گرت ویلسون، 21 فوریه 2016 -اعتبار تصویر: PathDoc/Shutterstock
دشواری در شناسایی استارتآپ ها برای موفقیت، بسیاری از شرکتهای ریسکپذیر را به استفاده از یک استراتژی بیهوده « بپر و دعا کن» سوق داده است، و گاهی بیش از 1000 سرمایهگذاری انجام میدهند به این امید که با یک استارتآپ بسیار موفق خوششانس باشند که مقادیری از هزینههای دیگر آنها را جبران کند. . در مقابل، اسپینآفهای شرکتهای شناخته شده به معنای ریسک کمتری است، زیرا سرمایهگذاران دیدگاه روشنی نسبت به شهرت، زیرساختها و اعتبار شرکت مادر دارند. برای بنیانگذاران، قرار گرفتن در راس یک استارتآپ اسپینآف به جای یک استارتآپ تازه ، مزایای خود را نیز دارد – احتمالاً کمک مالی VC را راحتتر و با شرایط مطلوبتری دریافت خواهید کرد.
اسپین آف ها چگونه سرمایه های خطرپذیر را جذب می کنند؟
اسپین آف یک شرکت جدید است که از دل یک شرکت موجود تشکیل شده است. آنها در بین کسب و کار های سازمانی رایج هستند، با حدود 50 مورد در ایالات متحده تنها در هر سال، و روشن شده است که اغلب از انواع دیگر شرکت ها بهتر عمل می کنند. آنها همچنین در دانشگاهها محبوب هستند، زمانی که دانشگاهها تصمیم میگیرند نوآوریهای تحقیقاتی خود را تجاری کنند، و سابقه موفقیتآمیز مشابهی دارند – احتمال IPO آنها 108 برابر بیشتر از سایر شرکتها است.
با این حال، با وجود این، آنها در میان استارت آپ ها غیر معمول هستند. این تعجب آور نیست، با توجه به اینکه معمولاً به استارت آپ ها گفته می شود که بی وقفه بر روی یک ایده تمرکز کنند، که منجر به گرایش به چرخش به سمت بادوام ترین ایده می شود.
اما اسپین آف ها اغلب به دلایلی برای سرمایه گذاران جذاب تر هستند. بیایید در نظر بگیریم که سرمایهگذاران هنگام بررسی استارتآپها به دنبال چه چیزی هستند و چگونه مدل اسپینآف تمام جعبههای مناسب را مشخص میکند.
1. آنها خواهان فرصت های بزرگ بازار هستند. یک اسپین آف می تواند به تخصص شرکت موجود در صنعت برای قضاوت در مورد فرصت ها تکیه کند، بنابراین تیم جدید قبل از شروع کار سخت می داند که آیا بازاری برای محصولش وجود دارد یا خیر. برای مثال SitePoint را در نظر بگیرید. این یک سایت اجتماعی تاسیس شده برای توسعه دهندگان وب (رتبه الکسا 1281) است که محتوایی مانند آموزش های آنلاین و کتاب های چاپی تولید می کند. در حین اجرای سایت، مت میکیویکز و مارک هاربوتل، بنیانگذاران، متوجه شدند که تقاضاها برای یک تاپیک انجمن در مورد خرید و فروش وب سایت ها بسیار زیاد شده است. آنقدر که آنها شروع به گرفتن هزینه برای تهیه لیست کردند. این به طور غیر شهودی به رشد آن دامن زد و در نهایت آنها تصمیم گرفتند آن رشته را به عنوان یک محصول مستقل جدا کنند. Flippa متولد شد و اکنون محل اصلی خرید و فروش وب سایت ها به صورت آنلاین است.
متعاقباً، یکی دیگر از موضوعات محبوب انجمن SitePoint، بنیانگذاران را به سمت طراحی 99 بازار سوق داد، که تا به امروز بیش از 45 میلیون دلار جمع آوری کرده است و به سرعت در حال گسترش در سطح بین المللی است. اخیراً، تجربه Mickiewicz در کار با طراحان و توسعه دهندگان منجر به ایجاد DeveloperAuction شد که اکنون به عنوان سایت استخدام Hired شناخته می شود. Hired 70 میلیون دلار جمع آوری کرده و سه استارتاپ را برای سرعت بخشیدن به گسترش خود خریداری کرده است. بینشی از فرصتهای بازار که SitePoint ارائه کرد، در راهاندازی چندین استارتآپ موفق و مرتبط بسیار ارزشمند بود.
2. آنها یک محصول بادوام می خواهند. به لطف شهرتی که توسط شرکتی که آنها را ایجاد کرده است، سرمایهگذاران میتوانند راحتتر به یک اسپین آف اعتماد کنند. محصولات جدید اغلب به صورت ارگانیک به عنوان پسوندهای اصلی شروع می شوند، به این معنی که ریشه در فناوری آزمایش شده دارند. آنها همچنین می توانند از منابع موجود شرکت برای حمایت از توسعه محصول استفاده کنند تا زمانی که آن ثابت شود. مانند AdWerx که از ReverbNation، یک شرکت نرمافزاری با رشد سریع در صنعت موسیقی ساخته شد. AdWerx که یک ابزار تبلیغاتی برای مشاوران املاک و مستغلات است، علیرغم اینکه ظاهراً یک محصول کاملاً نامرتبط است، از منابع شرکت برای ساخت، آزمایش و اصلاح ایدههای خود استفاده میکرد. یکی از سرمایهگذاران آن اشاره کرد که دیدن ReverbNation که این کسبوکار فرعی را انبوه میکند، او را تشویق کرد تا در سری C خود شرکت مادر سرمایهگذاری کند.
3. آنها یک تیم مدیریتی قوی می خواهند. سرمایه گذاران همیشه قبل از بستن معاملات به دنبال تیم های مدیریتی قابل اعتماد و موثر هستند. مارک ساستر، سرمایهدار مخاطرهآمیز میگوید: «من شخصاً معتقد به ارزش 70 درصد مدیریت و 30 درصد محصول هستم. اما برای هر سرمایهگذاری، اگر تحت تأثیر تیم قرار نگیرد، گرفتن دلارهای سرمایهگذاری از آنها به یک معجزه نیاز دارد.»
داشتن مدیر عامل مناسب، کارکنان مرتبط در حوزه کاری خود، و دفتری که مانند یک دستگاه روغن کاری شده عمل می کند، در معتبر ساختن ایده کسب و کار شما بسیار ارزشمند است. این مطمئناً در مورد Quiet Logistics صدق می کند، یک ارائه دهنده تدارکات شخص ثالث که بیش از 1 میلیارد دلار کالا را برای مارک هایی مانند Bonobos، وزارت تامین، و M. Gemi ارسال می کند. این تیم یک شرکت رباتیک انبار به نام Locus Robotics را ایجاد کرد که 6 میلیون دلار از همان سرمایهگذارانی که از Quiet Logistics حمایت میکردند جمعآوری کرد، اعتقاد آنها به تیم مدیریت چنین بود.
یک شرکت مستقر می تواند بر اساس شرایط خود مذاکره کند
برای کارآفرینان نیز خوب است، نه فقط برای سرمایه گذاران. هر چه یک استارت آپ برای سرمایه گذاران جذاب تر به نظر برسد، شرکت بیشتر می تواند در مورد شرایط خود مذاکره کند. این تجربه در Fog Creek با مدیریت ما، Trello بود. به پشتوانه قدرت دستاوردهای گذشته مانند اسپین آف 400 میلیون دلاری ما، Stack Overflow، ما توانستیم پس از ایجاد Trello به سرمایه گذاران قبلی بازگردیم و شرایط خود را دیکته کنیم. علاوه بر این، با پشتوانه منابع داخلی خودمان، نیازی به تماس با سرمایه گذاران تا مرحله بسیار بعدی نداشتیم که شواهد بیشتری از کشش به دست آوردیم. نتیجه این بود که همانطور که جوئل اسپولسکی یکی از بنیانگذاران Trello گفت: “ما آنقدر مورد علاقه بودیم که حتی توانستیم خودمان را به کسانی که قبلاً در Stack Overflow سرمایه گذار بودند محدود کنیم و همچنان قیمت و شرایط مورد نظر خود را دریافت کنیم.. Trello 10.3 میلیون دلار سرمایه در محل به دست آورد.
موفقیت اسپین آف استارتآپ از دید کسبوکارهای بزرگ بیتوجه نبوده است
موفقیت رویکرد اسپینآف استارتآپ از سوی کسبوکارهای معتبر بیتوجه نمانده است. به عنوان مثال، AOL در تلاش است تا عناصر فرهنگ اسپین آف را در گروه محصولات آلفا خود بگنجاند، که هدف آن تولید یک سری محصولات آزمایشی است: “به جای اینکه یک شرط بندی بزرگ روی یک ایده بزرگ انجام دهید، که فقط می بینید که سقوط می کند و می سوزد. ما میخواهیم دستهای از ایدههای کوچکتر را انتخاب کنیم، چند ماه را صرف تبدیل هر کدام به یک محصول حداقلی کنیم و سپس آنها را در آنجا قرار دهیم و ببینیم آیا کاربران آنها را قبول دارند یا نه.»
از آنجایی که جو برای جمعآوری سرمایه و سرمایهگذاریهای سرمایهگذاری هوشمندانهتر به نظر میرسد، رویکرد اسپینآف استارتآپ میتواند برای کارآفرینانی که موقعیت خود را برای استفاده از آن موقعیت میدهند، ارزشمند باشد.
معرفی:
گرت ویلسون یکی از مدیران شرکت Fog Creek Software است، یک تجارت توسعه نرمافزار قدمتی 15 ساله که تعدادی شرکت موفق را ایجاد کرده است، از جمله Stack Overflow.