نوآوری در مدیریت برای توسعه پایدار

Kolnegar Private Media (Management Innovation for Sustainable Development)

1 اردیبهشت 1403 2:13 ق.ظ

نياز امروز برنامه هاي استراتژيك براي مديريت انرژي است

براستي براي دستيابي به يك وضعيت طبيعي و پايدار در مديريت انرژي و جلوگيري از وضعيت ناهنجار آن چه مؤلفه هايي اصلي و چه عواملي وجود دارند كه بهبود در آنها باعث دستيابي به اهداف اسناد بالا دستي تنظيم شده را با ريسك كمتري مواجه مي كند. بنظر، طي تحقيقي بايستي اين مؤلفه ها شناسايي وپس از تأييد آنها برنامه هاي كلان پيگيري شدند.

در يك بررسي اوليه كه توسط مجله مديريت انرژي انجام شده است مولفه هاي اصلي براي دستيابي به اهداف قانون اصلاح الگوي مصرف انرژي در كشور موارد زير مي باشند:

  1. عزم يكپارچه مديريت لايه اول(سطح كلان) مجلس، دولت، قوه قضائيه.
  2. آگاه سازي و هدايت مديران اجرايي در سطوح دولتي و بنگاهي.
  3. بكارگيري فناوري هاي بهسازي در شبكه هاي توليد و توزيع انواع انرژي.
  4. بكارگيري فناوري هاي نوين در پروژه هاي احداث و توسعه اي توليد و توزيع انواع انرژي.
  5. پايش مستمر و ارايه نتايج بصورت واقعي به مردم وآگاه سازي و ترويج براي ايجاد عزم اجتماعي در راستاي صرفه جويي مصرف بهينه.
  6. تعيين گستره هاي جغرافيايي و يا مناطق و استانها بعنوان مديريت منطقه اي در مديريت انرژي بصورت يكپارچه در تمامي ابعاد.
  7. تغيير جهت حركت از برنامه هاي فرد در سطوح تكنيكي به سوي حركت از سوي كلان و برنامه ريزي براي آن و نهادينه كردن آن در يك رويكرد جامع نگر(TOTAL  E-M) براي پايدار سازي نظام مديريت انرژي در كشور، نهادينه كردن به معناي ايجاد يك سازمان دولتي نيست و ايجاد يك پلتفرم اجتماعي كه تمامي سازمانها، نهادها و بخش خصوصي و NGOها و نيز كل مردم را درگير مي نمايد.
  8. تعيين مصوبات قانون برنامه پنجم توسعه به برنامه هاي براي دستيابي به هدف تبديل شدت مصرف انرژي از 7 به 5/3 و تهيه يك برنامه مقداري براي آن و كنترل و پايش آن. بهره وري در انرژي با تصويب قانون و پراكنده كاري حاصل نمي شود. همچنانكه بهره وري كل در كشور در برنامه چهارم 7% حاصل نشد.
  9. تغيير رويكرد دارايي مداري در مديريت انرژي به دانش محوري و ايجاد يك پيكره جامع دانش براي آن در دستيابي به سرمايه انساني در دوره هاي تعريف شده با رويكرد پيكره دانش مديريت انرژي   EMBOK
  10. 10.                         ايجاد نظام هاي بهبود مستمر در وضعيت شدت مصرف انرژي و پايش آن.
  11. 11.                         گسترش تفكر كار آفريني از طريق مديريت انرژي و توسعه اشتغال در تمامي زمينه هاي مرتبط به عنوان موتور اقتصاد كشور با رويكرد اشتغال مؤثر و بهره ور در كاهش مصرف انرژي.
  12. 12.                         تبديل شعار كاهش شدت انرژي به يك شعار ملي و استفاده از نيرو هاي گسترش اجتماعي آن همچون نهاد بسيج بعنوان يك نيروي اجتماعي كه از آن با رويكرد كار آفريني استفاده شود.
  13. 13.                         ايجاد كلينيك دي مديريت انرژي در سراي محله مناطق شهرداري ها و يا شوراي هاي اسلامي شهرها وايجاد پايگاه هاي اطلاع رساني در كافينت ها، مراكز پست، شعب بانك ها و…………. .
  14. 14.                         يكپارچه سازي قوانيني مرتبط و كلان از قبيل برنامه هاي سازمان حفاظت محيط زيست(برنامه ملي كاهش آلودگي هوا) و نيز ساير برنامه هاي مرتبط با قانون اصلاح الگوي مصرف انرژي.
  15. 15.                         ايجاد باور عمومي به هم افزايش در صرفه جويي انرژي و قدرت سياسي كشور با اجراي صحيح قوانين مرتبط.
  16. 16.                         ايجاد باور در مديران ارشد به اين موضوع كه شفاف سازي وضعيت در جهت ايجاد قدرت سياسي است و از وضعيت موجود بايستي در راستاي بهينه سازي آن استفاده نمود.
  17. 17.                         هدف از ايجاد يك پلتفرم مديريت انرژي، ايجاد سينرژي در استفاده بهينه از منابع مالي و مديريتي در قوانين و بودجه هاي اختصاص يافته و بهره وري منابع تحقيقي و توسعه و منابع انساني است، تا چنانچه در حوزه اي با كمبود منابع مواجه شد، بهترين راهكار جبران را ايجاد نمود.
  18. به منظور موفقيت پلتفرم در سطح مديريت عملياتي بايستي شبكه اقدام(ACTION NETWORK) ايجاد شود تا هماهنگي برنامه ها در راستاي اهداف(كاهش شدت مصرف)شكل بگيرد.
  19. 19.                         براي مديريت كاهش شدت مصرف انرژي بعنوان يكي از اصلي ترين معضلات اجتماعي- اقتصادي بايد راهكارهاي خاص منظوره (AD-HOC) ايجاد نمود. اين راهكارها به روش هاي مرسوم اداري حاصل نمي شوند و نوآوري هاي سيستمي را مي طلبند.
  20. 20.                         مديريت انرژي در راستاي ايجاد و حفظ حقوق شهروندي بايستي بعنوان يكي از موضوعات اصلي حق شهروندي تلقي شده و در راستاي كاهش دامنه مصرف بين دهك هاي اقتصادي برنامه ريزي بعمل آيد و روح قوانين با اين موضوع تدوين شود. (براي مثال اعطاي يارانه ها كه هم اكنون خود يكي از مشكلات اصلي اقتصاد كشور است با اين معنا اجرايي نشد.)
  21. 21.                         طرح علوم ميان رشته اي مؤثر در مديريت انرژي همچون بازاريابي اجتماعي كه در دنياي امروز كارايي خود را نشان داده اند، علاوه بر رويكرد سيستمي و جامع نگري، مبناي برنامه هاي بهينه سازي مصرف را تغيير رفتار مصرف كنندگان قرار داده و بر آن اساس برنامه ريزي مي نمايند. اين طرح ها تحت عنوان (Behavior- Basd E.M) پياده سازي مي شوند.
  22. 22.                         يكي ديگر از حوزه هاي بهينه سازي مصرف انرژي، تمركز بر رفتارهاي اداري در موسسات بزرگ است كه با توجه به تغيير رفتار كاركنان برنامه هاي بهينه سازي را متمركز مي سازند و اين موضوع مبتني بر نظامهاي پيشنهادات همچون كيفيت قابل پيشبرد است.
  23. 23.                         در مديريت انرژي برخي از بين رشته اي ها همچون مهندس صنايع، ارتباط مستقيم با موضوعات داشته و بعلت آموزشهاي آكادميك سيستمي مي توانند اثر بخشي سريعتر و دقيق تري را در طراحي و پياده سازي برنامه هاي سطوح كلان و عملياتي اصلي مديريت انرژي علاوه بر آموزشهاي موجود در حوزه هاي مديريت انرژي به موفقيت موضوعات كمك مي كنند.
  24. 24.                         تهيه و تدوين نقشه دانش انرژي كشور يكي از اصلي ترين ابزار هاي مديريتي در اين راستا است كه مي تواند توسط انجمن مديريت انرژي ايران انجام شود.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *