌داد واکنش نشان می‌دادم. نتیجه بهبود رضایت بیمار بود، به ویژه به این دلیل که فرآیند ترخیص اغلب آخرین تجربه بیمار در بیمارستان است.

ارزیابی عملکرد، در تمام طعم‌های مختلف، اغلب یک فرآیند دسته‌ای است، معمولاً در یک دسته سالانه. مشتری داخلی این فرآیند را در نظر بگیرید که کارمند بازخورد دریافت می کند. البته، شما باید با درست کردن آن شروع کنید. برخی افراد فکر می کنند که رئیس آنها مشتری درخواست رتبه و رتبه بندی کارمندان است. دیگران فکر می کنند منابع انسانی مشتری است. اما هدف اصلی ارائه بازخورد عملکرد و رفتار عملی به منظور بهبود است.

این بازخورد اغلب چگونه می آید؟ در یک دسته پایانی سال. شما بیش از 200 روز خوب کار کردید. شما هزاران فرصت برای عملکرد خوب یا اشتباه داشتید. و همه اینها در یک دسته خلاصه می شود و بلافاصله به جبران تبدیل می شود، بدون هیچ شانسی برای بهبود عملکرد شما. تصور کنید که یک پرتاب کننده بیسبال بودید و 150 زمین بازی می کردید اما فقط در پایان بازی متوجه می شوید که چگونه انجام داده اید. این مهم است که در حین اقدام، بازخورد دریافت شود. ذهن و بدن شما در واقع قادر به پردازش و استفاده از بازخورد بدون نیاز به فکر کردن از طریق آن است.

جلسات و تصمیم‌گیری‌ها یکی دیگر از مواردی است که تمایل دارد بدون درک تأثیر آن بر دیگران، دسته‌بندی شود. یکی از نمونه های مورد علاقه من مربوط به شرکتی است که سعی می کرد با داشتن یک برنامه پیشنهادی همراه با یک کمیته بهبود مستمر، کار درست را انجام دهد. کارمندان پیشنهاداتی را ارائه می‌کردند، اما کمیته CI باید آنها را بررسی و تأیید می‌کرد. کمیته CI هر دو هفته یکبار (گروه آنها) تشکیل جلسه می‌دهد، اگرچه جلسه در 50٪ موارد لغو می‌شد و در نتیجه یک دسته ماهانه برگزار می‌شد. بیشتر اوقات آنها سؤالاتی داشتند که پیشنهادات را برای روشن شدن به منبع ارسال می کردند و سپس منتظر دسته بعدی می شدند. تا زمانی که پیشنهاد تأیید شد، غیرعادی نبود که فرد جابجا شده باشد، یا پیشنهاد خود را فراموش کرده باشد، یا سایر تغییرات فرآیندی که این ایده را منسوخ می‌کند. اینگونه است که تصمیمات دسته ای منجر به هدر رفتن می شود.

درباره نویسنده

جیمی فلینچباگ | مشاور ناب، سخنران و نویسنده

جیمی فلینچباگ بنیانگذار JFlinch است، یک شرکت مشاوره که بر کمک به ایجاد فرهنگ ها، قابلیت ها، رهبری و سیستم های عاملی متمرکز است که به طور مداوم عملکرد و مقیاس دارند. جیمی با استفاده از تجربه گسترده خود در کمک به تغییر بیش از 300 شرکت، دارایی ارزشمندی برای هر شرکتی است که به دنبال راهنمایی متخصص با بهبود فرآیند، استراتژی‌های ناب و مربیگری رهبری است. زمینه های تخصص او شامل بهبود مستمر، نوآوری و کارآفرینی، مربیگری و آموزش، تحول فرآیند، استراتژی کسب و کار و طراحی سازمانی است.

https://www.industryweek.com

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *