مت کوپر نویسنده شبکه کارآفرینی رهبری مدیر عامل شرکت Skillshare6 آگوست 2020
رهبران کسب و کار امروز با یک جاده بسیار نامشخص روبرو هستند. از آنجا که کسب و کار ، از جمله من ، مسیر جدیدی را به جلو ترسیم می کنند ، نیاز دارند که تفکر خلاق را در هر شکل مستقر کنند – از تجدید نظر در مدل های کسب و کار ، از بررسی مجدد تجربیات مشتری گرفته ، تا تولید محصولات جدید.
در حقیقت ، ما از قبل می دانیم که شرکت هایی که خلاقیت را پرورش می دهند ، از مزایای چشمگیر ، از رشد درآمد ، تا سهم بیشتر بازار ، تا رهبری قوی تر بهره مند می شوند. در زمان رکود اقتصادی ، 14 درصد از شرکتها از لحاظ تاریخی و رقابتی از هم پیشی می گیرند زیرا در مهارت هایی سرمایه گذاری می کنند که امکان ایجاد ایده و نوآوری را فراهم می آورند.
ناگفته نماند که استعداد های خلاق بسیار مورد توجه هستند . اما آنچه اکثر رهبران شرکت از دیدن آن ناکام هستند این است که جواب این “شکاف خلاقیت” در مقابل آنهاست. در کارمندان موجود خود ، آنها گروهی از افراد با تواناییهای خلاق را در اختیار دارند. آنها فقط باید راهی برای شناسایی و مهار و تقویت این مهارت ها پیدا کنند.
من کار خود را به عنوان یک بانکدار سرمایه گذاری شروع کردم و در خانه ام خود را در صفحه گسترده ای احساس می کنم. اما من به عنوان یک مدیر عامل ، باید بتوانم در خارج از جعبه بسته فکر کنم تا بتوانم با موفقیت یک شرکت ، تیم و یک محصول را بسازم. شاید لازم باشد برای یافتن آن جرقه های خلاقانه نسبت به دیگران کمی سخت تر کار کنم ، اما آنها همیشه آنجا بوده اند.
رهبران برای رشد و پیشرفت در فصل بعدی کسب و کار باید از کل نیروی کار موجود خود از خلاقیت و کشف استفاده کنند. اینجا جایی است که از آنجا باید شروع کنیم.
تعریف خلاق را گسترش دهید.
رهبران باید برای ارزیابی موفقیت آمیز در محیط کار ، دیدگاه های خود را در مورد خلاقیت دوباره ارزیابی کنند. تصورات غلط در مورد اینکه خلاقیت به چه معنی است به نظر می رسد بسیار رایج است و ممکن است ما را از درک اینکه استعداد و توانایی های خلاقانه از قبل در تیم های ما وجود دارند ، باز دارد. نیازی نیست مجسمه ساز یا طراح گرافیک باشید تا خلاق تلقی شوید. خلاقیت در واقع بخشی از انسان بودن است و جهانی است. این ، نحوه استفاده از تصورات خود و چگونگی به اشتراک گذاشتن ایده ها و تفسیر جهان پیرامون ماست که کاملاً شخصی است.
بخش بزرگی از به چالش کشیدن این مفاهیم که از پیش پذیرفته شده اند ، پذیرش آنچه را که خلاقیت در همه اشکال آن را نمایان می کند ، اهداف سازمانی را تحت تاثیر می گذارد و اثبات می کند که همیشه نمی توان خلاقیت را به پول و موارد مالی سنجید. توانمندسازی کارمندان برای استفاده از تواناییهای خلاقانه خودشان ، به رهبرانی نیاز دارد که از صحبت جلوتر رفته و اقدام کنند. من نمی گویم که شما باید یک محصول یا فرآیند انقلابی جدید ایجاد کنید. نشان دادن اینکه خلاقیت خود را پذیرفته اید می تواند به روش های کوچک اتفاق بیفتد. این امر می تواند با یک جرقه ذهنی باشد ، خواه یک پروژه طراحی مرتبط با کار باشد و یا بازسازی خانه تان می توانید روند و تجربه کار را با تیم گسترده تری به اشتراک بگذارد. من گیتار می زنم ، آشپزی می کنم ، محوطه سازی و باغبانی خودم را انجام می دهم و دوره های تصویرگری را می گذرانم. اگرچه همه این فعالیت ها در خارج از کار اتفاق می افتد ، آنها لنزهای خلاقانه من را دقیقتر می کنند ، چشم اندازهای جدیدی را برای کار به وجود می آورند و خلاقیت را در ما ایجاد می کنند.
فرهنگی را بسازید که از خلاقیت حمایت کند.
در حالی که خلاقیت در سطح فردی اتفاق می افتد ، اهداف و علاقه های خلاقانه مشترک ما را به طرق باورنکردنی و معناداری دور هم جمع می کند. ایجاد یک ساختار و اختصاص زمان برای همکاری می تواند مهم باشد ، اما جمع آوری افراد از بخش ها ، نقش ها و زمینه های مختلف نیز مهم است. مردم می خواهند ایده های دیگران را بشنوند تا بتوانند از خودشان الهام بگیرند یا آنها را بروز دهند .
آزادی کارکنان در برابر ریسک پذیری باعث می شود تا خلاقیت ایجاد شود ، اما رهبران باید توجه داشته باشند که به اشتراک گذاشتن ایده های جدید همچنین باعث می شود افراد احساس آسیب پذیری کنند و تأثیر معکوس داشته باشد. همکاری در پروژه های خلاقانه یا جلسات ایده پردازی در گروه ها می تواند به کاهش این امر کمک کند ، اما رهبری همچنین باید محیطی را ایجاد کند که شکست ها و به اشتراک گذاری ایده ها هنجار و بخشی از روند امور باشد.
در تجربه من ، جمع کردن افراد با منافع مشترک می تواند غنی سازی یک جامعه و تعمیق فرهنگ را به روشهای مورد انتظار نیز انجام دهد. علاوه بر این ، در مواقع استرس ، بحران یا عدم اطمینان ، مانند آن چیزی بسیاری از ما در حال حاضر تجربه می کنیم ، جوامع همچنین علاوه بر اینکه می توانند یک فضای امن برای تحریک خلاقیت باشند ، ترمیم کننده مسایل روحی نیز هستند.
از خلاقیت به عنوان ابزاری برای سلامتی کارکنان استفاده کنید.
اگر مراقب کارمندان خود نباشید ، هرگز نمی توانید از پتانسیل خلاق واقعی نیروی کار خود استفاده کنید. تعادل زندگی کاری و ترغیب کارکنان به سمت ورود به مراکز خلاق خارج از محیط کار نه تنها می تواند به پیشرفت هایی منجر شود ، بلکه می تواند شگفتی هایی برای تقویت سلامت روان و رفاه عمومی به همراه آورد.
یک روش ساده برای انجام این کار از طریق کمک هزینه ای است که می تواند برای یک فعالیت خلاقانه استفاده شود ، چه برای ثبت نام در یک کلاس نقاشی آنلاین ، شرکت در کارگاه عکاسی یا شرکت در یک سمینار نوشتن آنلاین. کارمندانی که به طور کامل تواناییهای خلاقانه خود را کشف می کنند ، کسانی هستند که اصیل ترین ایده ها را ارائه می دهند و ما را تحت فشار قرار می دهند تا به فراتر از راه حلهای شناخته شده برسیم.
این مسئله حتی اکنون بسیار حیاتی تر است زیرا همه ما در حال تجربه کار و زندگی خصوصی خود هستیم که به شیوه های بی سابقه ای همگرا هستند. در مواقع استرس ، یافتن راه هایی برای تشویق اکتشاف و کنجکاوی نه تنها تأثیرات مثبتی بر عملکرد دارد ، بلکه در بهزیستی کلی و روحیه جمعی شرکت نیز تأثیر می گذارد.
از کودکان بیاموزید ، وقت خود را برای بازی بگذارید.
درست مثل کودکان ، ما به کشف علایق خلاقانه خود تشویق می شویم. ما یاد گرفته ایم که آزمایش کنیم و کشف کنیم اما ما از رفتارهای موجود ، هنجارهای اجتماعی یا شک به خود و عدم اطمینان نیز داریم. هرچه بزرگتر می شویم و با واقعیت های بزرگسالی روبرو می شویم ، خلاقیت می تواند برای بسیاری از ما در پس زمینه ذهنمان محو شود. ما شروع به مقایسه خلاقیت خود با افراد حرفه ای و نخبگان خلاق می کنیم. فرهنگ همیشگی زندگی ما ، محدودیت اطلاعات در تمام دقایق روز ما را از خود خلاقمان دور می کند.
همانطور که در طول زمان در حرفه خود پیشرفت کرده ام ، فهمیده ام چقدر مهم است که بتوان فضا را برای کارمندان تثبیت کرد تا بتوانند راه خود به کنجکاوی طبیعی را پیدا کنند. البته ، شما نمی توانید تمام وقت بازی کنید ، اما این که بیشتر رهبران می توانند افراد را از لیست کارها ، جلسات و فشارهای روزمره بر حذر دارند ، و آنها را به سمت خلاق تر و مقاوم تر بودن نسبت به تغییرات اقتصادی بکنند ، سازمان شما خواهد بود.
