نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

6 اردیبهشت 1403 5:17 ق.ظ

فروچاله های استراتژی سازمان شما کجاست؟

همانگونه که فروچاله ها در جغرافیای کره زمین اثر می گذارند ، در حوزه های مدیریت نیز وجود دارند . جایی که مدیران خود و سازمانشان را در حالت خوب و درست می پندارند ، اما ناگهان با یک ریزش عمیق و خطر ناک مواجه می شوند . همانگونه که اپیدمی کزونا با جامعه بشری رفتار کرد . اگرچه حتی برخی نشانه ها وجود داشتند و برای هر فروچاله استراتژیک سازمانی هم وجود دارند .

زمانی در شرکتی به عنوان مشاور امور استراتژیک فعالیت می نمودم و  مدیر عامل شرکت که فردی مقتدر و با سواد و هوشمند بود از من خواست  که  بررسی کنم و پاسخ این پرسش را بدهم که دستورات کاری اش با چند درصد اطمینان در مواعد مقرر اجرایی می شوند .

او می خواست بداند در سازمانش چقدر اعتماد به او وجود دارد. بررسی را انجام داده و با طرح ۳۰ سوال که حتی پاسخهایش را خود مدیر عامل هم می دانست درصد حدود ۴۰ حساب شد . در حالیکه او میزان ۸۰ را برای خود قایل بود .

 به من گفت ؛  همیشه فکر می کردم  این درصد بالاتر است  و اعتماد به نفس بالایی نسبت به آن داشتم . من به او گفتم کهدلیل این امر غفلت از ارزیابی استراتژیک در سازمان است. داشتن استراتژی برای بسیاری از سازمانها شبیه ضریب هوشی است . خوبست ،  اما یک سازمان پیگیر و ارزیابی کننده نیاز دارد تا از آن به عنوان یک سازمان یادگیرنده بسازد .

اما برگردیم به بحث اصلی .

فروچاله ها در کجا بیشرین خطر را ایجاد می کنند ؟ پاسخ کوتاه این است که :

 اول : همیشه باید بدنبال این بود که شرکت  به لحاظ ارزش افزوده برای حوزه های کسب و کار خود ، چه ویژگی های متمایزی  فعالیت می کند و چگونه برای انسانهای دخیل در آنها انگیزه ایجاد می کند  و چگونه آن ها به وعده های خود به مشتریان وفا  می کنند؟

مشتریان کلیه ذینفعان هستند . این موضوع را باید در بالای هر صفحه کاغذ و یا هر برنامه الکترونیکی و دیجیتالی ثبت نمود . هر گونه تزلزل در عقاید این ذینفعان یک فروچاله سازمانی است.

دوم :  آیا تغییراتی در محیط داخلی و خارجی شرکت اتفاق می افتد که می تواند قابلیت های متمایز آن را منسوخ کند یا اثر بخشی آنها را کم کند؟ این موضوع چگونه و با چه روشی بصورت دایمی پایش می شود ؟

این امر شما را ملزم می کند که درمورد قابلیت هایی که خاص شرکت شماست ، کاملاً شفاف باشید. هنگامی که رهبران شرکت توانایی های خود را درک می کنند ، می توانند تصمیمات هوشمندانه تری در مورد ورود به بازارها ، توجه مناسب به ذینفعان و محیط را با هم ترکیب کنند .

اما در یک نگاه کلی تر فروچاله ها می توانند علل و عوامل گسترده تری را داشته باشند . این امر با موضوع مدیریت ریسکها کمی متفاوت می باشد . مدیریت ریسک در یک مدل و فرایند انجام می شود اما شناخت فروچاله ها به تفکر تیم مدیریت در مقابل تحولات درون و بیرونی و آمادگی برای ایجاد تغییرات سریع می باشد .

یکی از موضوعات مهم این روز ها تحول دیجیتال است که می تواند بسان یک فروچاله سازمانی برای بسیاری از شرکتها عمل کند .

همه شرکت های بزرگ به دنبال انتقال به دنیای تحول دیجیتال هستند. ولی ایجاد قابلیت های اصلی به این حوزه به  مدل اقتصادی کاری مهم است. تحول دیجیتال ، به مجموعه جدیدی از توانایی ها نیاز دارد . توانایی تولید ، تجزیه و تحلیل و استفاده از داده های مشتری به منظور ایجاد فروش و وفاداری برای مشتری داشتن استراتژی بسیار آگاهانه و منابع انسانی که کار را اداره می کنند.

در این رابطه باید آگاه باشید که بیشتر استراتژی ها دارای فروچاله هستند. برخی  از آنها برای شما واضح است؛ شما فقط باید بدانید که به دنبال چه چیزی هستید. این فروچاله ها  معمولا در اشتباه گرفتن “استراتژی” با چشم انداز ، مأموریت و بیانیه های هدف ، یا با برنامه ها و اهداف از سوی مدیران و کارکنان ناشی می شوند. شرکتهایی که از این سردرگمی رنج می برند معمولاً دچار دردسرهای بیشتری می شوند .

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *