3 سپتامبر 2024 – توسط سیتی سنت جورج، دانشگاه لندن-نمودار جریانی که فرآیند تصمیم گیری مدیریت را در مورد زمان عرضه فناوری جدید به بازار نشان می دهد. اعتبار: رابینسون و ورسیو (2004)
تحقیقات جدید از مدرسه بازرگانی بیز (کاس سابق) نشان میدهد که حضور در لبه فناوری برای اطمینان از موفقیت در بازار کافی نیست و مدیران باید از نظر استراتژیک زمان راهاندازی را برای ایجاد منبع فرصت و اعتبار برای شرکت داشته باشند.
این مطالعه که توسط دکتر توماس رابینسون، مدرس ارشد بازاریابی در Bayes، به همراه دکتر الا ورسیو، دانشیار بازاریابی در دانشکده بازرگانی Schulich، دانشگاه یورک، تورنتو رهبری شد، چارچوبی را برای هدایت سازمانها عرضه محصول در مورد بهترین موقعیتها ایجاد میکند.
این مطالعه در مجله بازاریابی منتشر شده است.
این تحقیق چهار موقعیت زمانی را که می تواند با مدیران بازاریابی مواجه شود، شناسایی می کند. دانستن ویژگیها و ویژگیهای هر دسته زمانبندی به شرکتها این امکان را میدهد تا یک استراتژی راهاندازی ایجاد کنند که منجر به موفقیت میشود:
زمانبندی همافزایی شرایط راهاندازی بهینه و مشروع است که به موجب آن یک شرکت و سهامدارانش هنجارهایی را درباره زمان وقوع اتفاقات به اشتراک میگذارند. در اینجا بازار برای یک محصول آماده است و سهامداران آماده پذیرش تغییر هستند.
زمانبندی انعطافپذیر شامل هماهنگی کم شرکتها اما تمایل زیاد ذینفعان برای تغییر است. مصرف کنندگان و سایر ذینفعان مشروعیت لحظه راه اندازی را با گشودن به ابزار احتمالی محصول آغاز می کنند. اگر شرکتی تصمیم بگیرد که محصولش برای عرضه زودهنگام کافی است، زمان بندی انعطاف پذیر می تواند به زمان بندی هم افزایی تبدیل شود، یا می تواند با به اشتراک گذاشتن خرابی های نمونه اولیه یا اطلاعات “تغذیه قطره ای” در مورد یک محصول، زمان را با مصرف کنندگان بخرد.
زمانبندی انعطافناپذیر زمانی اتفاق میافتد که ذینفعان اشتهای کمی برای تغییر انتظارات زمانبندیشان وجود داشته باشد، بنابراین شرکت باید اشتها را برای فناوری جدیدی که بتواند بر احتیاط ذینفعان در مورد آینده غلبه کند، ایجاد کند. برای حرکت از زمانبندی غیرقابل انعطاف به زمانبندی هم افزایی، مدیران باید هدفشان محدود کردن عملکرد فنی محصول یا افزایش وابستگی آن به مداخله انسانی باشد.
زمانبندی متضاد زمانی به وجود میآید که هم تمایل ذینفعان برای تغییر و هم هماهنگی شرکتها پایین باشد و راهاندازی فناوری جدید نباید در این مورد اولویت داشته باشد.
این مقاله مفهومی از نسخه 2013 تجربه واقعیت افزوده Google Glass (AR) استوار است که به دلیل راهاندازی در لحظه اشتباه شکست خورد. خود شرکت به اندازه کافی آماده نبود و مصرف کنندگان نیز آمادگی پذیرش عملکرد دستگاه را نداشتند که منجر به نامگذاری سوراخ شیشه ای شد. یک دهه بعد، مصرف کنندگان آماده فیلمبرداری عمومی و اشتراک گذاری رسانه های اجتماعی هستند. قوانین نیز به گونه ای وضع شده است که اکنون عینک هوشمند متا ری بن را به وسیله ای بسیار مطلوب تبدیل کرده است.
بنابراین، طبق تحقیقات انجام شده، راه اندازی فناوری جدید در بازار یک بازی اجتماعی است که در آن زمان بندی در هنگام درگیر شدن با ذینفعان، مسئله ای متانت و درایت است. ارائه زمان نشانه توجه، احترام و توجه است. عدم ارائه زمان کافی بی ادبانه است و مانع درک و احساس راحتی در مورد فناوری جدید می شود.
این تحقیق با بررسی جامع ادبیات به بررسی نقش زمان در مشروعیت بازار، با استفاده از پایگاه داده کامل منبع تجاری برای استخراج مقالات آکادمیک پیرامون این موضوع، پشتیبانی شد. سپس نمونه حاصل از 172 مقاله برای شناسایی مضامین کلیدی و تکرارشونده در طول زمان کدگذاری شد.
دکتر رابینسون گفت که بینش در مورد نقش زمان بندی برای شرکت ها ضروری است تا شانس موفقیت در راه اندازی را بهبود بخشند.
وی گفت: در حالی که سالانه 30 هزار محصول جدید معرفی می شود، 95 درصد با شکست مواجه می شوند. “پیشنهاد ازدواج در اولین قرار را در نظر بگیرید، درخواست برای زمان بیشتر پس از ده سال رابطه، انتظار طولانی برای تشکر از یکی از اقوام برای هدیه تولد یا سرو دسر قبل از غذای اصلی در یک مهمانی شام. ذینفعان زمان بندی قوی دارند- هنجارهای مربوط به سرعت، توالی، هماهنگی و برنامه ریزی که بر آمادگی بازار تأثیر می گذارد.
«در حالی که بازاریابان اغلب دیدگاهی خطی از فناوری دارند، تحقیقات ما در مورد زمانبندی نشان میدهد که همیشه اینطور نیست که قدیمیها به سادگی با جدید جایگزین شوند – اغلب فناوریهای قدیمی و شکستخورده بازگشتی دارند. دستهبندیهای محصولات مانند عینکهای واقعیت افزوده برخاسته از آن هستند. خاکستر خود را در “بازارهای ققنوس”، نشان می دهد که می تواند ارزشمند باشد که خرابی های قدیمی، ماشین های برقی و رسانه های اجتماعی را بررسی کنیم.
در حالی که چارچوب زمانبندی برای راهاندازی فناوریهای جدید توسعه یافته است، تحقیقات ما همچنین کاربردهای گستردهتری برای تغییر نام تجاری و ادغام، بازاریابی سیاسی، درک چرخه مد، طراحی خدمات و اقتصاد تجربه دارد.»