9 ژوئن 2023 – نوشته پیتر هاجز، گفتگو-اعتبار: Universal Pictures
این ماه سی امین سالگرد فیلمی است که سینما را برای همیشه تغییر داد. «پارک ژوراسیک» در سال 1993 در اقتباس استیون اسپیلبرگ از رمانی به همین نام، از تصاویر پیشگامانه تولید شده توسط رایانه (CGI) برای زنده کردن دایناسورها استفاده کرد.
این فیلم به سرعت تبدیل به رویدادی شد که باید دید . تماشاگران از تماشای دایناسورهای باورنکردنی که برای اولین بار به صفحه نمایش بزرگ زیبایی میدهند شگفت زده شدند. “پارک ژوراسیک” نه تنها جهش های عظیمی در ساخت فیلم های جلوه های ویژه داشت، بلکه راه را برای تولیدات بعدی بی شماری هموار کرد که جانورانی در هر شکل و اندازه ای را به نمایش گذاشتند.
«پارک ژوراسیک» در سال 1983 بهعنوان فیلمنامهای از مایکل کرایتون ساخته شد، که پیشین او به عنوان نویسنده و کارگردان Westworld (1973) در فیلم یک شهربازی را به نمایش گذاشت که در آن اندرویدها به درستی کار نمیکردند و همه چیز را ویران میکردند. اما داستان او با مضمون دایناسور ابتدا به عنوان رمان “پارک ژوراسیک” منتشر شد که در سال 1990 منتشر شد و پرفروش شد.
این زمانی بود که مورد توجه استیون اسپیلبرگ قرار گرفت. در اوایل دهه 1990، اسپیلبرگ با ساخت فیلم های علمی-تخیلی با بودجه کلان غریبه نبود. مواردی مانند “آرواره ها” (1975)، “برخورد نزدیک از نوع سوم” (1977)، “مهاجمان کشتی گمشده” (1981) و “E.T. the Extra-Terrestrial” (1982) نشان داده بودند که او یک ریتم دارد. رکورد ساخت فیلم های بسیار موفق با افکت های سنگین اما داستان محور. این باعث شد «پارک ژوراسیک» برای تولید بعدی او عالی باشد.
اقتباس اسپیلبرگ که توسط کرایتون و دیوید کوپ نوشته شده بود، تعدادی از جنبههای پایان رمان را تغییر داد تا نتیجه رضایتبخشی را برای فیلم ارائه کند، با این حال پایانهای کافی برای کاوش بیشتر در آینده باقی گذاشت.
البته «پارک ژوراسیک» اولین باری نبود که دایناسورها روی پرده بزرگ نمایش داده می شدند. «کینگ کنگ» محصول 1933 نمونه اولیه فیلمی است که با گنجاندن سکانسهایی از مبارزه گوریل غولپیکر با دایناسورها، مرزهای آنچه را که در آن زمان ممکن بود جابجا کرد.
موجودات با ترکیب انیمیشن استاپ موشن با نمایش عقب (جایی که فیلم قبلی در پسزمینه نمایش داده میشود و بازیگران در حال اجرا در مقابل آن ضبط میشوند) برای تماشاگران سینما زنده شدند. فیلمهای بلند دیگری مانند «سفر به مرکز زمین» (1959)، «دنیای گمشده» (1960) و «سرزمینی که زمان فراموش کرد» (1974) راههای جایگزینی را برای نمایش دایناسورها روی پرده، از جمله نمایش عروسکی، و حتی تطبیق خزندگان زنده با پروتز را امتحان کردند.
از میان این روش ها، ترکیبی از انیمیشن استاپ موشن برای لانگ شات و عروسک های انیماترونیک برای کلوزآپ در ابتدا توسط اسپیلبرگ برای «پارک ژوراسیک» انتخاب شد.
CGI و انیمیشن
تست های استاپ موشن نتایج خوبی را به همراه داشت، به خصوص در توسعه حرکت ها ، تکنیکی که مدل ها را تار می کرد تا حس حرکتی شبیه به اکشن زنده ارائه دهد. اما اسپیلبرگ و تیمش همچنان مشتاق بودند تا با آنچه ممکن بود پیش بروند. دنیس مورن از شرکت جلوههای بصری، Industrial Light and Magic (ILM)، با استفاده از مدلسازی و انیمیشن CGI یک رویکرد جایگزین ارائه کرد.
مورن و تیمش در پشت کار پیشگام CGI در “The Abyss” (1989) و “Terminator 2: Judgment Day” (1991)، یک سکانس آزمایشی از دایناسورهای اسکلتی تولید کردند. آزمایشهای اضافی که شامل یک Tyrannosaurus rex با پوست اضافه شده بود، بیشتر متوجه شد که این راهی برای فیلم است. این تکنیک مدل دایناسور را از استخوانها، ماهیچهها و سپس پوست را اضافه کرد.
به نظر می رسید تیم استاپ موشن مونتاژ شده توسط این فناوری نوآورانه منقرض شده است. با این حال، مدل سازان و انیماتورها متخصصان دایناسورها و حرکت آنها بودند و به عنوان انیماتور کامپیوتری آموزش دیدند تا همچنان از مهارت های خود در تولید استفاده کنند.
«پارک ژوراسیک» دارای 15 دقیقه دایناسورهای روی صفحه است که تقریباً 9 دقیقه آن انیمیشنهای Stan Winston و 6 دقیقه انیمیشن CGI ILM است. موفقیت این ترکیب در صحنه حمله نمادین T. rex دیده می شود. تعدادی از نماهای انیماترونیک، نمای نزدیک از T. rex را نشان می دهند، قبل از اینکه عکس های تمام قد تهدید و قدرت موجود را فراهم کنند.
چگونه اسپیلبرگ صحنه را تنظیم می کند، از ساختار جوی و تنش طوفان باران، از طریق آشکار شدن اولیه و واکنش ها، حمله طولانی مدت و فرار بعدی، مخاطب را در طیفی از احساسات قرار می دهد. اگرچه بخشهای CGI نسبتاً کوتاه هستند، اما تأثیر بسیار زیادی بر داستانسرایی کلی دارند، به غیر از باورپذیر بودن این رویداد که واقعاً در مقابل ما اتفاق میافتد. این یک نمایش واقعی از قدرت سینما است.
تأثیر
در زمان اکران، «پارک ژوراسیک» به یک موفقیت فوری در باکس آفیس تبدیل شد و به پرفروشترین فیلم تاریخ در آن زمان تبدیل شد. همچنین فرصتی عالی برای توسعه و نمایش آخرین پیشرفتها در CGI ارائه کرد. هیجان دیدن ازدحام گالیمیموس، وحشت حمله تی رکس وتعلیق شکار Velociraptor مخاطبان را در سراسر جهان مجذوب خود کرد.
«پارک ژوراسیک» الهامبخش تعدادی از فیلمهای مشابه با مضمون مانند «دایناسور» (2000) دیزنی و مجموعه تلویزیونی بیبیسی «راه رفتن با دایناسورها» (1999) بود که برنده جایزه شد. اما بیشتر از آن، به ایجاد انقلابی در استفاده از CGI در فیلمسازی کمک کرد.
از آن شش دقیقه دایناسورهای متحرک، CGI به حدی در صنعت ادغام شده است که تقریباً تمام تولیدات فیلم و تلویزیون نوعی تمرین CGI را نشان می دهند. این به سادگی میتواند به معنای پاکسازی دیجیتالی جنبههای تصویر فیلمبرداری شده با حذف و جایگزینی، افزودن مجموعهها، افزودن مدلهای مجموعه CGI یا وسایل نقلیه متحرک و وسایل، به فیلمبرداری با صفحه سبز و تصاویر ترکیبی، یا ادغام بازیگران در محیطهای کامل CGI باشد.
این فیلم نقطه مهمی در تاریخ سینما است که با موفقیت اعلام کرد موجودات CGI آمده اند و راه را برای سی سال ساخت فیلم فانتزی هموار می کند.