- مقدمه
خودپایداری در نوآوری موضوعی است که به استقرار و پویایی آن کمک می کند تا در مسیر خلق ارزش در زیست بوم های مختلف مدلهای تعالی نوآوری ایجاد شوند و با کیفیت بالا به جوامع عرضه شده و نهایتا فرصت های سازمانی یاد گیرنده برای تبدیل خلاقیت به نوآوری شوند.
نوآوری خودپایدار کیفیت برای یادگیری مهارتهای عملی و کارآفرینی تضمین میکند، زیرا در تبدیل نوآوری به شرکتهای تجاری بادوام کمک میکند. این امر در حوزه های مختلف مانند کشاورزی و دامداری ،گردشگری ، مسکن و صنعت و خدمات درمانی ، کارآفرینی نوین را سرعت می بخشد .
زیست بوم نوآوری خودپایدار از طریق مشارکت کسب و کار ها ، دولت ها و دانشگاهها و سایر سازمان های غیر انتفاعی رشد می کند . اصل مشارکت یک امر جدی و زیر بنایی است.
در این گزارش سعی شده است جنبه های مختلف ذیمدخل در این مقوله بررسی شوند .
- ایجاد یک اکوسیستم نوآوری خودپایدار
شرلی آن جکسون، دکترا. رئیس موسسه پلی تکنیک Rensselaer
خوشحالم که شما را به پردیس تروی موسسه پلی تکنیک رنسلر و مرکز رسانه های تجربی و هنرهای نمایشی کورتیس آر پریم خوش آمد می گویم – همانطور که ما می گوییم، EMPAC. ما خوشحالیم که میزبان نشست سالانه مرکز رشد اقتصادی (CEG) در سال 2009 هستیم.
از سال 1987، CEG متعهد به رفاه اقتصادی منطقه پایتخت و کریدور Tech Valley اطراف آن بوده است و دارایی عظیمی برای منطقه و اهمیت روزافزون آن است. ما CEG را به خاطر مأموریت سه جانبه آن – رشد شرکتهای محلی، جذب فرصتها برای سرمایهگذاری و گسترش محلی، و آمادهسازی جوامع محلی برای رشد و افزایش کیفیت زندگی، ارج مینهیم. من به مایکل تاکر رئیس CEG و هیئت مدیره CEG برای یک سال پربار دیگر تبریک می گویم.
CEG بسیار مهم است زیرا منطقه پایتخت با گسترده ترین بحران مالی از زمان رکود بزرگ، به ویژه اثرات منحصر به فرد احساس شده در ایالت نیویورک مواجه است. همانطور که فرماندار دیوید A. Paterson در گزارش اخیر اشاره می کند، افول اقتصادی چندین دهه است که برخی از بخش های ایالت را ویران کرده است. در دهه 1950، از هر سه کارگر در ایالت نیویورک، یک نفر در بخش تولید مشغول به کار بود. در حال حاضر، این یک از 20 است. در طول نیم قرن گذشته، شهرهای شمالی نزدیک به نیمی از جمعیت خود را از دست داده اند. در سال 1965، اگر ایالت نیویورک یک ایالت بود، اقتصاد آن پنجمین اقتصاد بزرگ روی کره زمین بود. در سال 2007 در رتبه سیزدهم قرار می گرفت. سقوط بزرگ اقتصادی فقط این روندهای بلندمدت را تشدید کرده است.
خبر خوب این است که نیویورک در حال پی ریزی یک آینده اقتصادی مبتنی بر نوآوری های تکنولوژیکی است. از سال 2007، استراتژی توسعه اقتصادی دولت بر پنج اصل اصلی متمرکز شده است – که پنج چشم انداز تلفظ می شود: زیرساخت، سرمایه فکری، تلاش های بین المللی، استراتژی های سرمایه گذاری و نوآوری. امروز، من بر نوآوری تمرکز میکنم – بهویژه، در مورد اینکه چگونه میتوانیم یک اکوسیستم نوآوری خودپایدار بسازیم.
اجازه دهید با یک استعاره شروع کنیم. میتوانیم نوآوری را بهعنوان یک صخره مرجانی تصور کنیم که خودش را از خودش میسازد. این تشبیه توسط دبلیو برایان آرتور، اقتصاددان و نویسنده کتاب «ماهیت فناوری چیست و چگونه تکامل مییابد» پیشنهاد شد. او پیشنهاد میکند که فناوری «زنده» است – به این معنا که صخرههای مرجانی زنده است – به این معنا که در کمکهای منحصر به فرد هر بخش رشد میکند. نقد کتاب نیویورک تایمز این را به عنوان «نگاهی عمیقاً اجتماعی از نوآوری» توصیف کرد.
برای ایجاد شالوده ای برای رقابت و رهبری اقتصادی جهانی، ما باید یک اکوسیستم نوآوری خودپایه، بسیار شبیه به یک صخره مرجانی، که در آن هر عنصر با ایفای یک نقش حیاتی و اجتماعی که بر اساس و در آن نقش تلاش دیگران دارد، شکوفا شود، ایجاد کنیم.
چطور این کار را انجام دهیم؟ چهار عنصر کلیدی لازم است. مانند معادل خود در جهان طبیعی، یک اکوسیستم نوآوری واقعی بر مجموعه پیچیده ای از روابط بین و بین این عناصر استوار است. عناصر عبارتند از:
- تمرکز استراتژیک
- ایده پردازی
- مسیرهای تبدیل
- سرمایه که سه نوع آن وجود دارد – مالی، زیرساختی و انسانی.
در نقاط تقاطع بین این عناصر است که ایده های امیدوارکننده ممکن است از بین بروند، اگر تعامل بین آنها ناکافی یا معکوس باشد. برای اطمینان از اینکه این اتفاق نمی افتد ممکن است نیاز به سیاست های جدید و رویکردهای جدید باشد.
اجازه دهید به طور خلاصه هر عنصر را بررسی کنیم.
اول، ما به وضوح به یک تمرکز استراتژیک منطقه ای نیاز داریم. فراتر از سرمایه گذاری های انجام شده، تمرکز استراتژیک ما باید شامل دو چالش فوری ملی ما باشد: انرژی و پایداری زیست محیطی و مراقبت های بهداشتی. فناوریهای تحولآفرین در هر یک مورد نیاز است و فرصتهای اقتصادی نامحدود در هر کدام تعبیه شده است. هر کدام بر اساس نقاط قوت تاریخی و جدیدتری است که در منطقه پایتخت وجود دارد.
من این افتخار را داشتم که ریاست مشترک ابتکار امنیت انرژی، نوآوری و پایداری (ESIS) شورای رقابت ایالات متحده را بر عهده بگیرم، که عناصر مورد نیاز برای ایجاد یک سیستم انرژی پایدار برای ایالات متحده را مشخص می کرد – سیستمی که به از دست دادن شغل و رفع آن می پردازد. ایجاد صنایع جدید این توصیهها که در گزارشی با عنوان « تقاضای بخش خصوصی برای راهحلهای انرژی پایدار» آمده است، در نشست ملی انرژی ماه گذشته در واشنگتن دی سی ارائه شد.
آنها نیاز به یافتن و ایجاد را در بر می گیرند:
- منابع انرژی تجدیدپذیر جدید و فن آوری های ذخیره سازی، مانند باتری های پیشرفته.
- راه هایی برای استفاده از منابع انرژی موجود با تأثیر کمتر، به عنوان مثال، چالش جذب و ذخیره کربن برای منابع انرژی فسیلی.
- زیرساخت های فیزیکی، اقتصادی و نظارتی مورد نیاز برای حمایت از تقاضای جدید برای برق، اگر قرار است آینده حمل و نقل الکتریکی باشد.
- اشکال جدید هوش در شبکه برق ملی ما – از جمله توانایی مقابله با انواع مختلف منابع انرژی. شامل
- استفاده از متناوب انرژی های تجدیدپذیر؛ و از جمله توانایی پشتیبانی از وسایل هوشمندی که در دوره های کم تقاضا برق می کشند.
در ایالت نیویورک، سنگ بنای دستور کار انرژی ما برنامه – برای تامین 45 درصد نیاز برق ایالت از طریق بهره وری و انرژی های تجدیدپذیر تا سال 2015، تلاشی که مقامات تخمین می زنند 50000 شغل جدید ایجاد می کند.
چالش بزرگ دیگر مراقبت های بهداشتی است – در جبهه پزشکی و در جبهه سیاست. صنعت مراقبت های بهداشتی از فناوری های جدید بهره مند خواهد شد که صنایع جدیدی را ایجاد خواهد کرد. اینها شامل فناوریهایی برای کاهش و درمان بیماریها میشود، که ممکن است به زودی شامل روشهای انقلابی برای استفاده از فرآیندهای بیولوژیکی برای ایجاد درمانهای جدید باشد. فناوری ممکن است به زودی توالی یابی ژنوم و توسعه دارو را چنان مقرون به صرفه کند که پزشکی شخصی به استاندارد تبدیل شود.
در جبهه سیاست، با ظهور الزامات و قوانین جدید، ما به طیف وسیعی از نوآوری های تکنولوژیکی برای کاهش هزینه های کلی مراقبت های بهداشتی و گسترش مزایا نیاز خواهیم داشت. اینها شامل سوابق الکترونیکی سلامت، و روشهای جدید برای نظارت بر وضعیت سلامت بیمار در زمان واقعی، یا اتصال اطلاعات سلامت بیمار به پایگاههای اطلاعاتی گستردهتر است. این موضوع چند وجهی همچنین شامل نقشهای چندگانه برای دولت بهعنوان تنظیمکننده سیاست، سرمایهگذار، تنظیمکننده، مصرفکننده، کاربر نهایی و تأییدکننده در چندین جبهه است.
هم امنیت انرژی و هم مراقبت های بهداشتی آماده انفجاری از پیشرفت های تکنولوژیکی هستند که صنایع کاملا جدیدی را ایجاد خواهند کرد. اما، برای حرکت رو به جلو در این عرصههای چالش برانگیز، ما به یک اکوسیستم نوآوری نیاز داریم تا راهحلها را سریعتر دنبال کنیم، شرکتهای جدید بسازیم و بنگاههای موجود را تقویت کرده و شغل ایجاد کنیم.
عنصر دوم و کلیدی تولید ایده است. تحقیقات اساسی ایدههایی را ایجاد میکند که بازی را تغییر میدهند – اغلب نتیجه خوشبینی. بنابراین، حتی در یک حالت صرفه جویانه و پس از رکود، ما باید روی توسعه انسانی سرمایه گذاری کنیم. در سالهای اخیر و در بخشهای مختلف، ما تحقیقات پایهای را برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت متوقف کردهایم. شرکتها به طور فزایندهای برای توجیه سرمایهگذاریهای پرخطر و بلندمدت مشکل پیدا کردهاند. سازمان های دولتی نیز بر روی امور ایمن و کوتاه مدت تمرکز کرده اند. این به سختی در جهانی – و اقتصادی – که به ایده های روشنگر، اکتشافات چشمگیر و فناوری های تحول آفرین نیاز دارد، منطقی نیست.
دانشگاه ها در اینجا بازیگران مهمی هستند، زیرا تحقیقات پایه به طور یکپارچه با مأموریت آموزش متحد می شود. کمک اولیه دانشگاه ها به اکوسیستم، آموزش جوانان باهوش و با انگیزه است – افرادی که سوالات جالب و دشواری می پرسند، که ممکن است ده ها سال طول بکشد تا به آنها پاسخ داده شود. از چنین اکتشافات باز، صنایع پر رونقی متولد می شوند.
برای شوخ طبعی: این یک دانشجوی رنسلر بود که سال گذشته یک اندامک سلولی مصنوعی به نام دستگاه گلژی اختراع کرد که مولکولهای پیچیده قند را میسازد. گلژی مصنوعی برای تولید داروهای مبتنی بر قند، از جمله نسخه ایمن و مصنوعی هپارین رقیقکننده خون، که یکی از داروهایی است که به طور گسترده تجویز میشود، نوید زیادی را نشان میدهد. پس از مرگ بیش از 80 نفر در سال 2007 بر اثر هپارین آلوده و مشتق شده از حیوانات، پروفسور رنسلر رابرت لینهارت و گروهش به کشف منبع آلودگی کمک کردند. اندکی پس از آن، دکتر لینهارت از ایجاد موفقیت آمیز هپارین مصنوعی مهندسی شده زیستی خبر داد. این نتیجه پس از چندین دهه کار روی پلی ساکاریدها توسط دکتر لینهارت و همکارانش به دست آمد.
نمونه های دیگری نیز وجود دارد. محققان Rensselaer تاریکترین مادهای را ایجاد کردهاند که تا به حال ساخته شدهاند، یک باتری کاغذی تولید کردهاند و برای اولین بار از دو طرف به ویروس آنفولانزا حمله کردهاند – در هر دو پروتئین H و N. این اکتشافات ممکن است کل صنایع را به گونهای متحول کند که امروز نمیتوانیم پیشبینی کنیم. تاریخ پر است از کنار هم قرار دادن حیرت انگیز هدف اولیه و کاربرد نهایی. زمانی که ما بودجه تحقیقات پایه را تامین می کنیم، در حال تامین بودجه سرندیپیتی هستیم. حتی یک ایالات متحده هشیار، مقتصد و پس از رکود اقتصادی (و ایالت نیویورک) باید روی خوش بینی سرمایه گذاری کند، زیرا بدون آن، هیچ نشاطی در اکوسیستم نوآوری وجود ندارد.
این تحقیقات اساسی در آژانس پروژههای تحقیقاتی پیشرفته دفاعی (دارپا) بود که اینترنت را به وجود آورد و فناوریهای مایکروویو برای تشخیص موشک توسعه یافتند که اکنون در درمان سرطان استفاده میشوند.
بنابراین، ما باید از دانشگاههای خود حمایت کنیم – نه فقط از آنها استفاده کنیم.
عنصر سوم، ایجاد مسیرهای تبدیل است، که عنصر دوم – تولید ایده – را به استفاده کاربردی، تجاری و اجتماعی می رساند. حفاظت، تنظیم و بهره برداری از مالکیت معنوی نمونه اصلی این امر در عمل است.
با تحریک قانون Bayh-Dole (مصوب در سال 1980)، بهره برداری عمدی از مالکیت معنوی، دانشگاه های تحقیقاتی را قوی تر از همیشه به بازار مرتبط کرده است. قانون Bayh-Dole به دانشگاه ها مالکیت نتایج تحقیقات با بودجه فدرال، حق ثبت اختراع و مجوز آنها، و به اشتراک گذاشتن حق امتیاز با محققان را می دهد، که به نوبه خود، هزاران کارآفرین جدید را ایجاد کرده است.
بدیهی است که اگر دانشگاه ها انبارهای دانش خود را باز کنند، نوآوری چیزهای زیادی به دست خواهد آورد. اما، از آنجایی که چنین دانشی مورد بهره برداری قرار می گیرد، ما باید از تمرکز مناسب بر روی مسائل اخلاقی و امنیتی که در نوآوری های تکنولوژیکی گنجانده شده اند اطمینان حاصل کنیم و مکانیسم هایی برای هوشیاری ایجاد کنیم تا این موضوعات را با تبادل آزاد متعادل کنیم.
در اینجا، در Rensselaer، دانشمندان وب از شبکه جهانی وب برای گردآوری و به اشتراک گذاری داده های علمی در مقیاسی عظیم و بی سابقه استفاده می کنند. این کار از طریق کد کامپیوتری معنایی (معروف به هستیشناسی) انجام میشود، که معنای اساسی و پیوندهایی به اطلاعات ارائهشده در یک صفحه وب ارائه میکند و پیچیدگی شدید دادههای زیربنایی را به راحتی در دسترس قرار میدهد. هدف تسریع کشف و نوآوری علمی از طریق ایجاد امکان همکاری سریع و آسان بین دانشمندان، مربیان، دانشآموزان، سیاستگذاران و حتی «دانشمندان شهروند» در سراسر جهان از طریق وب است.
یکی دیگر از مسیرهای تبدیل – انکوباتور کسب و کار – در پی بیه-دول ایجاد شد. Rensselaer یکی از اولین انکوباتورهای مستقر در دانشگاه را در سال 1980 افتتاح کرد و سایرین در سراسر منطقه برای کمک به استارتآپهای نوپا مستقر شدند. با این حال، مفهوم یکسان برای همه – ارائه خدمات استاندارد حسابداری، مشاوره حقوقی، و دسترسی به فکس و تلفن – ممکن است دیگر برای راهاندازی فناوریهای نوآورانه، به صورت رقابتی، در بازارهای جهانی کافی نباشد.
این به طور طبیعی به چهارمین و آخرین عنصر در یک اکوسیستم نوآوری موفق منجر می شود – سرمایه – سرمایه از سه نوع – مالی، زیرساختی و انسانی.
سرمایه مالی، یعنی سرمایه گذاری خطرپذیر یا اولیه، حیاتی است. ما نیاز به جذب یا ایجاد سرمایههای مخاطرهآمیز بیشتری داریم که متمرکز بر منطقه باشد
ما به یک مدل مالی جدید برای استارت آپ ها نیاز داریم. در حال حاضر، سرمایه خطرپذیر کمیاب است، و، حتی در صورت وجود، اغلب از شرکتهای دارای ریسک مطمئن یا شرکتهایی که نسبتاً نزدیک به «رفتن به بازار» هستند، پشتیبانی میکند. ما به یک مدل مالی جدید برای استارت آپ ها نیاز داریم. ممکن است بخواهیم حمایت دولت در مراحل اولیه را برای فناوری های بالقوه دگرگون کننده در نظر بگیریم. به عنوان مثال، جاناتان دوردیک، پروفسور Rensselaer و شرکای او در Solidus Biosciences (یک شرکت نوپا)، تراشههای زیستی، کشتهای سلولی ایجاد کردهاند که امکان غربالگری سریع سمیت داروها را بدون نیاز به آزمایش حیوانی فراهم میکند. Solidus شش سال را در انکوباتور Rensselaer گذراند و اخیراً دفتر مرکزی خود را منتقل کرد. این پتانسیل این را دارد که بازی را تغییر دهد، اما مشاغل شیمیایی و دارویی که بیشترین سود را دارند روی آن سرمایه گذاری نمی کنند، زیرا کاربرد آن بسیار گسترده است. در عوض، کمکهای مالی فدرال از شرکت نوپا حمایت میکند تا فناوری را افزایش داده و تجاریسازی کند.
ما همچنین ممکن است به چیزی کاملاً جدید نیاز داشته باشیم – مراکز مدیریت نوآوری. اینها می توانند تخصص مورد نظر بخش صنعت را ارائه دهند و در مورد شرایط بازار و موانع نظارتی مشاوره ارائه دهند. علاوه بر این، این مراکز میتوانند اتصالات ضروری را برای شبکه کردن یک فناوری در یک سیستم نوآوری کامل ایجاد کنند – کارآفرینان را به امکانات آزمایشی تحقیقاتی و نمونهسازی، به شرکتهای جدید یا تاسیس شده، به بازارهای محلی و جهانی متصل میکند. آنها می توانند حلقه های بازخورد ایجاد کنند و از فناوری های نوظهور با دولت ها (فدرال و ایالت) و صنعت حمایت کنند.
سرمایه فیزیکی یا زیرساخت به همان اندازه مهم است. این ممکن است شامل امکانات تحقیقاتی و همچنین توان محاسباتی، ابزار دقیق، روباتیک، و اتاق های تمیز و امکانات ساخت باشد – امکاناتی که هیچ شرکتی قادر به پرداخت آن نیست. در دانشگاه های منطقه پایتخت چنین زیرساختی وجود دارد، اما کافی نیست. علاوه بر این، اگرچه یک دانشگاه ممکن است زیرساخت های حیاتی داشته باشد، یک موسسه آموزش عالی نمی تواند صرفاً به یک پلت فرم مرحله اولیه برای مشاغل تبدیل شود یا منحصراً به منافع شرکت ها پایبند باشد. چنین تعاملی در پردیسهای دانشگاهی مملو از درگیریهای بالقوه است که ممکن است با مأموریت اصلی دانشگاه برای آموزش – یا وضعیت مالیاتی آن تداخل داشته باشد. اگرچه دانشگاه دارای زیرساخت های حیاتی است، اما یک دانشگاه نمی تواند به یک پلتفرم مرحله اولیه برای مشاغل تبدیل شود یا منحصراً به منافع شرکت ها پایبند باشد.
پس گزینه های جایگزین چیست؟
یکی از امکان ها توسعه زیرساخت هایی است که می تواند توسط صنایع نوپا به اشتراک گذاشته شود. این می تواند در یک دانشگاه در امکانات مستقل – با پادمان های مناسب – مستقر شود. مرکز محاسباتی Rensselaer برای نوآوری های نانوتکنولوژی (CCNI) یک مدل بالقوه ارائه می دهد. این پروژه در خارج از پردیس اصلی تروی، در پارک فناوری Rensselaer، پروژه مشترک IBM، ایالت نیویورک و Rensselaer است و میزبان یکی از قدرتمندترین ابررایانههای دانشگاهی جهان است. CCNI به شرکتها در هر اندازهای اجازه میدهد تحقیقات انجام دهند، دستگاهها یا فرآیندها را مدلسازی کنند و از تخصص اعضای هیئت علمی Rensselaer بهره ببرند. همچنین، قدرت محاسباتی بسیار زیادی را برای اساتید ما فراهم می کند تا در تحقیقات خود از آن استفاده کنند. این از طریق یک اتصال پهن باند بین پردیس تروی و پارک فناوری رنسلر فعال می شود.
سرمایه اصلی می تواند در مجاورت آزمایشگاه های ملی ما و سایر تأسیسات فدرال واقع شود یا می تواند توسط کنسرسیوم های صنعتی یا کنسرسیوم های دانشگاه-صنعت توسعه یابد. به عنوان مثال، دو شرکت در بخشی دیگر از کشور، CDI و vivoMedica، در تلاش هستند تا کنسرسیومی را راه اندازی کنند تا روش آزمایش سمیت قلبی داروهای جدید را تأیید کنند. همانطور که بسیاری از شما می دانید، سماتک، کنسرسیوم نیمه هادی که در سال 1987 با حمایت وزارت دفاع ایالات متحده تشکیل شد، امکان توسعه فرآیندهای تولیدی را فراهم می کند که هیچ شرکتی قادر به تامین مالی آن نبود. Sematech یک نقشه راه تحقیق و توسعه نیمه هادی ارائه کرد که به جایگاه ایالات متحده به عنوان یک رهبر در طراحی و ساخت تراشه های پیشرفته کمک کرد. Albany NanoTech نمونه ای از امکانات دانشگاهی است که از چنین تلاشی پشتیبانی می کند و خانه Sematech North است.
در نهایت – اما به همان اندازه مهم – یک اکوسیستم نوآوری باید دارای سرمایه انسانی باشد. شکاف فزاینده بین نیاز ما به دانشمندان، ریاضیدانان، مهندسان و متخصصان فن آوری ماهر و شکست ما در تولید آنها همان چیزی است که من آن را “بحران آرام” نامیده ام. این همه تلاش های ما برای تحریک نوآوری را خنثی می کند مگر اینکه به آن رسیدگی شود. ما باید تدریس در علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات – زمینه های STEM – را از اولین روزهای تحصیل کودک بهبود دهیم. هر بخش – دانشگاه ها، دولت، صنعت – باید به یک تلاش آموزشی جامع برای توسعه و استقرار نیروی کار فناوری کمک کند. مؤسسات آکادمیک می توانند به صورت منطقه ای برای ارائه برنامه های سازگار با مسیرها و مأموریت های موجود خود همکاری کنند. برنامه TEC-SMART در کالج جامعه دره هادسون (HVCC) که به منظور کمک به تامین نیروی کار ماهر فنی برای گلوبال فوندریس است، یک نمونه نوپا است. ما همچنین باید بیشتر تلاش کنیم تا استعدادهای خارج از کشور را حفظ کنیم.
دولت فدرال در حال تشویق اصلاحات آموزشی در سطح ایالتی با صندوق 4.35 میلیارد دلاری “مسابقه به سمت بالا” – کمک های مالی وزارت آموزش ایالات متحده به ایالت هایی که در جهت نوآوری و اصلاحات آموزشی کار می کنند، و برنامه 650 میلیون دلاری “سرمایه گذاری در نوآوری” که بخشی از سرمایه گذاری تاریخی 5 میلیارد دلاری در اصلاح مدارس در قانون بازیابی و سرمایه گذاری مجدد آمریکا (ARRA). برخی اکنون این را آغاز یک “انقلاب آرام” در آموزش می نامند.
به نوبه خود، Rensselaer گفتگوی پیشرونده ای را در سراسر ایالت در مورد راه های بهبود آموزش STEM PK-20 با تمرکز بر K-12 در ایالت نیویورک هدایت می کند – تا نسل بعدی دانش آموزان نیویورک را برای نوآوری آماده کند. رقابت در اقتصاد جهانی مبتنی بر دانش و فناوری. این ابتکار که توسط بنیاد بیل و ملیندا گیتس تامین می شود، تابستان گذشته با یک گفتگوی افتتاحیه دو روزه در Rensselaer راه اندازی شد. بیش از 100 رهبر از آموزش و پرورش، دولت، تجارت و صنعت، بنیادها و سازمانهای غیرانتفاعی برای شروع گفتگوی سراسری برای شناسایی راههایی برای بهبود آموزش K-12 STEM و نتایج دانشآموزان، و افزایش تعداد دانشآموزان گرد هم آمدند. ، در ایالت نیویورک در حال مطالعه موضوعات STEM – به ویژه کسانی که از اقلیت ها و پس زمینه های کم درآمد هستند. 400 تا 500 نفر دیگر در گفتوگوهای منطقهای در سراسر ایالت در این ماه و ماه آینده شرکت میکنند – تا موضوعات اولیه را که از اولین گفتوگوها پدید آمدند، و شروع به شکلدهی برنامهای برای اقدامی که شامل مدارس K-12، دانشگاهها، صنعت میشود، و دولت – با حمایت بنیاد بیان کنند.
موضوعات اصلی، ضروری برای نوآوری، در اوایل این ماه به گروه ویژه فرماندار پترسون در زمینه تنوع بخشیدن به اقتصاد ایالت نیویورک از طریق مشارکت صنعت و آموزش عالی، که او در اوایل سال جاری ایجاد کرد، ارائه شد. ریاست آن را دیوید جی. اسکورتون، رئیس دانشگاه کورنل بر عهده دارد و شامل رهبرانی از بخشهای دانشگاهی، تجاری و دولتی است. من هم عضو هستم موضوعات اضطراری از Task Force عبارتند از:
- افزایش خط لوله ( ارتباط ) استعدادها با درگیر کردن طیف گسترده ای از بخش ها در ایجاد فرهنگ یادگیری مادام العمر در جامعه با سواد STEM و مشارکت دادن مدارس و معلمان برای آماده سازی بهتر دانش آموزان با سواد STEM برای مطالعه پیشرفته.
- ایجاد «مناطق نوآوری» که در آن سیاستها و شیوههای جدید برای همکاریهای عمومی/خصوصی، بدون محدودیت مقررات فعلی قابل آزمایش باشد. یکی از ایدههای دارای رتبه برتر،لایحه GI برای آموزش STEM بود.
- .
این نوع گفتگوها در سطح ملی ادامه دارد. برای من افتخار بزرگی بود که در آوریل گذشته توسط پرزیدنت اوباما منصوب شدم تا در شورای مشاوران رئیس جمهور در علم و فناوری (PCAST) خدمت کنم. همین هفته گذشته، در 22 و 23 اکتبر، در یک جلسه PCAST در آکادمی ملی علوم در واشنگتن دی سی شرکت کردم، که در آن سخنرانی های قابل تاملی در مورد فدرال ارائه شد.
ابتکارات آموزشی STEM و برنامه های آموزشی نوآورانه STEM. این توجه به آموزش STEM در بالاترین سطوح دولتی دلگرم کننده است.
روندهای نوآوری تشویقی در منطقه پایتخت وجود دارد Vicarious Visions.، شرکتی که بازیهای ویدیویی را توسعه میدهد، در سال 1991 توسط یک دانشجوی Rensselaer تأسیس شد که کسبوکار را به انکوباتور Rensselaer و بعداً به پارک فناوری Rensselaer منتقل کرد. با پشتیبانی اولیه زیرساختی از این دو تسهیلات، این شرکت اکنون به نزدیک به 200 کارمند افزایش یافته است و در سال 2005 به شرکت سازنده و ناشر بازی های ویدیویی اکتیویژن فروخته شد.
Albany Molecular Research, Inc. (AMRI)، یک شرکت 229 میلیون دلاری که خدمات علمی، محصولات و فناوری هایی را ارائه می دهد که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد، مسیر مشابهی را دنبال کرد. رئیس، رئیس و مدیر عامل شرکت توماس دامبرا از Rensselaer به خاطر حمایتش از AMRI در سالهای شکلگیری آن تقدیر میکند.
امسال، GE Healthcare جدیدترین مستأجر پارک فناوری Rensselaer شد و ساخت یک مرکز جدید 165 میلیون دلاری را تکمیل کرد که تصویرگرهای پیشرفته را برای دستگاههای ماموگرافی دیجیتال تولید میکند – فناوری که در GE Global Research در Niskayuna توسعه یافته است. این کارخانه در صورت بهره برداری کامل، 150 نفر را استخدام خواهد کرد و این اولین توسعه این شرکت در زمینه تولید با فناوری پیشرفته برای عملیات مراقبت های بهداشتی خود در نیویورک است.
در نهایت، Ecovative Designs، که در سال 2007 توسط فارغالتحصیلان Rensselaer، Eben Bayer و Gavin McIntyre تأسیس شد، یک شرکت مواد زیستی است که مواد بستهبندی سازگار با محیط زیست را با استفاده از فناوری اسپور قارچ، که میتواند جایگزین فوم پلاستیکی کمتر دوستدار محیطزیست شود، تولید میکند. چهار ماه پیش این شرکت از انکوباتور Rensselaer به فضای اداری جدید در جزیره گرین فارغ التحصیل شد.
همه انکوباتورهای متعدد در منطقه پایتخت، زمینه مناسبی را برای جان بخشیدن به ایده های نوآورانه از طریق انتقال فناوری و تجاری سازی فراهم می کنند. منطقه پایتخت با تکیه بر قابلیت های آنها، با تقویت تمرکز استراتژیک و ایده پردازی، با ارائه مسیرهای ترجمه و سرمایه های مالی، زیرساختی و انسانی، شروعی عالی در اکوسیستم نوآوری دارد. اما برای ارائه همه این موارد به روشهای مشارکتیتر، نه رقابتی، کارهای بیشتری باید انجام داد. همچنین ممکن است نیاز به سرمایه فیزیکی یا زیرساختی بیشتری وجود داشته باشد. مرکز رشد اقتصادی در اینجا نقش مهمی داشته و دارد.
بهینه سازی پتانسیل اقتصادی ذاتی چالش های بزرگ ما مستلزم هموارسازی راه برای مبتکران برای ایجاد ایده های جدید در شرکت های تجاری موفق است. منطقه پایتخت داراییهای عظیمی است که با همکاری – مانند صخرههای مرجانی – و با سیاستهای درست برای تشویق و حفظ رشد، یک اکوسیستم نوآوری ایجاد میکند که در آن صنایع و شرکتهای جدید میتوانند جوانه بزنند و رشد کنند. مشارکت های هر بخش آن را به همان اندازه که می دانیم غنی، متنوع و پربار خواهد کرد.
با تشکر از شما، و دوباره، به Rensselaer خوش آمدید.
- نوآوری پایدار با خودکارآمدی شروع می شود
توسط: روبن مانچا، جی. شانکارانارایانانمسائل: نوامبر / دسامبر 2021
سازمانهای هوشمند با هدف ماندن در رقابت، مدتها قبل از شیوع کووید-19 تلاش میکردند تا بهطور مداوم فرآیندها، محصولات و خدمات خود را دوباره اختراع کنند. اهمیت نوآوری، بهویژه نوآوری دیجیتال، سالهاست که بهدلیل رشد اکوسیستمهای کسبوکار دیجیتالی شده، بهطور چشمگیری در حال افزایش بوده است، به غیر از چالشهای اجتماعی و زیستمحیطی فزایندهای که نیاز به اقدام تجاری مسئولانه، و بارانی از مدلهای تجاری مبتنی بر فناوری و فن آوری های دیجیتال به سرعت در حال توسعه است .
متأسفانه، از آنجایی که سازمانها در آموزش فناوری سرمایهگذاری میکنند و ساختارهای سازمانی خود را برای تسهیل نوآوری طراحی میکنند، اغلب فراموش میکنند که به نقش مرکزی که نوآوری در ایجاد نوآوری ایفا میکند، توجه کافی داشته باشند. این امر بهویژه امروزه مشکلساز است، زیرا رشد اقتصادی در عصر دیجیتال به نوآوری پایدار بستگی ندارد و از آنجایی که همه ما برای بازگشت به محیط عملیاتی سنتیتر تلاش میکنیم، حفظ نوآوری سختتر میشود.
اگر بیماری همه گیر چیزی را ثابت کرد، این است که هیچ چیز مانند ضرورت در مورد نوآوری مادر وجود ندارد. اما خواه ناشي از بحران باشد و چه نباشد، افراد بازيگران اتمي هر سازماني هستند و در نتيجه نوآوري با آنها آغاز مي شود و از بين مي رود. همانطور که یک مقاله PwC نیم دهه قبل از شیوع بیماری همه گیر اشاره کرد، ” نوآوری فناوری در پیش است، این افراد هستند که بین موفقیت نهایی و شکست تفاوت ایجاد می کنند. به همین دلیل است که مدیران عامل به یک استراتژی مردمی برای عصر دیجیتال نیاز دارند.”
این چیزی است که سازمانها باید در هنگام برنامهریزی برای دنیای پسا کووید در ذهن داشته باشند – زمانی که به کارگیری افرادی که واقعاً قادر به نوآوری با فناوریهای دیجیتال هستند مهمتر از همیشه خواهد بود. نکته مهم دیگری که باید در نظر داشت این است که فناوریهای دیجیتال با فناوریهای سنتی متفاوت هستند، زیرا دارای ویژگیهای متمایز و منحصربهفردی هستند (آنها ماژولار، مقیاسپذیر، به آسانی ترکیب میشوند و در پلتفرمهای دیجیتال ساخته میشوند). در نتیجه، نوآوران دیجیتال با نوآوران سنتی متفاوت هستند. و این بدان معناست که توسعه آنها مستلزم آموزش و آموزش متفاوت است.
به طور سنتی، آموزش فناوری اطلاعات به جای یادگیری فنآوریها از طریق آزمایش، بر توسعه یک درک اساسی از فنآوریهای به کار رفته متمرکز شده است. اما در حالی که فرآیند نوآوری با فناوری های دیجیتال مستلزم پشتیبانی از منابع و فرآیندهای سازمانی است، توجه به این نکته مهم است که دانش در مورد فناوری دیجیتال را می توان به عنوان بخشی از فرآیند نوآوری به دست آورد. موفقیت به داشتن افراد ماهر در استفاده از فناوری دیجیتال برای رفع نیازهای تجاری، حل یک مشکل تجاری یا استفاده از یک فرصت تجاری بستگی دارد.
در نقش خود به عنوان مربیان کسب و کار، ما بر توسعه رهبران تجاری تمرکز می کنیم که می توانند با چالش های شناخته شده و غیرمنتظره از طریق نوآوری دیجیتال مقابله کنند. همانطور که پیتر دراکر تعریف می کند، نوآوری معمولاً از کاوش سیستماتیک فرصت ها ناشی می شود تا درخشش های نبوغ. هنگامی که نوآوری به حوزه دیجیتالی گسترش می یابد، به نوآوری دیجیتال تبدیل می شود. برای این مقاله، ما نوآوری دیجیتال را – که معمولاً شامل فناوری اطلاعات است یا از آن پشتیبانی میکند – به عنوان کاربرد جدید فناوریهای دیجیتال که منجر به محصولات، فرآیندها یا مدلهای تجاری جدید میشود، تعریف میکنیم.
از آنجایی که معتقدیم افراد را میتوان برای نوآوران بهتر آموزش داد، اخیراً نقش چهار عامل مختلف نیروی کار – سواد دیجیتال، گرایش کارآفرینی، خودکارآمدی کارآفرینانه و خودکارآمدی فناوری دیجیتال – را در نوآوری دیجیتال بررسی کردیم. ما 131 دانشجوی کارشناسی و 120 دانشجوی کارشناسی ارشد را که در دورههای فناوری تجربی ثبتنام کرده بودند و انتظار داشتیم تا یک یا دو سال دیگر به نیروی کار بپیوندند، بررسی کردیم. همانطور که در مقاله ما “ساخت یک مبتکر دیجیتال: پیشینیان نوآوری با فناوری های دیجیتال” اشاره شد، متوجه شدیم که درک اساسی از فناوری های دیجیتال با نوآوری با فناوری های دیجیتال مرتبط نیست. ما استدلال می کنیم که این به دلیل سرعت سریع پیشرفت فن آوری است، به علاوه روشی که یادگیری در مورد فناوری نیز بر بستری که فناوری در آن عمل می کند بر ما تأثیر می گذارد و توانایی ما را برای دیدن آن در زمینه های دیگر محدود می کند.
ما همچنین دریافتیم که قصد کارآفرین شدن (و ویژگیهای مرتبط با آن مانند ریسک پذیری و فعال بودن)
به درجه بالاتری از نوآوری دیجیتال مربوط نمی شود. اما در حالی که ما دریافتیم که سواد دیجیتال پایه و جهت گیری کارآفرینی فردی به طور قابل توجهی با نوآوری دیجیتال مرتبط نیست، هر دو خودکارآمدی کارآفرینی و خودکارآمدی فناوری دیجیتال به طور قابل توجهی و قوی با سطح بیشتری از نوآوری دیجیتال مرتبط هستند، که نشان می دهد خودکارآمدی می تواند بخش عمده ای از برنامه های آموزشی (دوباره) آکادمیک و نیروی کار باشد.
همانطور که به طور کلی توسط روانشناس آلبرت بندورا تعریف شده است، خودکارآمدی عبارت است از باور فرد به توانایی خود برای انجام وظایف، که از تجربیات بیرونی و ادراک خود ایجاد می شود. به طور مشخص، خودکارآمدی یک فرد عاملی است که نتیجه (موفقیت یا شکست) فعالیت هایی را که فرد انجام می دهد تعیین می کند. به گفته بندورا، افراد با خودکارآمدی بالا، تلاش های چالش برانگیز را به عنوان چیزی برای تسلط و تکمیل موفقیت آمیز درک می کنند تا چیزی که باید از آن اجتناب کنند. همانطور که در بالا ذکر شد، تحقیق ما به دو نوع تعریف محدودتر از خودکارآمدی نگاه کرد: خودکارآمدی کارآفرینانه و خودکارآمدی فناوری دیجیتال.
خودکارآمدی کارآفرینی عبارت است از باور فرد به توانایی خود در انجام نقش ها و رفتارهای یک کارآفرین (مدیریت، بازاریابی، کنترل مالی و غیره). این خودباوری برای نوآوری دیجیتال حیاتی است، زیرا نوآوری دیجیتال فقط به دنبال یافتن یک کاربرد نوآورانه برای فناوری دیجیتال نیست، بلکه در مورد تبدیل این نوآوری به یک مزیت تجاری است که نیاز به اقدام کارآفرینانه برای جمع آوری منابع دارد. هم مربوط به برنامه ریزی و هم اجرای طرح است. تقویت خودکارآمدی کارآفرینی افراد در بیرون آوردن نوآوران دیجیتال در نیروی کار سازمان بسیار مهم است.
در حالی که خودکارآمدی کارآفرینی محرک را فراهم میکند، خودکارآمدی فناوری دیجیتال با فناوری مورد نیاز برای برنامهریزی و اجرای نوآوری دیجیتال، چارهاندیشی میکند. مفهوم خودکارآمدی کاربر کامپیوتر (CUSE) که توسط دانشگاهیان سیمون کسیدی و پیتر اکوس معرفی شد، برای سنجش خودکارآمدی یک فرد در کارهای مرتبط با کامپیوتر طراحی شد. خودکارآمدی فناوری دیجیتال نسخه اصلاح شده CUSE است که خودکارآمدی فردی را با فناوری های دیجیتال اندازه گیری می کند. توسعه این خودباوری در توانایی نوآوری با به کارگیری و استفاده از فناوریهای دیجیتال، دومین بخش مهم در پرورش یک نوآور دیجیتال است.
بر اساس تحقیقات خود، ما چهار اصل را شناسایی کردهایم که مؤسسات و شرکتهای آموزشی میتوانند برای طراحی برنامههای آکادمیک و آموزشی که نوآوران دیجیتال را آماده میکنند، دنبال کنند.
آزمایش با فنآوریهای دیجیتال، نه فقط درک آنها، خودکارآمدی فناوری دیجیتال را ارتقا میدهد: برنامههای آموزشی که به طور خاص بر انتقال دانش در مورد فناوری تأکید میکنند، در رشد نوآوران دیجیتال بیاثر خواهند بود. تحقیقاتی که نقش مثبت تمرین در ایجاد مهارت ها را ستایش می کند (و به ناکافی بودن سخنرانی ها در توسعه مهارت اشاره می کند) ثابت می کند که یادگیری تجربی باید هنجار باشد. ما معتقدیم که پروژههای دورهای و آموزشهایی که مبتنی بر یادگیری تجربی هستند، خودکارآمدی را بهویژه در فناوریهای دیجیتال تقویت میکنند. به عنوان مثال، یادگیری برخی از لوازم الکترونیکی به افراد کمک می کند تا رفتار فناوری های اینترنت اشیا (IoT) را درک کرده و با آنها آزمایش کنند. اما برای نوآوری، افراد باید خلاقانه فرآیندهای کسب و کار را شناسایی کنند که توسط این فناوریهای دیجیتال پشتیبانی میشوند و از آنها بهره میبرند. فرد باید بتواند استراتژیهای تجاری مرتبط را برای پیادهسازی فناوری و فرآیندهای مرتبط برای کسب ارزش مفهومسازی کند. بسیار مهم است که افراد بدانند فرآیند نوآوری چه از نظر فنی و چه از نظر عملی چگونه کار می کند. این یادگیری که از طریق آزمایش با فنآوریهای دیجیتال منتقل میشود، برای ارتقای خودکارآمدی فرد در فناوری دیجیتال بسیار مهم است.
به دنبال رشد خودکارآمدی کارآفرینی باشید: ما به برنامههایی نیاز داریم که نه تنها پایههای خودکارآمدی در فناوریهای دیجیتال را در اختیار افراد قرار دهند، بلکه رشد خودکارآمدی کارآفرینی را نیز ارتقا دهند. آنها سپس شایستگی را در طراحی استراتژیهای تجاری که از فناوریهای دیجیتال استفاده میکنند، ارتقا میدهند. یادگیری از طریق آزمایش نحوه استفاده از فناوری های دیجیتال برای طراحی و بهبود فرآیندها و تعریف راه های جدید برای ایجاد، جذب و ارائه ارزش، خودکارآمدی کارآفرینی را ارتقا می دهد. همانطور که تحقیقات ما نشان می دهد، سواد دیجیتال به تنهایی هیچ تاثیری بر نوآوری دیجیتال ندارد. این فقط یادگیری فناوریهای دیجیتال نیست که خودکارآمدی (فناوری دیجیتال و کارآفرینی) لازم برای نوآوری دیجیتال را تقویت میکند، بلکه ترکیبی از این یادگیری با آزمایش فعال شامل استفاده از یادگیری برای شناسایی، طراحی و آزمایش فرآیندهای کسبوکار است.
به چارچوبهای یادگیری تجربی تکیه کنید: چرخه یادگیری تجربی Kolb به ما اطلاع میدهد که چگونه محیطهایی ایجاد کنیم که این امر محقق شود.
تقویت خودکارآمدی کارآفرینانه و دیجیتالی در افراد. Kolb یادگیری تجربی را در چهار مرحله متوالی سازماندهی می کند. در مرحله ای که کولب از آن به عنوان «تجربه ملموس» یاد می کند، افراد این فرصت را دارند که نقش فناوری های دیجیتال را در زمینه کسب و کار تجربه کنند – خواه یک مدل کسب و کار جدید باشد یا یک تغییر انقلابی در فرآیندهای کسب و کار. در مرحله بعدی، “مشاهده بازتابی”، افراد میتوانند سازمان یا واحد تجاری دیگری را در فرآیند استفاده از فناوریهای دیجیتال در تلاش برای دستیابی به هدفی مشاهده کنند. پس از این مشاهدات، افراد به این فکر میکنند که چگونه میتوانند از فناوریهای دیجیتال از طریق ایدهپردازی خلاقانه استفاده کنند، مرحلهای که کولب آن را «مفهومسازی انتزاعی» مینامد. سپس، یادگیرنده تجربی با آزمایش ایدهها «فعالانه آزمایش میکند» و این چرخه به عنوان یک فرآیند بهبود مستمر ادامه مییابد.
مراحل “مفهوم سازی انتزاعی” و “آزمایش فعال” فرد را به ایده پردازی کارآفرینانه و آزمایش کاربردهای فناوری های دیجیتال در تجارت سوق می دهد. بهبود مستمری که توسط چرخه کلب پشتیبانی میشود، اعتماد افراد را به فناوریهای دیجیتال (خودکارآمدی فناوری دیجیتال) و اعتماد آنها به توانایی آنها برای اجرای موفقیتآمیز کاربرد آن در محیطهای تجاری (خودکارآمدی کارآفرینی) را افزایش میدهد. برنامههای درسی دانشگاهی و برنامههای آموزشی به دنبال این چرخه یادگیری، خودکارآمدی را ارتقا میدهند و نوآوران دیجیتال را آموزش میدهند.
از روشهای مدیریتی پیروی کنید که از آزمایش، تأمل و تکرار پشتیبانی میکنند: خودکارآمدی باید به طور مداوم ایجاد شود. روشهای چابک مانند SCRUM و FLOW از یادگیری تجربی پشتیبانی میکنند و عناصر آزمایش و بازتاب آن را با زمینه تجاری که نوآوری دیجیتال باید در آن اتفاق بیفتد گره میزند. فرد باید برنامه های آموزشی و یادگیری تجربی و محیط کار روزانه را حول این روش ها طراحی کند.
حتی مبتکران شایسته نیز می توانند مبتکران بهتری شوند. ما به نوآوران دیجیتال نیاز داریم تا فرصتهای نوآوری دیجیتالی را که امروزه در همه صنایع وجود دارد شناسایی و از آنها بهرهبرداری کنند.
همانطور که برایان ال. دوس سانتوس، رابرت جی. فیچمن، و ژیکیانگ (اریک) ژنگ در “نوآوری دیجیتال به عنوان یک مفهوم اساسی و قدرتمند در برنامه درسی سیستم های اطلاعاتی” خاطرنشان می کنند، مداوم قانون مور به سازمان های امروزی با “نسبتا” برکت داده است. زیرساختهای دیجیتال ارزان و بهطور فزایندهای آسان برای استفاده، که به نوبه خود ظهور فناوریهای جدیدی را تسریع کرده است که تغییراتی را در نحوه زندگی و کار ما، نحوه سازماندهی شرکتها و ساختار کل صنایع ممکن میسازد. در نتیجه، نویسندگان نتیجهگیری میکنند: «برای همه دانشجویان بازرگانی مدارس MBA و فارغالتحصیلان به طور یکسان داشتن یک پایه قوی و مناسب در فناوری اطلاعات به طور کلی و نوآوری دیجیتال به طور خاص – به منظور مدیریت، رهبری و تغییر سازمانها اهمیت فزایندهای پیدا کرده است که می تواند از نوآوری دیجیتال بهره مند شود.”
اما در حالی که فناوری به طور مداوم در حال تغییر است و چشم انداز کسب و کار را تغییر می دهد، این افراد هستند و نه محصولات جانبی قانون مور که نوآوری را هدایت می کنند. و طبق تحقیقات ما، درک اساسی از فناوری های دیجیتال با نوآوری با فناوری های دیجیتال همراه نیست. در همین حال، اتکا و اعتقاد یک فرد به خودکارآمدی فرد در زمینه تلاش کارآفرینانه و استفاده از فناوری دیجیتال عاملی حیاتی است که توانایی آنها را برای نوآوری در حوزه دیجیتال پیش بینی می کند. در نتیجه، سازمانها باید افراد را به گونهای آموزش دهند که کارآفرین باشند و به تواناییهای خود برای درک، ایجاد و استقرار موفقیتآمیز فناوریهای دیجیتال اعتماد داشته باشند. با توانمندسازی خودکارآمدی های کارآفرینی و فناوری دیجیتال یک فرد، سازمان ها می توانند موقعیت استراتژیک رقابتی خود را در جهانی که توسط نوآوری های دیجیتال هدایت می شود، تضمین کنند.
https://www.uobam.com.sg/insights/china-innovation.page?path=data/uobam/china-innovationچین: 4- مورد کاوی – عصر جدیدی از نوآوری خودپایه
03 نوامبر 2022
در کشور چین برنامه های نوآوری که پشتوانه انگیزه مدرنیزاسیون پرزیدنت شی است ممکن است شاهد تغییر به سمت بودجه بخش عمومی و موضوعات استراتژیک ملی باشد.
کنگره حزب کمونیست چین به پایان رسیده است، اما گرد و غبار هنوز فروکش نکرده است. یک روز پس از این رویداد هر پنج سال یک بار، شاخص Hang Seng به پایین ترین سطح خود از ماه می 2009 سقوط کرد. برخی از بزرگترین بازنده ها باز هم سهام های اینترنتی مانند Alibaba، Tencent و Meituan بودند.
این شاید تعجب آور باشد، زیرا پیام کنگره رئیس جمهور شی به وضوح یکی از حمایت های عمیق از نوآوری های فناوری بود. به این موضوع در سه هدف اصلی توسعه او برای دهه آینده اشاره شده است، به ویژه:
- افزایش چشمگیر قدرت اقتصادی، توانایی های علمی و فناوری
- با خوداتکایی و قدرت در علم و فناوری به جمع نوآورترین کشورهای جهان بپیوندید.
- ایجاد یک اقتصاد مدرن از الگوی جدید توسعه، اساساً دستیابی به صنعتی شدن، اطلاعات، شهرنشینی و نوسازی کشاورزی جدید.
در واقع، یک گزارش رویترز نشان میدهد که واژه «تکنولوژی» 40 بار در سخنرانی رئیسجمهور شی به کار رفته است – در حالی که تنها 17 بار در سخنرانی قبلی وی در کنگره حزب در سال 2017 – بر اساس موضوع اصلی «پیروزی در نبرد» بود. در فناوری های اصلی رئیسجمهور شی از این موضوع به عنوان “ke jiao xing guo” یاد میکند که “کشور را از طریق علم و آموزش جوان میکند”.
در انجام این کار، رئیس جمهور شی ممکن است به این واقعیت توجه داشته باشد که علیرغم گامهای اساسی چین در زمینه پیشرفتهای فناوری، کارهای بیشتری باید انجام شود. با نگاهی به مبانی نوآوری گسترده تر آن. چین هنوز نتوانسته به چندین اقتصاد بزرگ دیگر، به ویژه ایالات متحده برسد.
شکل 1: رتبه بندی شاخص جهانی نوآوری 2022
شاخص جهانی نوآوری سازمان جهانی مالکیت فکری (GII) عملکرد اکوسیستم نوآوری 132 اقتصاد را در طیفی از معیارهای نوآوری مانند سرمایه گذاری های نوآوری، ثبت اختراعات بین المللی، هزینه های تحقیق و توسعه، انتشارات علمی و معاملات سرمایه گذاری خطرپذیر نشان می دهد. GII 2022 چین را با سوئیس، ایالات متحده و سوئد در جایگاه یازدهم قرار داده است.
اما چین در گروه با درآمد متوسط رو به بالا که شامل تایلند و مالزی است، در رتبه اول قرار دارد. گزارش GII خاطرنشان می کند که عملکرد نوآوری چین برای سطح توسعه آن بالاتر از حد انتظار است و تنها اقتصاد با درآمد متوسط در بین 30 کشور برتر GII است. همچنین از بسیاری دیگر از اقتصادهای توسعه یافته و مبتنی بر فناوری مانند فرانسه، ژاپن، کانادا و اسرائیل جلوتر است.
مقیاس به تنهایی کافی نیست
در حالی که چین هنوز به شدت به فناوریهای توسعهیافته خارجی وابسته است، جمعیت طبقه متوسط بزرگ و رو به رشدی دارد که میتواند چنین فناوریهایی را به محرک رشد اصلی تبدیل کند. این کشور نه تنها از نظر تعداد مطلق کاربران شروع الکترونیک – که حدود 780 میلیون نفر تخمین زده میشود – بلکه از نظر ضریب نفوذ تجارت الکترونیک و پرداختهای تلفن همراه در جهان پیشتاز است. در سال 2020، نزدیک به 25 درصد از خرده فروشی کالاهای فیزیکی در چین به صورت آنلاین انجام شد، در حالی که این میزان در سطح جهانی تنها 18 درصد بود. قرنطینه های کووید این تعداد را بیشتر افزایش خواهد داد.
در نتیجه، چین میزبان برخی از برجستهترین شرکتهای اینترنتی جهان و برخی از هیجانانگیزترین ویژگیهای اپلیکیشن از جمله سرویسهای اینترنتی بیدرنگ، مبتنی بر مکان و الگوریتمهای فعال با هوش مصنوعی است. با این حال، جذابیت آنها نمی تواند با نیروهای نظارتی و ساختاری که باعث کندی رشد تجارت الکترونیک و سقوط شدید سهام اینترنت شده اند، مقابله کند. شاخص فناوری MSCI چین، که تخصیص بالایی به شرکتهای اینترنتی دارد، در سال 2021 بیش از 20 درصد کاهش یافت. در همین حال، بنیانگذاران میلیاردر آنها با بار سنگین سرکوبهای «شکوفایی مشترک» دولت چین مواجه هستند.
با وجود این، تحلیلگران بازار امیدوار بودند که نظرشان تغییر کند. لیو هه، که عموما تصور میشود معمار بسیاری از اصلاحات اقتصادی چین است، در مارس 2022 خواستار رویکردی استانداردتر و بازار پسندتر برای مقررات اینترنت شد. پس از کنگره حزب کمونیست، انتظار میرود تیم اقتصادی این کشور بازنگری شود و بسیاری از آنها مورد بازنگری قرار گیرند. اکنون قرار است مشاوران اقتصادی قبلی از جمله لیو هه جایگزین شوند.
نوآوری فراتر از تجارت الکترونیک
در ادامه، و در غیاب صداهای مخالف، این احتمال وجود دارد که دستور کار رئیس جمهور شی برای رفاه مشترک و گسترش طبقه متوسط ادامه یابد.
تحلیلگران انتظار دارند که مجموعه گسترده ای از مالیات ها، از جمله مالیات های سختگیرانه تر بر دارایی و ارث، که برای حمایت از خانواده های فقیرتر و تقویت شبکه ایمنی اجتماعی طراحی شده است، اعمال شود. اینها به قیمت افراد ثروتمندتر و انحصارهای خصوصی خواهد بود.
ما همچنین انتظار داریم که فرصتهای فناوری چین فراتر از خرید کالاهای فیزیکی آنلاین باشد. با افزایش ثروت دور ریختنی طبقه متوسط و افزایش سن جمعیت چین، هم خدمات مجازی و هم خدمات حضوری به احتمال زیاد جایگاه خود را به دست خواهند آورد. این بخشها شامل بخشهایی مانند مراقبتهای بهداشتی و گردشگری است که در سالهای اخیر کاربردهای هوش مصنوعی و اتوماسیون رشد کردهاند.
این کشور همچنین قصد دارد تا نوآوری های استراتژیک کشاورزی و صنعتی خود را دو برابر کند. تا به امروز، چین بزرگترین بازار خودروهای الکتریکی (EV) در جهان را دارد که 53 درصد از فروش جهانی را در سال 2021 به خود اختصاص داده است. چین همچنین بر زنجیره تامین باتری EV تسلط دارد، بازاری که پیشبینی میشود با نرخ 32 درصد رشد کند. هشت سال آینده4 و جایی که مزیت رقابتی مشخصی نسبت به ایالات متحده و اروپا دارد.
آکادمی علوم کشاورزی چین (CAAS) پیشرفت قابل توجهی در تجزیه و تحلیل ژنوم، شبیهسازی ژن عملکردی و فناوریهای اصلاحی کلیدی برای دامها و طیور عمده داشته است. این امر باعث شده است که چین از نظر تولید گوشت و تخم مرغ در رتبه اول جهان قرار گیرد.
همچنین افزایش قابل توجهی در حمایت از علم مواد وجود داشته است. در حال حاضر، چین با بیش از 100 نوع ماده، از جمله فولاد، فلزات غیرآهنی، فلزات خاکی کمیاب، سیمان، شیشه، الیاف شیمیایی، مواد پیشرفته ذخیره انرژی، مواد فتوولتائیک و سیلیکون، بیشترین تولید جهانی را دارد. بر این اساس، انتظار می رود تولید مواد جدید این کشور از 7 تریلیون یوان در سال 2021 به 10 تریلیون یوان در سال 20255 افزایش یابد.
به سمت خودکفایی حرکت کنید
رئیس جمهور شی در سخنرانی کنگره خود تمرکز خود را بر نیاز به “ساخت یک سیستم کاملاً جدید تحت رهبری ملی” به منظور ایجاد امکان اتکا به خود چین در زمینه های علم و فناوری پنهان نکرد.
در حالی که این طرحها برای مدت قابل توجهی اجرا شدهاند، با اقدامات سیاستهای اخیر ایالات متحده برای محدود کردن پیشرفت فناوری چین، سختتر شدهاند. این شامل تحریمهای ایالات متحده علیه هوآوی در سال 2018، حذف احتمالی و واقعی شرکتهای چینی از بورسهای ایالات متحده به یادداشت تحقیقاتی UOBAM، 16 مارس 2022 و قانون CHIPS تصویب شد که مانع از گسترش یارانههای تولید تراشه ایالات متحده در چین میشود. یادداشت تحقیقاتی UOBAM، 19 اوت 2022.
اما این کنترل های پیشرفته صادرات نیمه هادی ایالات متحده است به یادداشت تحقیقاتی UOBAM، 19 اکتبر 2022 مراجعه کنید که به طور بالقوه بیشترین آسیب را دارد. در مواجهه با شدت این کنترل ها، چین بودجه دولتی خود را در زمینه های STEM (علم، فناوری، مهندسی، ریاضیات) افزایش می دهد. مقامات شنژن قبلاً یارانه 20 درصدی از سرمایه گذاری سالانه یک تولید کننده تراشه را اعلام کرده اند، تا سقف 1.4 میلیون دلار در سال برای هر متقاضی. در سطح وسیعتری، چین یک سیستم جاهطلبانه “juguo tizhi” (کل ملت) را برای سرعت بخشیدن به توسعه فناوری خود اتخاذ کرده است. این کشور را از یک مدل بازارمحور به مدل سرمایه محور ملی خواهد برد. شرکت های خصوصی و دولتی (SOE) که از نظر استراتژیک مهم تلقی می شوند احتمالاً از این حمایت سیاست بهره مند خواهند شد.
- نتیجه گیری و پیشنهاد
از مطالعه مواردی که در فوق به آنها استناد شد می توان بطور کلی چنین نتیجه گیری نمود که یک مدل جامع نوآوری سیستمی خودپایه یا بعبارت دیگر خود پایدار در هر جامعه نیاز است تا با تعامل بین المللی رشد خودپایش را تحکیم کند . در این مسیر باید جنبه های زیر را بعنوان خطوط هادی تحکیم بخشد:
- تمرکز استراتژیک سطح ملی فراتر از سرمایه گذاری های انجام شده در حوزه های مختلف و تمرکز بر چالشهای اصلی کشور
- گسترش ارتباط علمی دانشگاه ها با جامعه و گشودن درب بر روی عموم .
- تعهد به نوآوری در مدیریت نوآوری
- توسعه روشها و ایجاد کنسرسیوم های دانشگاه-صنعت در اتصال به رشته های صنعتی مختلف
- کاهش شکاف فزاینده بین نیاز ها و ایده های نوآورانه با گسترش ارتباط بین آنها
- توسعه سیستمهای ارتباطی دانش با جامعه برای دستیابی به منبع باز برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات در مورد مدلهای نوآوری مشارکتی
- توجه به نقش مرکزی که نوآوری در ایجاد نوآوری برای رشد اقتصادی در عصر دیجیتال