نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

10 فروردین 1403 10:21 ق.ظ

چگونه مدیران می توانند به ایجاد ارزش آفرینی در طولانی مدت کمک کنند

1 اکتبر 2020 توسط Kevin Sneader ، Sarah Keohane Williamson ، Victoria Potter ، Tim Koller و Ariel Babcock

شواهد فراوان نشان می دهد که وقتی مدیران به طور مداوم با در نظر گرفتن اهداف بلند مدت تصمیم گیری و سرمایه گذاری می کنند ، شرکت های آنها ارزش سهام بیشتری تولید می کنند ، اشتغال بیشتری ایجاد می کنند و از رشد اقتصادی بیشتر از شرکت های همکار که برکوتاه مدت تمرکز دارند ، کمک می کنند. پرداختن به منافع کارمندان ، مشتریان و سایر سهامداران نیز عملکرد درازمدت بهتری را به همراه دارد. به نظر می رسد آینده باید به رهبرانی تعلق داشته باشد که جهت گیری طولانی مدت داشته و اهمیت رفتار منصفانه با سهامداران مختلف را بپذیرند.

با این وجود ، تحقیقات ما نشان می دهد که رفتارهای منافع کوتاه مدت طی سالهای اخیر افزایش یافته است. در یک نظرسنجی اخیر که توسط FCLTGlobal و McKinsey انجام شده است ، مدیران می گویند که آنها همچنان فشار سهامداران و مدیران را برای دستیابی به سود کوتاه مدت خود نسبت به هزینه استراتژی های طراحی شده برای بلند مدت را احساس می کنند. مدیران می گویند که آنها معتقدند مدیران عامل سرمایه و سایر منابع مانند استعدادها را برای دستیابی به اهداف مالی کوتاه مدت ،  با اختصاص آنها به ابتکارات استراتژیک ،  دور می کنند.

مدیران ممکن است همچنان بر نتایج کوتاه مدت تمرکز کنند زیرا اتخاذ یک گرایش طولانی مدت می تواند چالش برانگیز باشد. در حالی که مطالعات قبلی نشان داده است که شرکتهای با برنامه بلند مدت در طولانی مدت عملکرد بهتری نسبت به دیگران دارند ، آنها رفتارهای مدیریتی را که باعث موفقیت می شوند شناسایی نکرده اند.

گزارش جدید ، رفتارهای طولانی مدت شرکت ها از نحوه عملکرد مدیران عامل و هیئت مدیره حاکی از ایجاد ارزش پایدار و نشانگر تلاش برای پر کردن این خلا است. در این مقاله ، ما نشان می دهیم كه شركتهای طولانی مدت از برخی رفتارهای مدیریتی پیروی می كنند ، و ما اقداماتی را پیشنهاد می دهیم كه مدیران عامل و هیئت مدیره می توانند برای ایجاد این رفتارها در شركتهای خود انجام دهند.

 پنج رفتاری که در طولانی مدت ارزش آفرینی می کنند

برای تعیین چگونگی حفظ گرایش طولانی مدت توسط شرکت ها ، تحقیقات خود و دیگران را در دانشگاه و دنیای تجارت بررسی و تلفیق کردیم. ما همچنین از مدیران نظرسنجی کردیم و داده های مربوط به مدیریت و عملکرد شرکت را تجزیه و تحلیل کردیم. در نتیجه ، ما پنج رفتار کلی طولانی مدت را شناسایی کرده ایم که مدیران می توانند متناسب با شرایط شرکت خود را منطبق و اعمال کنند:

    سرمایه گذاری و صرف منابع استعداد کافی در ابتکارات بزرگ و پرخطر برای دستیابی به موقعیت برنده. بسیاری از کسب و کارهای در حال کار نسبت به شرط بندی های پرخطر انزجار دارند. آنها به جای بازی برای برنده شدن ، بازی می کنند تا نبازند – و بنابراین برای ماندن در مقابل رقبا تلاش می کنند. شرکت های با تفکر بلند مدت اقدامات استراتژیک را شناسایی می کنند که باعث می شود آنها در طولانی مدت جلو بیفتند و منابع کافی را به ابتکارات استراتژیک مانند نوآوری محصول ، بازاریابی و فروش و توسعه استعدادها اختصاص می دهند و حمایت می کنند. سرمایه گذاری های مداوم در اولویت های استراتژیک برای عملکرد طولانی مدت مهم است زیرا منجر به افزایش نرخ رشد درآمد می شود – و رشد درآمد یکی از مهمترین عوامل بازده سهامداران بلند مدت است .

    ایجاد نمونه کارهایی از ابتکارات استراتژیک که بازدهی بیش از هزینه سرمایه داشته باشد.

 رشد به تنهایی ارزش ایجاد نمی کند. در واقع ، بسیاری از شرکت هایی که رشد را در اولویت قرار می دهند ، در نتیجه ارزش سهام را از بین می برند زیرا بازده بالایی از سرمایه گذاری حاصل نمی کنند. طبق یک اصل اساسی در تأمین مالی شرکت ها ، شرکت ها ارزش سهام بلند مدت را فقط زمانی ایجاد می کنند که بازده آنها از میزان سرمایه ، سرمایه گذاری شده (ROIC) بیش از هزینه سرمایه آنها باشد. هر سرمایه گذاری که یک شرکت انجام می دهد نباید بیش از هزینه سرمایه خود درآمد کسب کند. اما اگر کل سبد ابتکارات استراتژیک بیش از هزینه کل سرمایه خود درآمد کسب کند ، یک شرکت می تواند انتظار ایجاد ارزش در طولانی مدت را داشته باشد.

    اختصاص سرمایه و استعداد به صورت پویا – در صورت لزوم از طریق واگذاری سرمایه ها – به مشاغل و ابتکاراتی که بیشترین ارزش را ایجاد می کنند.

 اداره یک شرکت  با برنامه طولانی مدت به معنای حفظ همان ترکیب تجاری برای بازه های زمانی طولانی نیست. مدیریت برای بلند مدت به مدیرانی نیاز دارد تا وضعیت شرکتهای خود را در بازار کنترل کرده و با تغییر مناظر رقابتی خود به مشاغل وارد شوند یا از آنها خارج شوند. تخصیص مجدد منابع پویا ، مزیت عملکرد قابل توجهی به دست می دهد . این عمل شامل خرید و واگذاری است. حتی گاهی اوقات خواستار کوچک شدن یک شرکت است. بعلاوه ، شرکتها باید استعدادها را به همان دفعاتی که سرمایه آنها را تخصیص می دهند ، دوباره تخصیص دهند.

    تولید ارزش نه تنها برای سهامداران بلکه برای کارمندان ، مشتریان و سایر سهامداران. شرکت های بلند مدت بر بهبود نتایج برای همه سهامداران خود تمرکز دارند ، بلکه برای کسانی که سهام این تجارت را دارند مفید است. آنها دلایل خوبی برای این کار دارند. کارمندان با انگیزه کارهای بیشتری نسبت به کارمندان ناراضی انجام می دهند. تأمین کنندگان با برخورد خوب با یکدیگر همکاری بیشتری دارند. نهادهای نظارتی رضایت مندتر احتمالاً پروانه بهره برداری اعطا می کنند. در حالی که مدیران اجرایی باید معاملات را هر روز در بین منافع رای دهندگان خود در نظر بگیرند ، در دراز مدت منافع مدیران و سهامداران با هم همگرایی دارند.

    با مقاومت در برابر وسوسه اقداماتی که سودهای کوتاه مدت را تقویت می کنند ، در مسیر طولانی مدت باقی بمانید.

 هنگامی که تغییرات موقتی در ثروت – به عنوان مثال افت درآمد – رخ می دهد ، مانورهایی که نتایج کوتاه مدت را افزایش می دهند جذابیت زیادی پیدا می کنند. شرکت های  با برنامه بلند مدت در برابر سه وسوسه مقاومت می کنند: گرسنگی برای رشد بلند مدت برای جبران چالش های کوتاه مدت ، مانند انحراف درآمد. کاهش هزینه ها تا حدی که بتواند موقعیت های رقابتی آنها را تضعیف کند. و در نهایت انتخاب های غیراقتصادی صرفاً برای کاهش نوسانات طبیعی در درآمد انجام می شود.

اقدامات هیئت مدیره و مدیرعامل شرکتها را به سمت بلند مدت سوق می دهد

مدیریت یک شرکت برای عملکرد طولانی مدت به تلاش قابل توجهی نیاز دارد. مدیران عامل و مدیران دیگر باید رفتارهای جدیدی را در پیش بگیرند ، رفتارهای قدیمی را کنار بگذارند و مدیران را قادر می سازند تا با در نظر گرفتن نتایج طولانی مدت تصمیم بگیرند. در اینجا ، ما برخی مراحل عملی را که هیئت مدیره و مدیرعامل می توانند برای ارتقا رفتارهای طولانی مدت انجام دهند ، بیان می کنیم.

یک هیئت مدیره معمولاً نقشی کاملاً تثبیت شده دارد: تفکر در مورد آینده یک شرکت ، تصویب استراتژی آن ، بررسی عملکرد آن و ارزیابی مدیریت. با این حال ، تعداد کمی از هیئت مدیره زمان کافی را برای ارزیابی استراتژی ها و برنامه های سرمایه گذاری کسب و کار مورد استفاده خود صرف می کنند. هیئت مدیره به سه روش می تواند به جهت دهی مدیریت به بلند مدت کمک کند:

    اطمینان از اینکه بودجه سرمایه گذاری های استراتژیک به طور کامل هر ساله تأمین می شود و استعداد مناسبی را به آنها اختصاص داده است. برای رسمیت بخشیدن به این عمل ، هیئت مدیره می تواند از مدیریت بخواهد كه گزارش مربوط به بودجه و پیشرفت ابتكارهای استراتژیك را گزارش كند و آن گزارش را به نشانه های اجرای استراتژیك موثر بررسی كند.

    ارزیابی مدیرعامل در مورد کیفیت و اجرای استراتژی شرکت ، فرهنگ شرکت و قدرت تیم مدیریتی ، نه فقط در مورد عملکرد مالی کوتاه مدت.

پاسخ های تدوین شده توسط نظرسنجی FCLTGlobal و McKinsey نشان می دهد که شرکت هایی که عملکرد مدیران را عمدتاً از نظر نتایج مالی شرکت ارزیابی می کنند – و نه اینکه چگونه به این نتایج رسیده اند – 13 درصد کمتر از سایر همکاران رشد درآمد دارند.

    ساختار دهی به جبران خسارات اجرایی در افق های زمانی طولانی تر – از جمله زمان پس از ترک مدیران شرکت هایشان.

به نظر می رسد تنظیم برخی از عناصر ساختارهای اجرایی ، مانند افق زمانی که مدیران عامل جایگزین می شوند ، باعث تشویق رفتارهای طولانی مدت از سوی مدیران عامل می شود.

مدیران عامل ، که توسط تیم های برتر خود پشتیبانی می شوند ، در نهایت مسئول ایجاد جهت گیری های طولانی مدت در شرکت های خود هستند. بخش مهمی از این مسئولیت ، الگویی برای بقیه تیم های مدیریتی آنها هنگام تصمیم گیری های بزرگ است. مدیران عامل همچنین می توانند جهت گیری طولانی مدت را در بین مدیران و کارمندان با اعمال نفوذ و اقتدار آنها به چهار روش انجام دهند:

    شخصاً اطمینان حاصل کنید که ابتکارات استراتژیک به درستی تأمین و کار می شوند و از فشار درآمد کوتاه مدت محافظت می شوند. بررسی ما نشان داد که شرکتهایی که مدیرعامل آنها تخصیص می دهند که منابع به مناطق حیاتی رشد اختصاص داده شده است اهمیت می دهند ، بیشتر از سایر شرکتها رشد درآمد آلی بیشتری نسبت به شرکتهای مشابه خود دارند.

    تطبیق سیستمهای مدیریتی آنها برای تشویق به ریسک پذیری جسورانه و مقابله با تصمیم گیری مغرضانه. به عنوان مثال ، اجرای یک رویکرد در کل شرکت برای تخصیص منابع می تواند به مدیران کمک کند تا ببینند که سبد سهام آنها می تواند ریسک پذیری در مورد تلاش های نسبتاً مخاطره آمیز را در خود جای دهد.

    سرمایه گذاران بلندمدت را بطور فعال شناسایی و درگیر کنید – و جسارت لازم را برای نادیده گرفتن سهامداران کوتاه مدت و سایر اعضای جامعه سرمایه گذاری داشته باشید. این به مدیران عامل کمک می کند تا زمان بیشتری را صرف گفتگو با سرمایه گذاران طولانی مدت کنند. بسیاری احساس می کنند که از این مکالمات چیزهای زیادی می آموزند و حتی از آنها لذت می برند ، همچنین به مدیران اطمینان می دهد که چشم انداز طولانی مدت به بهترین وجه به شرکت و سهامداران آن کمک می کند.

    نشان دادن ارتباط بین معیارهای مالی و غیر سنتی برای جلوگیری از معاملات کوتاه مدت.

برای غنی سازی گفتگو با سهامداران بلند مدت و سایر سهامداران ، مدیران می توانند شاخص های غیر سنتی مانند رضایت کارکنان را که بیشترین تأثیر را برای عملکرد بلند مدت شرکت هایشان دارند ، انتخاب ، پیگیری و گزارش کنند.

مدیران بصورت غیرقابل انکار برای تمرکز و ارائه نتایج رضایت بخش کوتاه مدت با فشار واقعی روبرو هستند. با این حال ، آنها باید خواسته های کوتاه مدت را در برابر دو ملاحظه قابل توجه دیگر بسنجند. اولین مورد شواهد تجربی قوی است که نشان می دهد شرکتهایی که به دنبال نتایج قوی بلند مدت هستند از شرکتهایی که نتایج کوتاه مدت را بهینه می کنند بهتر عمل می کنند. مورد دوم منافع بلند مدت سرمایه گذاران و سایر سهامداران است.

رهبران تجاری که اولویت را برای ایجاد ارزش طولانی مدت در نظر می گیرند باید مسئولیت تغییر جهت شرکت های خود را بر این اساس بر عهده بگیرند. با درک اینکه کدام رفتارهای مدیریتی شرکتهای موفق با رویکرد بلند مدت را متمایز می کند و صریحاً این رفتارها را تقویت می کند ، مدیران عامل و هیئت مدیره می توانند به شرکتهایشان کمک کنند تا در دراز مدت برای ذینفعان ارزش تولید کنند.

درباره نویسنده (ها)

کوین اسنادر شریک جهانی مدیریت مک کینزی است و در دفتر هنگ کنگ مستقر است. سارا كوهانه ویلیامسون ، دانش آموخته دفتر بوستون ، مدیرعامل FCLTGlobal است. ویکتوریا پاتر مشاور دفتر آتلانتا است. تیم کولر در دفتر استمفورد شریک است. و آریل بابکاک مدیر تحقیقات در FCLTGlobal است. https://www.mckinsey.com

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *